تور کربلا. تور زمینی کربلا. تور هوایی کربلا.
حضرت امام علی(ع) در مورد واقعه عاشورا احادیث بسیاری دارند هرثمة بن سلیم گوید: با امام علی علیهالسّلام به صفین (برای جنگ با معاویه) میرفتیم، وقتی به زمین کربلا رسیدیم حضرت در آنجا با ما نماز جماعت خواند بعد از سلام نماز با دست مبارک مقداری از خاک کربلا برداشت و بوئید، سپس فرمود:
خوشا به حال تو ای خاک، البته که از تو گروهی (روز قیامت) محشور شوند که بیحساب وارد بهشت میگردند.
هرثمة وقتی به خانه برگشت به همسر خود به نام جرداء که از شیعیان حضرت بود گفت: آیا نمیخواهی تو را از کار مولایت اباالحسن به شگفت آورم؟ وقتی به سرزمین کربلا رسیدیم مقداری از خاک آن زمین برداشت و بوئید و گفت: خوشا به حال تو ای خاک البته که از تو گروهی روز قیامت محشور میشوند که بیحساب وارد بهشت میگردند، او از کجا علم غیب دارد؟
جرداء همسرش گفت: ای مرد ما را رها کن، امیرالمؤمنین جز حق نمیگوید. هرثمة گوید: (روزگار گذشت تا در زمان یزید) عبیدالله بن زیاد برای جنگ امام حسین علیهالسلام مردم را بسیج میکرد، من در آن لشکر بودم، وقتی به زمین کربلا و امام حسین و اصحاب او رسیدم، به یادم آمد آن منزلی را که با علی علیهالسلام آمده بودم و آنجائی که حضرت خاک را برداشته و آن سخن را گفته بود شناختم. از آمدن خود ناراحت شدم، اسب خود را به طرف اباعبدالله الحسین رانده نزد حضرت آمدم سلام کردم و حدیث پدر بزرگوارش در این امکان را نقل کردم. حضرت فرمود: به کمک ما آمدی یا بر علیه ما؟ گفتم: ای پسر پیامبر نه با شما و نه بر علیه شما، زن و فرزندم را رها کردم و از پسر زیاد بر ایشان نگرانم، حضرت فرمود: زود برگرد و دور شو تا کشته شدن ما را نبینی، سوگند به آنکه جان حسین در دست اوست، هیچ کس امروز نیست که کشته شدن ما را ببیند و یاری نکند مگر اینکه داخل جهنم شود. هرثمه گوید: به سرعت از زمین کربلا فرار کردم تا کشته شدن آنها را نبینم
به خدا قسم آنها اینجا فرود میآیند
جویرة بن مسهر عبدی گوید: در راه صفین وقتی امیرالمؤمنین به زمین کربلا رسید نگاهی به چپ و راست افکند و گریه کرد.
سپس فرمود: به خدا قسم اینجا فرود میآیند، مردم سخن حضرت را نفهمیدند مگر هنگام شهادت اباعبدالله الحسین علیهالسّلام. یکی از اصحاب گوید: من در آنجا استخوان شتری را به عنوان نشانه همانجائی که حضرت اشاره کرده بود در زمین نهادم، وقتی امام حسین علیهالسّلام کشته شد، دیدم استخوان همانجائی است که او و اصحاب او کشته شدند.
وزنه آل محمد اینجا فرود میآید
مخنف بن سلیم گوید: علی علیهالسّلام را در زمین کربلا دیدم که با دست خود اشاره میکرد و میفرمود: اینجا اینجا مردی پرسید: یا امیرالمؤمنین اینجا چیست؟ فرمود: وزنه آل محمد صلی الله علیه و آله وسلم اینجا فرود میآید، وای بر شما از آنها و وای بر آنها از شما!
آن مرد گفت: این سخن یعنی چه؟ فرمود: وای بر آنها از شما زیرا ایشان را میکشید و وای بر شما از آنها زیرا خداوند شما را به خاطر کشتن آنها داخل جهنم میکند.
در روایت دیگری آمده است: چون به حضرت گفتند اینجا کربلاست فرمود: (سرزمین) غم و غصه است، آنگاه با دست مبارک اشاره به مکانی نمود و فرمود:
اینجا محل قرار گرفتن بارهای ایشان و مکان مرکبهای آنهاست، آنگاه به مکان دیگری اشاره نموده فرمود: اینجا خونهای ایشان ریخته میشود و سپس حضرت حرکت نمود.
اینجا محل کشتگان عاشق است
حضرت باقر علیهالسّلام فرمود: امیرالمؤمنین با مردم حرکت کرد تا به اطراف زمین کربلا رسیدند حضرت در محلی که به آن مقدفان گویند طواف کرده فرمود:
اینجا دویست پیامبر و دویست سبط پیامبر شهید شدهاند.
و اینجا محل کشته شدن عاشقان شهیدی است که نه پشتیبان بر آنها سبقت گرفتهاند و نه آیندگان به آنها خواهند رسید.
و در روایت دیگری فرمود: خوشا به حال تو ای خاک که خونهای دوستان بر تو ریخته میشود.
آه آه، خاندان ابوسفیان از من چه میخواهند
عبدالله بن عباس گوید: هنگامیکه در راه صفین امیرالمؤمنین علیهالسّلام به نینوا رسید با صدای بلند مرا صدا زد و فرمود: ای پسر عباس آیا این مکان را میشناسی؟ عرض کردم: نه، فرمود: اگر این زمین را مثل من بشناسی از آن عبور نمیکنی مگر اینکه مثل من گریان خواهی شد، آنگاه حضرت مدتی طولانی به شدت گریست و به گونهای که محاسن شریفش خیس شد و دانههای اشک بر سینه او میریخت و ما نیز با آن حضرت گریان شدیم. سپس دیدیم حضرت از عمق جان ناله میزد و میفرمود: آه آه خاندان ابوسفیان از من چه میخواهند؟
آل حرب که حزب شیطانند و اولیاء کفر از من چه میخواهند؟ سپس حضرت خطاب به فرزند خود امام حسین علیهالسّلام نموده فرمود: ای ابا عبدالله صبر کن، که پدرت نیز تحمل میکند مثل آنچه به تو میرسد، سپس حضرت آب طلبید، وضو گرفته نماز خواند، دوباره سخنان خود را تذکر داده سپس چشمان مبارکش مختصری به خواب رفت، وقتی بیدار شد فرمود:
خوابی که حضرت امیر در سرزمین کربلا دید
ای ابن عباس آیا آنچه را که الان در خواب دیدم به تو بگویم؟ عرض کردم: خیر است یا امیرالمؤمنین مقداری خوابیدید؟ فرمود:دیدم گویا مردانی از آسمان فرود آمدند با پرچمهای سفید و شمشیرهای براق که بر کمر داشتند، و اطراف این زمین را خط کشیدند، سپس دیدم گویا شاخههای این درختان بر زمین آمد، زمین به لرزه افتاد و دریائی از خون نمایان شد.
و دیدم که گویا حسین من که فرزندم و پاره تن من و مغز من است در این دریای خون غرق است و یاری میطلبد ولی کسی به او جواب نمیدهد.
گویا آن مردان سفید که از آسمان آمدند ندا میکردند: ای خاندان پیامبر صبر کنید، البته شما به دست بدترین مردم کشته میشوید و اینک بهشت مشتاق شماست. سپس آنها مرا تسلیت دادند و گفتند: ای اباالحسن بشارت باد تو را، خداوند چشم تو را روشن گرداند آنگاه که مردم در مقابل پروردگار عالمیان برخیزند، و از خواب بیدار شدم. سپس حضرت افزود: سوگند به آنکه جانم به دست اوست، صادق مصدق ابوالقاسم محمد صلی الله علیه و آله وسلم به من خبر داد که هنگام رفتن برای (سرکوبی) شورشیان به این سرزمین عبور خواهم کرد و اینکه این زمین کرب و بلا است، در این زمین هفده نفر از اولاد من و فاطمه علیهماالسلام دفن میشوند و این زمین در آسمانها به کرب و بلا معروف است همچنان که مدینه و مکه و بیت المقدس شهرت دارد و یاد میشود،
قبرامام حسین (ع) زیارتگاه خواهد بود
امیرالمؤمنین علیهالسّلام در یک پیشگوئی در مورد قبر سیدالشهداء فرمود: گویا میبینم قصرها و ساختمانهائی که در اطراف قبر حسین علیهالسّلام برافراشته، و کاروانهائی که از کوفه به سوی قبر حسین علیهالسّلام بیرون میآید، روزها و شبها نگذرد تا اینکه از اطراف زمین مردم به سوی آن جناب آمده و این مطلب، هنگام انقراض حکومت بنی مروان است.
وقتی چنین شد مبادا جفا کنید
امیرالمؤمنین علیهالسّلام در بیرون کوفه فرمود: پدر و مادرم فدای حسین مقتول باد، به خدا قسم گویا میبینم انواع وحشیان (بیابان) را که گردنهای خود را بر قبر او دراز کرده بر او از شب تا صبح گریه و نوحه میکنند!
پس چون زمان به اینجا رسید مبادا که بر او جفا کنید (شاید منظور حضرت این باشد که وقتی جانوران درنده به مصائب حضرت گریه میکنند شما از نوحه و عزاداری دریغ مکنید.)
تو را میکشند و آسمان و زمین بر تو میگریند
امیرالمؤمنین علیهالسّلام در مسجد و اصحاب حضرت اطراف او نشسته بودند که حضرت حسین علیهالسّلام وارد شده مقابل ایشان قرار گرفت. امیرالمؤمنین دست مبارک را بر فرزندش نهاده فرمود: ای پسرک من، خداوند گروهی را در قرآن سرزنش نموده و فرموده: «فما بکت علیهم السماء و الارض و ما کانو منظرین؛ یعنی: آسمان و زمین بر آنها گریه نکرد و مهلت به آنها داده نشد.»
به خدا سوگند البته البته که تو را خواهند کشت و آنگاه زمین و آسمان بر تو خواهند گریست.
ویرایش
نظرات شما عزیزان:
:: موضوعات مرتبط:
درباره واقعه کربلا،
،
:: برچسبها:
تور کربلا,
تور زمینی کربلا,
تور هوایی کربلا,
امام علی,
عاشورا,
,