صفحه نخست

ايميل ما

آرشیو مطالب

لينك آر اس اس

عناوین مطالب وبلاگ

پروفایل مدیر وبلاگ

تور کربلا

تور کربلا نوروز

:: صفحه نخست
::
ايميل ما
::
آرشیو مطالب
::
پروفایل مدیر وبلاگ
::
لينك آر اس اس
::
تور کربلا نوروز
::
عناوین مطالب وبلاگ
::

::تور کربلا
::فضائل زیارت امام حسین (ع) و زیارت کربلا
::درباره واقعه کربلا
::اماکن متبرکه عراق
::اطلاعات زائر
::هتل های کربلا
::هتل های نجف اشرف
::هتل های کاظمین


تمام لينکها تماس با ما


نويسندگان :
:: رامش
:: رضا والی نژاد

آمار بازديد :




شمرمردی که 16 بار پای پیاده به حج رفت اما حسین(ع) را کشت

 تور کربلا. تور زمینی کربلا. تور هوایی کربلا.

نگاهی به پیشینه شمر بن ذی الجوشن

یکی از افراد مقابل ابا عبدالله الحسین علیه السلام، شمر بن ذی الجوشن است. از فرماندهان سپاه امام علی در جنگ صفین و جانباز امیر المومنین کسی که در میدان جنگ تا شهادت پیش رفت. این چنین کسی حالا در کربلا شمر می شود. با ورودش به کربلا همه چیز عوض می شود.

چه خصوصیاتی باعث شکل گیری شخصیت های منفی ومنقور می شود؟


شمر با سه ویژگی، شمر شد

1. اولین خصوصیت شمر این بود که می گفت: شکم از همه چیز برای من مهم تر است. مهم بود که غذای خوب بخورد و برای دست یافتن به این غذا دست به هر کاری می زد.
آیا غذا برای شما اولین مسئله زندگی است؟ در خانواده های ما وقتی که شام را خوردند به فکر ناهار فردا هستند.
دعوای شکم دعوای مسخره ای است که همه ی ما با آن درگیر هستیم. فکرش را بکنید اختلاف همه غذاها ی عالم خیلی کم است. خدا حفظ کند آقای جوادی آملی را می گفتد: « فرق تمام غذاها بیست سانتی متر است. یعنی از نوک زبان تا ته زبان.» وقتی از این فاصله گذشت دیگر باهم فرقی ندارند. می خواهد چلو کباب و پیتزا باشد یا نان و ماست. همه ی دعواها بر سر همین بیست سانتی متر است. شمر نتوانست دعوای بیست سانتی متری را برای خود حل کند.

حضرت علی علیه السلام یک بار اراده کرد جگر بخورد گفت هفته بعد، هفته بعد، هفته بعد افتاد ماه بعد، یک سال این خوردن جگر را به تأ خیر انداخت. بعد از یک سال جگر تهیه کرد. دود جگر کباب کرده از دیوار خانه بیرون رفت. در زدند کسی گفت: خوش به حال شما که بوی این غذا از خانه تان بلند است من چند ماهی است از این غذا نخورده ام، حضرت فرمودند: « این غذا را به او بدهید » دوستی می گفت: مولا علی مسئله ی شکم را برای خود حل کرده بود و می توانست از غذایش بگذرد و به قول سعدی:
تنور شکم دم به دم تافتن                مصیبت بود روز نایافتن

اما شمر نتوانست مسئله غذا را برای خود حل کند. شمر عبدالبطن یعنی اسیر و بنده ی شکم بود و این اسارت او را بیچاره کرد.

2. نکته ی دوم که در شخصیت شمر بود این بود که حسود بود چشم دیدن پیشرفت هیچ کس را نداشت و به خاطر همین مسئله است که به کربلا آمد.
شمر نزد عبید الله بن زیاد نشسته بود که نامه ایی از عمر بن سعد به عبیدالله رسید. عمربن سعد نوشته بود: ای امیر من با حسین مذاکره کردم. حسین سه پیشنهاد دارد : 1- به مکه و مدینه برگردد. 2- اگر اجازه بدهی به هر سرزمینی بخواهد برود. 3- بیاید دست در دست یزید بگذارد و بیعت کند.
عمر بن سعد نمی خواست جنگی صورت بگیرد و در آغاز دوست نداشت امام حسین کشته شود. اما در ادامه برای جنایت آماده شد.
عبید الله می گفت: بد نیست اگر این طوری شود مسائل ما حل می شود. همان جا شمر محکم به پهلوی عبیدالله زد و گفت: الان فرصت بسیار خوبی است و حسین در چنگ توست. عمر بن سعد دارد سازش می کند در حالی که حسین در هفتاد کیلو متری ما اردو زده است و به راحتی می توانیم او را در پنجه خود بگیریم. اگر برگردد در مکه و مدینه قدرتی برهم می زند و دیگر هیچ کس نمی تواند با او درگیر شود. ابن زیاد گفت: خوب گفتی. الان چنگال هایمان در گلویش فرو رفته. خودت بلند شو و برو. گفت: من می روم اما اگر عمربن سعد نپذیرفت که من بجنگم، گردنش را بزنم و سرش را برای شما بفرستم؟ و خود فرمانده لشگر شوم؟ ابن زیاد گفت: این کار را بکن.

شمر آدمی است که مدام از این و آن می گوید. او یک روح شقاوت پیشه دارد. خداوند در سوره حجرات به این مسئله اشاره کرده است که اگر فاسقی نزد شما آمد و خبری پیش شما آورد، زود تأییدش نکنید و هیچ گاه از خبر چینی دیگران لذت نبرید. مثلا فردی نزد ما می آید و خبری را به ما می گوید ما می گوییم راست می گویی؟ این کار باعث تشویق طرف مقابل می شود و این عامل باب غیبت را می گشاید.

3. قرآن مجازات بد کاران را مشخص کرده ولی بد ترین مجازات ها متوجه کسانی است که زخم بر جان دیگران می زنند. حفره در روح ها ایجاد می کنند. سرزنش می کنند و می شکنند. در کربلا شمر بارها دست انداخت و حرف های آزار دهنده ای به ابا عبدالله علیه السلام زد.
این سه خصوصیت از جانباز امیر المومنین علی علیه السلام شمر را ساخت، شمری که در کربلا با قساوت کامل بر سینه پسر پیغمبر نشست و با بی رحمی تمام دوازده ضربه از پشت بر گردن ابا عبدالله علیه السلام وارد کرد و بعد هم سرخون چکان حسین علیه السلام را دست گرفت و از قتلگاه بیرون آمد

تور کربلا. تور زمینی کربلا. تور هوایی کربلا.



:: موضوعات مرتبط: درباره واقعه کربلا، ،
:: برچسب‌ها: تور کربلا, تور زمینی کربلا, تور هوایی کربلا, ,

نوشته شده توسط رامش در پنج شنبه 13 مرداد 1395


بهترین عمل در روز عرفه زیارت امام حسین

تور کربلا. تور زمینی کربلا. تور هوایی کربلا.

فضیلت زائرین امام حسین (علیه السلام) در عرفه


 یکی از مهمترین روزهای سال عرفه است روز عرفه چنان اهمیت دارد که با شب قدر برابرى مى‌کند. امام صادق(علیه السلام) فرمود: اگر شخصى گناهکار نتواند در شب‌هاى با برکت ماه رمضان بویژه شب‌هاى قدر، خود را معرض نسیم رحمت الهى قرار دهد و آمرزیده شود، او تا سال آینده بخشوده نمى‌شود مگر اینکه عرفه را درک کند و از امتیازات آن روز بهره‌ گیرد.اساسا برخى از گناهان جز در روز عرفه و در منطقه عرفات در جاى دیگر قابل بخشش نیست.

 
رسول خدا(صلی الله علیه وآله) فرمود: در روز عرفه خداوند متعال به بندگان عارفى که در پیشگاه الهى صف کشیده و نداى عاشقانه و عارفانه‌شان صحراى عرفات را پر کرده است مباهات مى‌کند و به فرشتگانش مى‌فرماید: اى ملائکه من! به بندگانم بنگرید که از راه‌هاى دور و نزدیک، مشکلات بسیارى را متحمل شده و به اینجا آمده‌اند. شما را گواه مى‌گیرم که من خواسته‌ آنان را برآوردم و گناهکارانشان را به خاطر نیکوکارانشان بخشیدم.

 
بهترین عمل در روز عرفه

بهترین عملى که مى‌توان در روز عرفه انجام داد و به بهر‌ه‌هاى فراوان معنوى دست یافت، حضور در کنار مرقد مطهر حضرت امام حسین(علیه السلام) است.

هر لحظه‌ای از لحظات امروز برای ما گرانبها است؛ بخصوص برای دعا و درخواست از خداوند. این فرصت بهترین فرصت است. پس این فرصت را از دست ندهید! به خصوص از ظهر تا هنگام غروب را که در روایات وارد شده است. به دوستان می‏خواستم سفارش کنم که این چند ساعت را غنیمت بشمارید

“بشیر دهان”‌ روزى به حضور حضرت صادق(علیه السلام) آمده و عرضه داشت: مولاى من! من گاهى نمى توانم در روز عرفه در عرفات حضور یابم، به این جهت تلاش مى‌کنم تا خود را در روز عرفه به کربلا برسانم و امام حسین را زیارت کنم. پیشواى ششم فرمود: آفرین بر تو اى بشیر! اگر شخصى در روز عرفه با شناخت و معرفت کامل به مقام امام حسین(علیه السلام) به زیارت کربلا برود پاداش هزار حج و هزار عمره قبول شده و هزار غزوه که در کنار پیامبر یا امام عادل به جهاد پرداخته باشد برایش منظور مى‌شود. وقتى بشیر از این همه ثواب تعجب کرد امام صادق(علیه السلام) فرمود: اى بشیر‌! مطمئن باش هرگاه یکى از اهل ایمان در روز عرفه به کنار قبر امام حسین بیاید و با آب فرات غسل کند و آنگاه که به زیارت حضرت سیدالشهدا(علیه السلام) بپردازد به تعداد هر قدمى که به سوى حرم امام حسین بر مى‌دارد برایش ثواب یک حج کامل مى‌نویسند.

انس با خدا، اعتماد به نفس، ایجاد تعادل و آرامش، افزایش قدرت تحمل در مقابل مشکلات، رهایى از وابستگى‌هاى مادى و دنیوی، پایین‌آمدن از مرکب غرور و خودخواهی، مشخص شدن ارزش انسان و آموزشهاى اخلاقى و اجتماعى از دستاوردهاى ارزشمند دعاها بویژه مناجات‌هاى روز عرفه مى‌باشد.

 
دعا در شب عرفه مقبول و مستجاب است

در روایتی نقل شده است که شب عرفه هر دعای خیری که انسان بکند به اجابت می رسد؛ و برای کسی که در شب عرفه اطاعت الهی را بکند و اعمال صالحه انجام دهد، معادل 170 سال اطاعت و عبادت است؛ یعنی از نظر پاداش چنین چیزی به او داده می‏شود.

زیارت امام حسین علیه السلام در روز عرفه

 بدان که آنچه از اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام در باب زیارت  امام حسین علیه السلام در روزعرفه رسیده از کثرت اخبار و بسیارى فضیلت و ثواب زیاده از آن است که احصا شود و ما به جهت تشویق زایرین به ذکر چند حدیث اکتفا مى‏نماییم .

به سند معتبر از بشیر دهان منقول است که گفت: عرض کردم به خدمت حضرت صادق علیه السلام که گاه هست حج از من فوت مى‏شود و روز عرفه را نزد قبر امام حسین علیه السلام مى‏گذرانم فرمود که نیک مى‏کنى اى بشیر هر مۆمنى که به زیارت قبر امام حسین علیه السلام برود با شناسایى حق آن حضرت در غیر روز عید نوشته شود براى او ثواب بیست حج و بیست عمره مبروره مقبوله و بیست جهاد با پیغمبر مرسل یا امام عادل و هر که زیارت کند آن حضرت را در روز عید بنویسد حق تعالى براى او ثواب صد حج و صد عمره و صد جهاد با پیغمبر مرسل یا امام عادل و هر که زیارت کند آن حضرت را در روز عرفه با معرفت حق آن حضرت نوشته شود براى او ثواب هزار حج و هزار عمره پسندیده مقبوله و هزار جهاد با پیغمبر مرسل یا امام عادل گفتم کجا حاصل مى‏شود براى من ثواب موقف عرفات .

رسول خدا(صلی الله علیه وآله) فرمود: در روز عرفه خداوند متعال به بندگان عارفى که در پیشگاه الهى صف کشیده و نداى عاشقانه و عارفانه‌شان صحراى عرفات را پر کرده است مباهات مى‌کند و به فرشتگانش مى‌فرماید: اى ملائکه من! به بندگانم بنگرید که از راه‌هاى دور و نزدیک، مشکلات بسیارى را متحمل شده و به اینجا آمده‌اند. شما را گواه مى‌گیرم که من خواسته‌ آنان را برآوردم و گناهکارانشان را به خاطر نیکوکارانشان بخشیدم

پس آن حضرت نظر کرد به سوى من مانند کسى که خشمناک باشد و فرمود که اى بشیر هر گاه مۆمنى برود به زیارت قبر امام حسین علیه السلام در روز عرفه و غسل کند در نهر فرات پس متوجه شود به سوى قبر آن حضرت بنویسد حق تعالى از براى او به هر گامى که برمى‏دارد حجى که با همه مناسک بعمل آورده باشد و چنین گمان دارم که فرمود و عمره [غزوه‏]) (و در احادیث کثیره بسیار معتبره وارد شده که: حق تعالى در روز عرفه اول نظر رحمت بسوى زائران قبر حسین علیه السلام مى‏افکند پیش از آنکه نظر به اهل موقف عرفات کند)

و در حدیث معتبر از رفاعه منقول است که: حضرت صادق علیه السلام به من فرمود که امسال حج کردى گفتم فدایت شوم زرى نداشتم که به حج روم و لکن عرفه را نزد قبر امام حسین علیه السلام گذرانیدم فرمود که اى رفاعه هیچ کوتاهى نکردى از آنچه اهل منى در آن بودند اگر نه این بود که کراهت دارم که مردم ترک حج کنند هر آینه حدیثى براى تو مى‏گفتم که هرگز ترک زیارت قبر آن حضرت نکنى پس ساعتى ساکت شد و بعد از آن فرمود که خبر داد مرا پدرم که هر که بیرون رود به سوى قبر امام حسین علیه السلام و عارف به حق آن حضرت باشد و با تکبر نرود همراه او مى‏شوند هزار ملک از جانب راست و هزار ملک از جانب چپ و نوشته شود براى او ثواب هزار حج و هزار عمره که با پیغمبر یا وصى پیغمبر کرده باشد.


 تور کربلا. تور زمینی کربلا. تور هوایی کربلا.                                                        



:: موضوعات مرتبط: فضائل زیارت امام حسین (ع) و زیارت کربلا ، ،
:: برچسب‌ها: تور کربلا, تور زمینی کربلا, تور هوایی کربلا, زیارت امام حسین در روز عرفه, عرفه, کربلا, ,

نوشته شده توسط رامش در سه شنبه 12 مرداد 1395


زیارت شهدای کربلا

تور کربلا. تور زمینی کربلا. تور هوایی کربلا. 

«ابو جعفر محمد بن حسن طوسى» -رحمة اللّه عليه-به نقل از شيخ صالح «ابو منصور بن عبد المنعم بن نعمان بغدادى» -رحمة اللّه عليه-آورده است:

خَرَجَ مِنَ النَّاحِيَةِ سَنَةَ اثْنَتَيْنِ وَ خَمْسِينَ وَ مِائَتَيْنِ عَلَى يَدِ الشَّيْخِ مُحَمَّدِ بْنِ غَالِبٍ الْأَصْفَهَانِيِّ حِينَ وَفَاةِ أَبِي رَحِمَهُ اللَّهُ وَ كُنْتُ حَدِيثَ السِّنِّ وَ كَتَبْتُ أَسْتَأْذِنُ فِي زِيَارَةِ مَوْلَايَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع وَ زِيَارَةِ الشُّهَدَاءِ رِضْوَانُ اللَّهِ عَلَيْهِمْ فَخَرَجَ إِلَيَّ مِنْهُ‏ (بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‏[1]) إِذَا أَرَدْتَ زِيَارَةَ الشُّهَدَاءِ رِضْوَانُ اللَّهِ عَلَيْهِمْ فَقِفْ عِنْدَ رِجْلَيِ الْحُسَيْنِ ع وَ هُوَ قَبْرُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ ص فَاسْتَقْبِلِ الْقِبْلَةَ بِوَجْهِكَ فَإِنَّ هُنَاكَ حَوْمَةَ الشُّهَدَاءِ ع وَ أَوْمِ وَ أَشِرْ إِلَى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ ع وَ قُلْ

«در سال  ٢۵٢  ه‍. ق به دست شيخ «محمد بن غالب اصفهانى» و آن زمان كه پدرم-رحمه اللّه-وفات كرد و من خردسال بودم، اين زيارت‌نامه از ناحيه‌ى مقدسه به من رسيد، به اين صورت كه طى نوشته‌اى درباره‌ى زيارت مولايم ابو عبد اللّه-عليه السّلام-و زيارت شهداى كربلا-رضوان اللّه عليهم- كسب اجازه نمودم و متن زيارت‌نامه به اين صورت به من رسيد: «بسم اللّه الرحمن الرحيم. هرگاه خواستى شهداى كربلا-رضوان اللّه عليهم-را زيارت كنى، در پايين پاى امام حسين-عليه السّلام-بايست، همان‌جا كه قبر على بن حسين-صلوات اللّه عليهما-است و رو به قبله كن، كه جايگاه دفن شهيدان -عليهم السّلام-است. نخست به حضرت على بن حسين-عليه السّلام-اشاره كن و بگو:

 

السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا أَوَّلَ قَتِيلٍ مِنْ نَسْلِ خَيْرِ سَلِيلٍ مِنْ سُلَالَةِ إِبْرَاهِيمَ الْخَلِيلِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْكَ وَ عَلَى أَبِيكَ إِذْ قَالَ فِيكَ

سلام بر تو اى اولين كشته از نسل بهترين سلاله، از سلاله‌ى حضرت ابراهيم خليل، درود خدا بر تو و بر پدرت، آن‌گاه كه خطاب به تو فرمود:

قَتَلَ اللَّهُ قَوْماً قَتَلُوكَ يَا بُنَيَّ مَا أَجْرَأَهُمْ عَلَى الرَّحْمَنِ وَ عَلَى انْتِهَاكِ حُرْمَةِ الرَّسُولِ عَلَى الدُّنْيَا بَعْدَكَ الْعَفَاءِ

«خداوند قومى را كه تو را كشتند، بكشد. فرزندم! چه اندازه آنان بر خداوند رحمت گستر و بر هتك حرمت خاندان رسول گستاخند! بعد از تو خاك بر سر دنيا!»

كَأَنِّي بِكَ‏ بَيْنَ يَدَيْهِ مَاثِلًا وَ لِلْكَافِرِينَ قَائِلًا

 گويا تو را مى‌بينم كه در پيشاروى او ايستاده‌اى و خطاب به كافران مى‌گويى:

أَنَا عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍ‏
         

نَحْنُ وَ بَيْتِ اللَّهِ أَوْلَى بِالنَّبِيِ‏

من على بن حسين بن على هستم و به خدا سوگند،
         

ما خاندان خدا، به پيامبر از همه اولى هستيم.

أَطْعَنُكُمْ بِالرُّمْحِ حَتَّى يَنْثَنِي‏
         

أَضْرِبُكُمْ بِالسَّيْفِ أَحْمِي عَنْ أَبِي‏

آن‌قدر نيزه را در تن شما فرو مى‌كنم تا اين‌كه خم گردد
         

و نيز در حمايت از پدرم، با شمشير شما را مى‌زنم.

ضَرْبَ غُلَامٍ هَاشِمِيٍّ عَرَبِيٍ‏
         

وَ اللَّهِ لَا يَحْكُمُ فِينَا ابْنُ الدَّعِيِ‏

ضربت نوجوان هاشمى عربى.
         

به خدا سوگند، فرد زنازاده نمى‌تواند بر ما حكم براند.
          
 

حَتَّى قَضَيْتَ نَحْبَكَ وَ لَقِيتَ رَبَّكَ أَشْهَدُ أَنَّكَ أَوْلَى بِاللَّهِ وَ بِرَسُولِهِ

تا اين‌كه به وعده‌ى [مرگ]رسيدى و با پروردگارت ملاقات نمودى. گواهى مى‌دهم كه تو، به خدا و رسول او از همه اولى هستى

وَ أَنَّكَ ابْنُ رَسُولِهِ وَ حُجَّتُهُ وَ دِينُهُ وَ ابْنُ حُجَّتِهِ وَ أَمِينُهُ

و تو پسر رسول خدا و حجت خدا و دين خدا و پسر حجت خدا و امانت‌دار اويى.

حَكَمَ اللَّهُ لَكَ عَلَى قَاتِلِكَ مُرَّةَ بْنِ مُنْقِذِ بْنِ النُّعْمَانِ الْعَبْدِيِّ لَعَنَهُ اللَّهُ وَ أَخْزَاهُ وَ مَنْ شَرِكَهُ فِي قَتْلِكَ وَ كَانُوا عَلَيْكَ ظَهِيراً

خداوند در مورد قاتل تو «مرة بن منقذ بن نعمان عبدى» -كه خداوند او را لعنت كند و خوار گرداند- و كسانى كه در قتل تو با او مشاركت و عليه تو هميارى نمودند، حكم براند

 أَصْلَاهُمُ اللَّهُ‏ (جَهَنَّمَ وَ ساءَتْ مَصِير) وَ جَعَلَنَا اللَّهُ مِنْ مُلَاقِيكَ [موافقيك‏] وَ مُرَافِقِيكَ وَ مُرَافِقِي جَدِّكَ وَ أَبِيكَ وَ عَمِّكَ وَ أَخِيكَ وَ أُمِّكَ الْمَظْلُومَةِ

و با آتش جهنم بسوزاند و چه بازگشتگاه بدى! و ما را از ملاقات‌كنندگان و رفيقان تو و همدمان با جد، پدر، عمو و برادر و مادر ستمديده‌ات قرار دهد.

وَ أَبْرَأُ إِلَى اللَّهِ مِنْ أَعْدَائِكَ أُولِي الْجُحُودِ وَ أَبْرَأُ إِلَى اللَّهِ مِنْ قَاتِلِيكَ وَ أَسْأَلُ اللَّهَ مُرَافَقَتَكَ فِي دَارِ الْخُلُودِ وَ السَّلَامُ عَلَيْكَ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ

از دشمنان منكر و گمراه تو به درگاه خدا بى‌زارى مى‌جويم [و نيز از قاتلان تو به درگاه خدا بى‌زارى مى‌جويم و از خداوند، همدمى با تو در سراى جاودانى را خواستارم]. سلام، رحمت و ركات خداوند بر تو باد.

السَّلَامُ عَلَى عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْحُسَيْنِ الطِّفْلِ الرَّضِيعِ الْمَرْمِيِّ الصَّرِيعِ الْمُتَشَحِّطِ دَماً الْمُصَعَّدِ دَمُهُ فِي السَّمَاءِ الْمَذْبُوحِ بِالسَّهْمِ فِي حَجْرِ أَبِيهِ

سلام بر عبد اللّه بن حسين، كودك شيرخواره‌اى كه هدف تير قرار گرفته و به خون خود آغشته گشت و خون او به سوى آسمان بالا رفت و در دامان پدرش با تير، سرش بريده شد.

 لَعَنَ اللَّهُ رَامِيَهُ حَرْمَلَةَ بْنَ كَاهِلٍ الْأَسَدِيَّ وَ ذَوِيهِ

خداوند كسى را كه تير به سوى او پرتاب كرد، يعنى «حرملة بن كاهل اسدى» و ياران او را لعنت كند.

السَّلَامُ عَلَى عَبْدِ اللَّهِ بْنِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ مُبْلَى الْبَلَاءِ وَ الْمُنَادِي بِالْوَلَاءِ فِي عَرْصَةِ كَرْبَلَاءَ الْمَضْرُوبِ مُقْبِلًا وَ مُدْبِراً

سلام بر عبد اللّه بن امير المؤمنين، هم او كه دچار بلا شد و در سرزمين كربلا نداى ولايت و دوستى سر داد و از پيشارو و پشت سر هدف ضربه‌ى شمشير قرار گرفت.

 لَعَنَ اللَّهُ قَاتِلَهُ هَانِيَ بْنَ ثُبَيْتٍ الْحَضْرَمِيَّ

خداوند قاتل او «هانى بن ثبيت حضرمى» را لعنت كند.

السَّلَامُ عَلَى الْعَبَّاسِ [أَبِي الْفَضْلِ‏] بْنِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ الْمَوَاسِي أَخَاهُ بِنَفْسِهِ الْآخِذِ لِغَدِهِ مِنْ أَمْسِهِ الْفَادِي لَهُ الْوَاقِي السَّاعِي إِلَيْهِ بِمَائِهِ الْمَقْطُوعَةِ يَدَاهُ

سلام بر ابى الفضل عباس بن امير المؤمنين، هم او كه با دادن جان خود با برادرش همدردى نمود و از امروز [دنيا]براى فردا [قيامت]توشه برگرفته و جان خود را فداى برادرش كرد و از او محافظت نمود و رفت تا آب براى او بياورد، ولى دو دستش بريده شد.

لَعَنَ اللَّهُ قَاتِلَهُ [قَاتِلِيهِ‏] يَزِيدَ بْنَ الرُّقَادِ الحيتي [الْجُهَنِيَ‏] وَ حَكِيمَ بْنَ الطُّفَيْلِ الطَّائِيَّ

خداوند [دو]قاتل او يعنى «يزيد بن رقاد حيتى» و «حكيم بن طفيل طائى» را لعنت كند.

 السَّلَامُ عَلَى جَعْفَرِ بْنِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ الصَّابِرِ بِنَفْسِهِ مُحْتَسِباً وَ النَّائِي عَنِ الْأَوْطَانِ مُغْتَرِباً الْمُسْتَسْلِمِ لِلْقِتَالِ الْمُسْتَقْدِمِ لِلنِّزَالِ الْمَكْثُورِ بِالرِّجَالِ

سلام بر جعفر بن امير المؤمنين، هم او كه در راه خشنودى خدا با جان شكيبايى نمود و در بلاد غربت خود را آماده‌ى جنگ نمود و براى نبرد پيش رفت مردان جنگى زيادى بر او حمله‌ور شدند [و او را كشتند].

 لَعَنَ اللَّهُ قَاتِلَهُ هَانِيَ بْنَ ثُبَيْتٍ الْحَضْرَمِيَّ

خداوند قاتل او «هانى بن ثبيت حضرمى» را لعنت كند.

 السَّلَامُ عَلَى عُثْمَانَ بْنِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ سَمِيِّ عُثْمَانَ بْنِ مَظْعُونٍ

سلام بر عثمان بن امير المؤمنين، هم نام «عثمان بن مظعون» .

لَعَنَ اللَّهُ رَامِيَهُ بِالسَّهْمِ خَوْلِيَّ بْنَ يَزِيدَ الْأَصْبَحِيَّ الْأَيَادِيَّ [الْأَبَانِيَ‏] الدَّارِمِيَّ

خداوند كسى را كه به سوى او تير پرتاب كرد، يعنى «خولى بن يزيد اصبحى ايادى [ابانى]دارمى» را لعنت كند.

السَّلَامُ عَلَى مُحَمَّدِ بْنِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ قَتِيلِ الْأَيَادِيِّ [الْأَبَانِيِ‏] الدَّارِمِيِّ

سلام بر محمد بن امير المؤمنين، هم او كه به دست «ايادى [ابادى]دارمى» كشته شد.

لَعَنَهُ اللَّهُ وَ ضَاعَفَ عَلَيْهِ الْعَذَابَ الْأَلِيمَ

خداوند قاتل او را لعنت و عذاب دردناك دوچندان بر او وارد گرداند.

وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْكَ يَا مُحَمَّدُ وَ عَلَى أَهْلِ بَيْتِكَ الصَّابِرِينَ السَّلَامُ عَلَى أَبِي بَكْرِ بْنِ الْحَسَنِ الزَّكِيِّ الْوَلِيِّ الْمَرْمِيِّ بِالسَّهْمِ الرَّدِيِّ

درود خدا بر تو اى محمد و بر خاندان شكيباى تو. سلام بر ابى بكر فرزند حسن بن على امام پاكيزه، هم او كه تير هلاك‌كننده را به سوى او پرتاب كردند.

 لَعَنَ اللَّهُ قَاتِلَهُ عَبْدَ اللَّهِ بْنَ عُقْبَةَ الْغَنَوِيَّ

خداوند قاتل او «عبد اللّه بن عقبه غنوى» را لعنت كند.

 السَّلَامُ عَلَى عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ الزَّكِيِّ لَعَنَ اللَّهُ قَاتِلَهُ وَ رَامِيَهُ حَرْمَلَةَ بْنَ كَاهِلٍ الْأَسَدِيَّ

سلام بر عبد اللّه فرزند حسن بن على امام پاك، خداوند قاتل و پرتاب‌كننده‌ى تير به سوى او «حرملة بن كاهل اسدى» را لعنت كند.

السَّلَامُ عَلَى الْقَاسِمِ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ الْمَضْرُوبِ عَلَى هَامَتِهِ الْمَسْلُوبِ لَامَتُهُ حِينَ نَادَى الْحُسَيْنَ عَمَّهُ فَجَلَا عَلَيْهِ عَمُّهُ كَالصَّقْرِ

سلام بر قاسم بن حسن بن على، هم او كه با ضربه‌ى شمشير بر فرق سرش زدند و مغز سر او را بيرون ريختند، آن‌گاه كه عمويش حسين را صدا كرد و عمويش همانند عقاب به سوى او رفت

وَ هُوَ يَفْحَصُ‏ بِرِجْلَيْهِ التُّرَابَ وَ الْحُسَيْنُ يَقُولُ بُعْداً لِقَوْمٍ قَتَلُوكَ وَ مَنْ خَصْمُهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ جَدُّكَ وَ أَبُوكَ

و ديد كه پاهايش را بر روى خاك مى‌كشد و فرمود: «[از رحمت خدا]به دور باد قومى كه تو را كشتند، هم آنان كه در روز قيامت جدّ و پدر تو، خصم و دشمن آنان خواهند بود.»

ثُمَّ قَالَ عَزَّ وَ اللَّهِ عَلَى عَمِّكَ أَنْ تَدْعُوَهُ فَلَا يُجِيبَكَ أَوْ أَنْ يُجِيبَكَ وَ أَنْتَ قَتِيلٌ جَدِيلٌ فَلَا يَنْفَعَكَ هَذَا وَ اللَّهِ يَوْمٌ كَثُرَ وَاتِرُهُ وَ قَلَّ نَاصِرُهُ

سپس فرمود: «به خدا سوگند، براى عموى تو سخت است كه او را صدا كنى و نتواند جوابت بدهد، يا در حالى كه كشته شده‌اى و به زمين افتاده‌اى تو را جواب دهد و سودى به حال تو نداشته باشد. به خدا سوگند، تلفات ما در اين روز بسيار و ياوران ما اندك است.»

جَعَلَنِيَ اللَّهُ مَعَكُمَا يَوْمَ جَمَعَكُمَا وَ بَوَّأَنِي مُبَوَّأَكُمَا

خداوند آن روز كه شما دو تن را گرد هم مى‌آورد، مرا نيز همراه و هم‌نشين شما قرار دهد.

وَ لَعَنَ اللَّهُ قَاتِلَكَ عُمَرَ بْنَ سَعْدِ بْنِ عُرْوَةَ بْنِ نُفَيْلٍ الْأَزْدِيَّ وَ أَصْلَاهُ جَحِيماً وَ أَعَدَّ لَهُ عَذَاباً أَلِيماً

خداوند قاتل تو «عمر بن سعد بن عروة بن نفيل ازدى» را لعنت و گرفتار آتش سوزان جهنم نموده و عذاب دردناك براى او فراهم آورد.

السَّلَامُ عَلَى عَوْنِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ جَعْفَرٍ الطَّيَّارِ فِي الْجِنَانِ حَلِيفِ الْإِيمَانِ وَ مُنَازِلِ الْأَقْرَانِ النَّاصِحِ لِلرَّحْمَنِ التَّالِي لِلْمَثَانِي وَ الْقُرْآنِ

سلام بر عون بن عبد اللّه بن جعفر طيار كه در بهشت پرواز مى‌كند، هم او كه هم‌سوگند ايمان، مرد نبرد با پهلوانان، نصيحت‌گر براى خداوند رحمت‌گستر، تلاوت‌كننده‌ى آيه‌هاى دوگانه [سوره‌ى حمد كه دو بار در هر نماز تكرار مى‌شود]و قرآن بود.

لَعَنَ اللَّهُ قَاتِلَهُ عَبْدَ اللَّهِ بْنَ قُطْبَةَ [قطية] النَّبْهَانِيَّ

خداوند قاتل او «عبد اللّه بن قطبه [قطيه]نبهانى» را لعنت كند.

السَّلَامُ عَلَى مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ جَعْفَرٍ الشَّاهِدِ مَكَانَ أَبِيهِ وَ التَّالِي لِأَخِيهِ وَ وَاقِيهِ بِبَدَنِهِ

سلام بر محمد بن عبد اللّه بن جعفر، هم او كه جانشين پدر و همتاى برادرش بود و با بدن خود از او محافظت نمود.

 لَعَنَ اللَّهُ قَاتِلَهُ عَامِرَ بْنَ نَهْشَلٍ التَّمِيمِيَّ

خداوند قاتل او «عامر بن نهشل تميمى» را لعنت كند.

السَّلَامُ عَلَى جَعْفَرِ بْنِ عَقِيلٍ لَعَنَ اللَّهُ قَاتِلَهُ وَ رَامِيَهُ بِشْرَ بْنَ خُوطٍ الْهَمْدَانِيَّ

سلام بر جعفر بن عقيل. خداوند قاتل او و پرتاب كننده‌ى تير به سوى او «بشر بن خوط همدانى» را لعنت كند.

السَّلَامُ عَلَى عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ عَقِيلٍ لَعَنَ اللَّهُ قَاتِلَهُ وَ رَامِيَهُ عُمَرَ [عمير] بْنَ خَالِدِ بْنِ أَسَدٍ الْجُهَنِيَّ

سلام بر عبد الرحمن عقيل. خداوند قاتل و پرتاب‌كننده تير به سوى او «عمرو [عمر]بن خالد بن اسد جهنى» را لعنت كند.

السَّلَامُ عَلَى الْقَتِيلِ بْنِ الْقَتِيلِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُسْلِمِ بْنِ عَقِيلٍ وَ لَعَنَ اللَّهُ قَاتِلَهُ عَامِرَ بْنَ صَعْصَعَةَ وَ قِيلَ أَسَدُ [أسيد] بْنُ مَالِكٍ

سلام بر شهيد پسر شهيد: عبد اللّه بن مسلم بن عقيل. خداوند قاتل او را «عامر بن صعصعه» و يا «اسد [اسيد]بن مالك» را لعنت كند.

 السَّلَامُ عَلَى عُبَيْدِ اللَّهِ [أَبِي عَبْدِ اللَّهِ‏] بْنِ مُسْلِمِ بْنِ عَقِيلٍ وَ لَعَنَ اللَّهُ قَاتِلَهُ وَ رَامِيَهُ عمر [عَمْرَو] بْنَ صَبِيحٍ الصَّيْدَاوِيَّ

سلام بر عبيد اللّه [ابى عبد اللّه]بن مسلم بن عقيل. خداوند قاتل و پرتاب‌كننده‌ى تير به سوى او «عمرو [عمر]بن صبيح صيداوى» را لعنت كند.

السَّلَامُ عَلَى مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي سَعِيدِ بْنِ عَقِيلٍ وَ لَعَنَ اللَّهُ قَاتِلَهُ لَقِيطَ بْنَ نَاشِرٍ الْجُهَنِيَّ

سلام بر محمد بن ابى سعيد بن عقيل. خداوند قاتل او «لقيط بن ناشر جهنى» را لعنت كند.

السَّلَامُ عَلَى سُلَيْمَانَ مَوْلَى الْحُسَيْنِ بْنِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَ لَعَنَ اللَّهُ قَاتِلَهُ سُلَيْمَانَ بْنَ عَوْفٍ الْحَضْرَمِيَّ

سلام بر سليمان آزادشده به دست حسين بن امير المؤمنين و خداوند قاتل او «سليمان بن عوف حضرمى» را لعنت كند.

السَّلَامُ عَلَى قَارِبٍ مَوْلَى الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ السَّلَامُ عَلَى مُنْجِحٍ مَوْلَى الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ السَّلَامُ عَلَى مُسْلِمِ بْنِ عَوْسَجَةَ الْأَسَدِيِّ الْقَائِلِ لِلْحُسَيْنِ

سلام بر قارب آزادشده به دست حسين بن على. سلام بر منجح آزادشده به دست حسين بن على. سلام بر مسلم بن عوسجه اسدى،

وَ قَدْ أَذِنَ لَهُ فِي الِانْصِرَافِ أَ نَحْنُ نُخَلِّي عَنْكَ وَ بِمَ نَعْتَذِرُ عِنْدَ اللَّهِ مِنْ أَدَاءِ حَقِّكَ

هم او كه بعد از اجازه‌ى امام حسين به بازگشت، خطاب به آن حضرت گفت: «آيا ما شما را رها كنيم. آن‌گاه در رابطه با اداى حق تو چه عذرى نزد خدا خواهيم داشت.

لَا وَ اللَّهِ حَتَّى أَكْسِرَ فِي صُدُورِهِمْ رُمْحِي هَذَا وَ أَضْرِبَهُمْ بِسَيْفِي مَا ثَبَتَ قَائِمُهُ فِي يَدِي وَ لَا أُفَارِقُكَ

نه به خدا سوگند، [نمى‌روم]تا اين‌كه اين نيزه‌ام را در سينه‌هاى آن‌ها [فرو برم و]بشكنم و تا زمانى كه دسته‌ى شمشير در دست من است آن‌ها را بزنم، از تو جدا نمى‌شوم.

وَ لَوْ لَمْ يَكُنْ مَعِي سِلَاحٌ أُقَاتِلُهُمْ بِهِ لَقَذَفْتُهُمْ بِالْحِجَارَةِ وَ لَمْ أُفَارِقْكَ حَتَّى أَمُوتَ مَعَكَ

حتى اگر اسلحه نداشته باشم تا با آن بجنگم، سنگ به سوى آنان پرتاب مى‌كنم و از تو جدا نمى‌شوم تا اين‌كه در ركاب تو بميرم

 وَ كُنْتَ أَوَّلَ مَنْ شَرَى نَفْسَهُ وَ أَوَّلَ شَهِيدٍ مِنْ شُهَدَاءِ اللَّهِ [شهد الله‏] وَ قَضَى نَحْبَهُ

و اولين كسى باشم كه جان خود را فداى تو كرده‌ام و اولين شهيدى باشم كه خدا را نگريسته [اولين شهيد از شهداى خدا باشم]و جان خود را در اين راه از دست داده‌ام.»

 فَفُزْتَ بِرَبِّ الْكَعْبَةِ شَكَرَ اللَّهُ اسْتِقْدَامَكَ وَ مُوَاسَاتَكَ إِمَامَكَ إِذْ مَشَى إِلَيْكَ وَ أَنْتَ صَرِيعٌ فَقَالَ يَرْحَمُكَ اللَّهُ

سوگند به پروردگار كعبه كه رستگار گرديدى. خداوند از استقامت و همدردى تو با امامت سپاسگزارى نمايد، آن‌گاه كه به سوى تو آمد در حالى كه تو به زمين افتاده بودى و خطاب به تو فرمود:

 يَا مُسْلِمَ بْنَ عَوْسَجَةَ وَ قَرَأَ (فَمِنْهُمْ مَنْ قَضى‏ نَحْبَهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ وَ ما بَدَّلُوا تَبْدِيلًا)

«اى مسلم بن عوسجه، خدا تو را رحمت كند و اين آيه را قرائت نمود: «برخى از آنان به وعده‌ى خود وفا نمودند و برخى منتظرند و هرگز عقيده خود را تغيير نداده‌اند.»

لَعَنَ اللَّهُ الْمُشْتَرِكِينَ فِي قَتْلِكَ عَبْدَ اللَّهِ الضَّبَابِيَّ وَ عَبْدَ اللَّهِ بْنَ خُشْكَارَةَ [خسكارة] الْبَجَلِيَّ [وَ مُسْلِمَ بْنَ عَبْدِ الضَّبَابِيَ‏]

خداوند كسانى را كه در كشتن تو مشاركت نمودند، يعنى «عبد اللّه ضبابى» و «عبد اللّه بن خشكاره [خسكاره]بجلى» [و «مسلم بن عبد اللّه ضبابى»]را لعنت كند.

السَّلَامُ عَلَى سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْحَنَفِيِّ الْقَائِلِ لِلْحُسَيْنِ ع وَ قَدْ أَذِنَ لَهُ فِي الِانْصِرَافِ

سلام بر سعد بن عبد اللّه حنفى، هم او كه بعد از اجازه‌ى امام حسين به بازگشت، خطاب به آن حضرت عرض كرد:

 لَا وَ اللَّهِ لَا نُخَلِّيكَ حَتَّى يَعْلَمَ‏ اللَّهُ أَنَّا قَدْ حَفِظْنَا غَيْبَةَ رَسُولِ اللَّهِ ص فِيكَ

«نه به خدا سوگند از تو جدا نمى‌شويم تا اين‌كه خدا بداند ما در غيبت رسول خدا-درود خدا بر او و بر خاندان او-از تو نگاه‌دارى نموديم.

وَ اللَّهِ لَوْ أَعْلَمُ أَنِّي أُقْتَلُ ثُمَّ أُحْيَا ثُمَّ أُحْرَقُ ثُمَّ أُذْرَى وَ يُفْعَلُ بِي ذَلِكَ سَبْعِينَ مَرَّةً مَا فَارَقْتُكَ حَتَّى أَلْقَى حِمَامِي دُونَكَ

به خدا سوگند، اگر مى‌دانستم كه كشته مى‌شوم سپس زنده مى‌شوم سپس مرا مى‌سوزانند و خاكسترم را بر باد مى‌دهند و اين كارها را هفتاد بار با من مى‌كنند، باز از تو جدا نمى‌شدم تا اين‌كه در راه تو كشته شوم

وَ كَيْفَ لَا أَفْعَلُ ذَلِكَ وَ إِنَّمَا هِيَ مَوْتَةٌ أَوْ قَتْلَةٌ وَاحِدَةٌ ثُمَّ هِيَ بَعْدَهَا الْكَرَامَةُ الَّتِي لَا انْقِضَاءَ لَهَا أَبَداً

و اكنون چگونه چنين نكنم در حالى كه جز يك مرگ يا يك بار كشته شدن در پيش‌رو ندارم و بعد از آن كرامتى را حايز خواهم بود كه هيچ‌گاه سپرى نمى‌شود.»

فَقَدْ لَقِيتَ حِمَامَكَ وَ وَاسَيْتَ إِمَامَكَ وَ لَقِيتَ مِنَ اللَّهِ الْكَرَامَةَ فِي دَارِ الْمُقَامَةِ حَشَرَنَا اللَّهُ مَعَكُمْ فِي الْمُسْتَشْهَدِينَ وَ رَزَقَنَا مُرَافَقَتَكُمْ فِي أَعْلَى عِلِّيِّينَ

آرى در اين راه كشته شدى و با امامت همدردى نمودى و به كرامت خدا در سراى جاودانه رسيدى. خداوند ما را نيز همراه با شما جزو شهيدان محشور گرداند و همدمى با شما را در اعلى عليين روزى كند.

 السَّلَامُ عَلَى بِشْرِ [سهد] بْنِ عُمَرَ الْحَضْرَمِيِّ شَكَرَ اللَّهُ لَكَ قَوْلَكَ [سعيك‏] لِلْحُسَيْنِ ع وَ قَدْ أَذِنَ لَكَ فِي الِانْصِرَافِ

سلام بر بشر بن عمر حضرمى. خداوند از شتافتن و سخن تو خطاب به امام حسين آن‌گاه كه به تو اجازه‌ى بازگشت داد، سپاسگزارى كند كه گفتى:

 أَكَلَتْنِي إِذَنِ السِّبَاعُ حَيّاً إِنْ فَارَقْتُكَ وَ أَسْأَلُ عَنْكَ الرُّكْبَانَ وَ أَخْذُلُكَ مَعَ قِلَّةِ الْأَعْوَانِ لَا يَكُونُ هَذَا أَبَداً

«در اين صورت، درندگان زنده مرا بخورند اگر از تو جدا شوم و از تو مركب بخواهم و تو را با وجود ياران اندك تنها بگذارم. هرگز اين‌چنين نخواهد بود.»

السَّلَامُ عَلَى يَزِيدَ بْنِ حُصَيْنٍ الْهَمْدَانِيِّ المشرفي [الْمَشْرِقِيِ‏] الْقَارِي الْمُجَدَّلِ بِالْمَشْرَفِيِّ[4] السَّلَامُ عَلَى عُمَرَ بْنِ كَعْبٍ الْأَنْصَارِيِّ

سلام بر يزيد بن حصين همدانى مشرقى [مشرفى]، قارى قرآن و هم او كه با شمشير مشرفى كشته شد و به زمين افتاد. سلام بر عمر بن ابى كعب انصارى.

السَّلَامُ عَلَى نَعِيمِ بْنِ الْعَجْلَانِ الْأَنْصَارِيِّ السَّلَامُ عَلَى زُهَيْرِ بْنِ الْقَيْنِ الْبَجَلِيِّ الْقَائِلِ لِلْحُسَيْنِ ع وَ قَدْ أَذِنَ لَهُ فِي الِانْصِرَافِ

سلام بر نعيم بن عجلان انصارى. سلام بر زهير بن قين بجلى كه بعد از آنكه امام حسين اجازه‌ى بازگشت به او داد، خطاب به آن حضرت عرض كرد:

 لَا وَ اللَّهِ لَا يَكُونُ ذَلِكَ أَبَداً أَتْرُكُ ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ أَسِيراً فِي يَدِ الْأَعْدَاءِ وَ أَنْجُو لَا أَرَانِي اللَّهُ ذَلِكَ الْيَوْمَ

«نه، به خدا سوگند، اين نشدنى است. آيا فرزند رسول خدا را كه در دست دشمنان اسير است رها كنم و خود نجات يابم؟ هرگز خدا اين روز را براى من نياورد!»

 السَّلَامُ عَلَى عُمَرَ بْنِ قُرْطَةَ الْأَنْصَارِيِّ السَّلَامُ عَلَى حَبِيبِ بْنِ مُظَاهِرٍ الْأَسَدِيِّ السَّلَامُ عَلَى الْحُرِّ بْنِ يَزِيدَ الرِّيَاحِيِّ

سلام بر عمرو [عمير]بن قرظه انصارى. سلام بر حبيب بن مظاهر اسدى. سلام بر حرّ بن يزيد رياحى.

السَّلَامُ عَلَى عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عُمَيْرٍ الْكَلْبِيِّ السَّلَامُ عَلَى نَافِعِ بْنِ هِلَالِ بْنِ نَافِعٍ الْبَجَلِيِّ الْمُرَادِيِّ

سلام بر عبد اللّه بن عمير كلبى. سلام بر نافع بن هلال بن نافع بجلى مرادى.

السَّلَامُ عَلَى أَنَسِ بْنِ كَاهِلٍ الْأَسَدِيِّ السَّلَامُ عَلَى قَيْسِ بْنِ مُسْهِرٍ الصَّيْدَاوِيِّ السَّلَامُ عَلَى عَبْدِ اللَّهِ وَ عَبْدِ الرَّحْمَنِ ابْنَيْ عُرْوَةَ بْنِ حَرَّاقٍ الْغِفَارِيَّيْنِ

سلام بر انس بن كاهل اسدى. سلام بر قيس بن مسهر صيداوى. سلام بر عبد اللّه و عبد الرحمن دو پسر عروة بن حرّاق غفارى.

السَّلَامُ عَلَى عون [جُونِ‏] بْنِ حَرِيٍّ مَوْلَى أَبِي ذَرٍّ الْغِفَارِيِّ السَّلَامُ عَلَى شَبِيبِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ النَّهْشَلِيِّ السَّلَامُ عَلَى الْحَجَّاجِ بْنِ زَيْدٍ السَّعْدِيِّ

سلام بر جون [عون]بن حرى، آزادشده به دست ابو ذر غفارى. سلام بر شبيب بن عبد اللّه نهشلى. سلام بر حجاج بن يزيد سعدى.

السَّلَامُ عَلَى قَاسِطٍ وَ كَرَشٍ [كردوس‏] ابْنَيْ زُهَيْرٍ [ظهر] التَّغْلِبِيَّيْنِ السَّلَامُ عَلَى كِنَانَةَ بْنِ عَتِيقٍ

سلام بر قاسط و كرش [كردوس]دو پسر ظهير [زهير]تغلبى. سلام بر كنانة بن عتيق.

السَّلَامُ عَلَى ضَرْغَامَةَ بْنِ مَالِكٍ السَّلَامُ عَلَى حُوَيِّ [جوين‏] بْنِ مَالِكٍ الضُّبَعِيِّ السَّلَامُ عَلَى عُمَرَ بْنِ ضُبَيْعَةَ الضُّبَعِيِّ

سلام بر ضرغامة بن مالك. سلام بر حوّى [جوين]بن مالك ضبعى. سلام بر عمر بن ضبيعه ضبعى.

السَّلَامُ عَلَى زَيْدِ بْنِ ثُبَيْتٍ الْقَيْسِيِّ السَّلَامُ عَلَى عَبْدِ اللَّهِ وَ عُبَيْدِ اللَّهِ ابْنَيْ زَيْدِ بْنِ ثبيط [ثُبَيْتٍ‏] الْقَيْسِيِّ السَّلَامُ عَلَى عَامِرِ بْنِ مُسْلِمٍ

سلام بر زيد بن ثبيت قيسى. سلام بر عبد اللّه و عبيد اللّه دو پسر يزيد بن ثبيت [ثبيط]قيسى. سلام بر عامر بن مسلم.

 السَّلَامُ عَلَى قَعْنَبِ بْنِ عَمْرٍو التَّمْرِيِّ السَّلَامُ عَلَى سَالِمٍ مَوْلَى عَامِرِ بْنِ مُسْلِمٍ السَّلَامُ عَلَى سَيْفِ بْنِ مَالِكٍ

سلام بر قعنب بن عمرو تمرى. سلام بر سالم آزادشده به دست عامر بن مسلم. سلام بر سيف بن مالك.

 السَّلَامُ عَلَى زُهَيْرِ بْنِ بِشْرٍ الْخَثْعَمِيِّ السَّلَامُ عَلَى زَيْدِ بْنِ [بَدْرِ بْنِ‏] مَعْقِلٍ الْجُعْفِيِّ السَّلَامُ عَلَى الْحَجَّاجِ بْنَ مَسْرُوقٍ الْجُعْفِيِّ

سلام بر زهير بن بشر خثعمى. سلام بر زيد [بدر]بن معقل جعفى. سلام بر حجاج بن مسروق جعفى.

 السَّلَامُ عَلَى مَسْعُودِ بْنِ الْحَجَّاجِ وَ ابْنِهِ السَّلَامُ عَلَى مُجَمِّعِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْعَائِذِيِّ السَّلَامُ عَلَى عَمَّارِ بْنِ حَسَّانَ بْنِ شُرَيْحٍ الطَّائِيِّ

سلام بر مسعود بن حجاج و پسر او. سلام بر مجمع بن عبد اللّه عائذى. سلام بر عمار بن حسان بن شريح طائى.

السَّلَامُ عَلَى حَيَّانِ بْنِ الْحَرْثِ [الحارث‏] السَّلْمَانِيِّ الْأَزْدِيِّ السَّلَامُ عَلَى‏ جُنْدَبِ بْنِ حُجْرٍ الْخَوْلَانِيِّ السَّلَامُ عَلَى عُمَرَ بْنِ خَالِدٍ الصَّيْدَاوِيِّ السَّلَامُ عَلَى سَعِيدٍ مَوْلَاهُ

سلام بر حيان بن حارث [حرث]سلمانى ازدى. سلام بر جندب بن حجر خولانى. سلام بر عمر بن خالد صيداوى. سلام بر سعيد آزادشده‌ى او.

السَّلَامُ عَلَى يَزِيدَ بْنِ زِيَادِ بْنِ الْمُظَاهِرِ [الْمُهَاجِرِ] الْكِنْدِيِّ السَّلَامُ عَلَى زَاهِدٍ [زاهر] مَوْلَى عَمْرِو بْنِ الْحَمِقِ الْخُزَاعِيِّ

سلام بر يزيد بن زياد بن مهاجر [مظاهر]كندى. سلام بر زاهر [زاهد]آزادشده‌ى عمرو بن حمق خزاعى.

 السَّلَامُ عَلَى جَبَلَةَ بْنِ عَلِيٍّ الشَّيْبَانِيِّ السَّلَامُ عَلَى سَالِمٍ مَوْلَى بَنِي الْمَدِينَةِ الْكَلْبِيِّ

سلام بر جبلة بن على شيبانى. سلام بر سالم آزادشده‌ى ابن مدنية كلبى.

السَّلَامُ عَلَى أَسْلَمَ بْنِ كُثَيْرٍ الْأَزْدِيِّ الْأَعْرَجِ السَّلَامُ عَلَى زُهَيْرِ بْنِ سُلَيْمٍ الْأَزْدِيِّ وَ السَّلَامُ عَلَى قَاسِمِ بْنِ حَبِيبٍ الْأَزْدِيِّ

سلام بر اسلم بن كثير ازدى اعرج. سلام بر زهير بن سليم ازدى. سلام بر قاسم بن حبيب ازدى.

 السَّلَامُ عَلَى عُمَرَ بْنِ جُنْدَبٍ [عمر بن الأحدوث‏] الْحَضْرَمِيِّ السَّلَامُ عَلَى أَبِي ثُمَامَةَ عُمَرَ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الصَّائِدِيِّ السَّلَامُ عَلَى حَنْظَلَةَ بْنِ أَسْعَدَ الشَّيْبَانِيِّ [الشبامي‏]

سلام بر عمر بن جندب [احدوث]حضرمى. سلام بر ابى ثمامه [تمامه]عمر بن عبد اللّه صائدى. سلام بر حنظله بن اسعد [سعد]شبامى [شيبانى].

السَّلَامُ عَلَى عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْكَدِرِ الْأَرْحَبِيِّ السَّلَامُ عَلَى [أَبِي‏] عَمَّارِ بْنِ أَبِي سَلَامَةَ الْهَمْدَانِيِّ السَّلَامُ عَلَى عَابِسِ بْنِ شَبِيبٍ الشَّاكِرِيِّ

سلام بر عبد الرحمن بن عبد اللّه بن كدر ارحبى. سلام بر [ابى] عمار بن ابى سلامه همدانى. سلام بر عابس بن شبيب شاكرى.

السَّلَامُ عَلَى شَوْذَبٍ مَوْلَى شَاكِرٍ السَّلَامُ عَلَى شَبِيبِ بْنِ الْحَارِثِ بْنِ سَرِيعٍ السَّلَامُ عَلَى مَالِكِ بْنِ عَبْدِ بْنِ سَرِيعٍ

سلام بر شوذب آزادشده به دست شاكر. سلام بر شبيب بن حارث سريع. سلام بر مالك بن عبد بن سريع.

السَّلَامُ عَلَى الْجَرِيحِ الْمَأُسورِ سَوَّارِ بْنِ أَبِي حِمْيَرٍ [خمير] الْفَهْمِيِّ الْهَمْدَانِيِّ

سلام بر مجروح به اسيرى برده شده، سوار بن ابى حمير [خمير]فهمى همدانى.

السَّلَامُ عَلَى الَمْرُتَّبِ مَعَهُ عَمْرِو بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْجُنْدُعِيِّ السَّلَامُ عَلَيْكُمْ يَا خَيْرَ أَنْصَارٍ

سلام بر عمرو بن عبد اللّه جندعى كه همراه با او به صورت مجروح از معركه برده شد. سلام بر شما اى بهترين ياران،

السَّلَامُ‏ (عَلَيْكُمْ بِما صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدَّارِ[5]) بَوَّأَكُمُ اللَّهُ مُبَوَّأَ الْأَبْرَارِ

سلام بر شما در برابر آنچه شكيبايى نموديد و چه خوب است سراى عاقبت شما! خداوند شما را در جايگاه نيكان جاى دهد.

أَشْهَدُ لَقَدْ كَشَفَ اللَّهُ لَكُمُ الْغِطَاءَ وَ مَهَّدَ لَكُمُ الْوِطَاءَ وَ أَجْزَلَ لَكُمُ الْعَطَاءَ وَ كُنْتُمْ عَنِ الْحَقِّ غَيْرَ بِطَاءٍ

گواهى مى‌دهم كه خداوند پرده را براى شما كنار زد و جايگاه آسوده براى شما مهيا نمود و عطاى فراوان به شما بخشيد و شما در دفاع از حق سستى نورزيديد.

وَ أَنْتُمْ لَنَا فُرَطَاءُ وَ نَحْنُ لَكُمْ خُلَطَاءُ فِي دَارِ الْبَقَاءِ وَ السَّلَامُ عَلَيْكُمْ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُه‏

شما پيشتاز ما هستيد و ما نيز در سراى پاينده همدم شما خواهيم بود و سلام، رحمت و بركات خدا بر شما.


تور کربلا. تور زمینی کربلا. تور هوایی کربلا.



:: موضوعات مرتبط: درباره واقعه کربلا، ،
:: برچسب‌ها: زیارت شهدای کربلا, تور کربلا, تور زمینی کربلا, تور هوایی کربلا, ,

نوشته شده توسط رامش در دو شنبه 11 مرداد 1395


زيارت هانى بن عروه رحمة الله و رضوانه عليه

 تور کربلا. تور زمینی کربلا. تور هوایی کربلا.

 یکی از اماکن زیارتی عراق قبر هانی بن عروه است.  برای زيارت هانى بن عروه رحمة الله و رضوانه عليه

مى ‏ايستى در نزد قبر او و سلام مى ‏كنى به رسول خدا صلى الله عليه و آله و مى ‏گويى‏


سَلاَمُ اللَّهِ الْعَظِيمِ وَ صَلَوَاتُهُ عَلَيْكَ يَا هَانِيَ بْنَ عُرْوَةَ
سلام خداى بزرگ و درود او بر تو اى هانى بن عروه

السَّلاَمُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْعَبْدُ الصَّالِحُ النَّاصِحُ لِلَّهِ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ عَلَيْهِمُ السَّلاَمُ‏
سلام بر تو اى بنده شايسته خدا كه در راه خداو رسول و امير المؤمنين و حضرت حسن و حسين عليهم السلام خلق را نصيحت و دعوت به خير و صلاح كردى

أَشْهَدُ أَنَّكَ قُتِلْتَ مَظْلُوماً فَلَعَنَ اللَّهُ مَنْ قَتَلَكَ وَ اسْتَحَلَّ دَمَكَ وَ حَشَا قُبُورَهُمْ نَاراً
گواهى مى ‏دهم كه تو مظلوم كشته شدى پس خدا لعنت كند آن مردم ظالمى را كه تو را كشتند و خونت را مباح كردند خدا گور آنها را پر از آتش عذاب گرداند

أَشْهَدُ أَنَّكَ لَقِيتَ اللَّهَ وَ هُوَ رَاضٍ عَنْكَ بِمَا فَعَلْتَ وَ نَصَحْتَ‏
گواهى مى ‏دهم كه تو خدا را ملاقات كردى در حالى كه خدا از تو به آنچه كردى راضى و خشنود بود

وَ أَشْهَدُ أَنَّكَ قَدْ بَلَغْتَ دَرَجَةَ الشُّهَدَاءِ وَ جُعِلَ رُوحُكَ مَعَ أَرْوَاحِ السُّعَدَاءِ
و گواهى مى‏ دهم كه تو به مقام رفيع شهيدان نايل شدى و روح خود را بواسطه نصح و خيرخواهى در دين حق همنشين با روح پاك سعادتمندان گردانيدى

بِمَا نَصَحْتَ لِلَّهِ وَ لِرَسُولِهِ مُجْتَهِداً وَ بَذَلْتَ نَفْسَكَ فِي ذَاتِ اللَّهِ وَ مَرْضَاتِهِ‏
و در راه رضاى حق و ذات خدا جانت را فدا كردى

فَرَحِمَكَ اللَّهُ وَ رَضِيَ عَنْكَ وَ حَشَرَكَ مَعَ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِينَ‏
پس خدا تو را رحمت كند و از تو خشنود باشد و با محمد و آل اطهارش محشور گرداند

وَ جَمَعَنَا وَ إِيَّاكُمْ (إِيَّاكَ) مَعَهُمْ فِي دَارِ النَّعِيمِ وَ سَلاَمٌ عَلَيْكَ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ‏
و ما را هم با تو و آن بزرگواران جمع فرمايد و سلام و رحمت و بركات خدا بر تو باد.

 تور کربلا. تور زمینی کربلا. تور هوایی کربلا.


پس دو ركعت نماز كن و هديه كن آن را به روح هانی بن عروه و دعا كن از براى خود به آنچه مى ‏خواهى و وداع كن



:: موضوعات مرتبط: اماکن متبرکه عراق، ،
:: برچسب‌ها: تور کربلا, تور زمینی کربلا, تور هوایی کربلا, هانی بن عروه, اماکن زیارتی عراق, زیارت هانی بن عروه,

نوشته شده توسط رامش در دو شنبه 11 مرداد 1395


ثبت نام تور کربلا فوری همین هفته

ثبت نام تور کربلا

ثبت نام فوری تور کربلا هوایی از تهران

اعزام کاروان های زیارتی کربلا به طور کاملا زمانبندی شده و مرتب از تهران

کربلا و نجف از فرودگاه امام به فرودگاه بین المللی نجف اشرف

ثبت نام تور کربلا.تور هوایی کربلا.تور زمینی کربلا

سکونت در هتل نزدیک به حرمین شریفین

ثبت نام تور کربلا فوری همین هفته
 

خدمات تور زیارتی به کربلا هوایی:

    ترانسفر فرودگاهی رفت و برگشت
    گشت های ویژه زیارتی در صورت وجود امنیت
    بیمه تا سقف صد و بیست و شش میلیون تومان
    با همراهی مداح و مدیر کاروان
    اقامت5 شب در شهر کربلا 2 شب در شهر نجف
    صبحانه ناهار شام با تور کربلا
    بلیط رفت و برگشت هواپیما با کاروان زیارتی

قیمت تور زیارتی کربلا:


** شروع قیمت تور کربلا از مبلغ 1.350.000تومان

بدیهی می باشد که قیمت ایام عادی تور کربلا با ایام مناسبتی تفاوت دارد

هزینه خروج از کشور و ورود به کشور عراق به عهده مسافر میباشد.

زیارت امام حسین (ع)

*--------------------*
 
رسول خدا (ص) فرمودند: پسرم حسین در سرزمینى به خاک سپرده مى‏شود که به آن کربلا گویند، زمین ممتازى که همواره گنبد اسلام بوده است، چنانکه خدا یاران مومن حضرت نوح را در همانجا از طوفان نجات داد .

برای استفاده از تور کربلا کافیست که با ما تماس بگیرید

ثبت نام تور کربلا.تور هوایی کربلا.تور زمینی کربلا

 



:: موضوعات مرتبط: تور کربلا، ،
:: برچسب‌ها: تور کربلا, ثبت نام تور کربلا, تور هوایی کربلا, تور زمینی کربلا,

نوشته شده توسط رامش در یک شنبه 10 مرداد 1395


:: هتل درجه الف المیزان کربلا
:: تور کربلا عید فطر
:: رستوران رکن السلطان بهترین رستوران کربلا
:: رستوران کباب نبیل در کربلا
:: هتل روتانا کربلا
:: هتل الاشیقر در کربلا
:: تور کربلا ویژه اردیبهشت
:: نکات مهم در سفر به کربلا
:: رستوران های معروف کربلا
:: رستوران زعفران در شهر کربلا
:: راهنمای سفر به نجف اشرف
:: هتل المحمود کربلا
:: هتل الاشیقر در کربلا
:: اقامت هتل فندق العقیله در کاظمین
:: لذت غذا در رستوران الفردوس کربلا
:: مقبره ذوالکفل نجف اشرف
:: رستوران النخیل در کربلا
:: هتل لارسا کربلا
:: تور کربلا نوروز 98
:: هتل دره الحسین کربلا





تلفن دفتر فروش تور کربلا

54 44 67 43 021

67 43 67 43 021

835 2100 0937

آقای صبوری

ساعات تماس

9 صبح تا 7 بعد از ظهر






:: آبان 1399
:: ارديبهشت 1398
:: فروردين 1398
:: اسفند 1397
:: بهمن 1397
:: دی 1397
:: آذر 1397
:: آبان 1397
:: مهر 1397
:: شهريور 1397
:: مرداد 1397
:: تير 1397
:: خرداد 1397
:: ارديبهشت 1397
:: فروردين 1397
:: اسفند 1396
:: بهمن 1396
:: دی 1396
:: آذر 1396
:: آبان 1396
:: مهر 1396
:: شهريور 1396
:: مرداد 1396
:: تير 1396
:: خرداد 1396
:: ارديبهشت 1396
:: فروردين 1396
:: اسفند 1395
:: بهمن 1395
:: دی 1395
:: آذر 1395
:: آبان 1395
:: مهر 1395
:: شهريور 1395
:: مرداد 1395
:: تير 1395
:: خرداد 1395
:: ارديبهشت 1395
:: فروردين 1395
:: اسفند 1394
:: بهمن 1394
:: دی 1394
:: آذر 1394
:: آبان 1394
:: مهر 1394
:: شهريور 1394
:: مرداد 1394
:: تير 1394
:: خرداد 1394
:: ارديبهشت 1394
:: فروردين 1394
:: اسفند 1393
:: بهمن 1393
:: دی 1393
:: آذر 1393
:: آبان 1393
:: مهر 1393
:: شهريور 1393
:: مرداد 1393
:: تير 1393

آبر برچسب ها

تور کربلا , تور هوایی کربلا , تور زمینی کربلا , تور هوایی کربلا , کربلا , کربلا , تور کربلا هوایی , تور زیارتی کربلا , ثبت نام کربلا , تور زمینی کربلا , ثبت نام تور کربلا , امام حسین , زیارت کربلا , تور کربلا , تور زیارتی به کربلا ,

صفحه نخست | ايميل ما | آرشیو مطالب | لينك آر اس اس | عناوین مطالب وبلاگ |پروفایل مدیر وبلاگ |