|
|
پیاده روی اربعین از زبان تقی دژاکام |
|
|
تور کربلا. تور هوایی کربلا. تور زمینی کربلا.
سال به سال به خیل عاشقان ایرانی زیارت ابا عبدالله الحسین«ع» در روز اربعین و شرکت کنندگان در راهپیمایی عظیم چندین میلیونی این مسیر بخصوص مسیر نجف اشرف تا کربلا افزوده میشود. به همین دلیل، این روزها، همه جا حال و هوای رفتن به کربلای معلا و شرکت در راهپیمایی عظیم اربعین دیده میشود. آنها که رفتهاند خاطراتشان را برای آنها که نرفتهاند تعریف میکنند؛ آنها که نرفتهاند، تصاویر و فیلمهای مربوط را از تلویزیون میبینند، اشک حسرت میریزند و آنها که امسال عازمند...
اما در چنین روزهایی که قلب هر مسلمان شیعهای برای رفتن به این راهپیمایی بزرگ جهان اسلام میتپد، گفت و گو با یکی از زائران پیادهروی اربعین که لحظات زیبایی از این راهپیمایی را تجربه کرده است بدون شک خالی از لطف نیست و می توان از حرفهای وی استفادههای بسیاری برد.
تقی دژاکام یکی از مدیران و فعالان رسانهای و شاید بتوان گفت یکی از اولین کسانی است که با رسانهای کردن پیادهروی تاریخی اربعین درسال 91،در فرهنگسازی این پیادهروی تاریخی و جاافتادن آن در بین مردم ایران نقش پررنگی داشت.دژاکام را اهالی رسانه به خوشخلقی و لبخندهای معروفش میشناسند،کربلایی تقی ارادت ویژهای به اباعبدالله الحسین«ع» دارد و باتوجه به سابقه حضور چندین ساله در پیادهروی اربعین،یکی از کسانی است که توصیهها و نکاتش برای زائران و بخصوص "اربعین اولیها" همیشه جذاب و کاربردی بوده.نشستن پای صحبتهای وی لحظات دلنشین و تکرار نشدنی را برای من و همکارانم در خبرگزاری میزان رقم زد. وی از حضور خود در این راهپیمایی بزرگ جهان اسلام برایمان گفت که بدون شک برای همه دلنشین خواهد بود.
در ادامه مشروح گفت و گوی ما را با «تقی دژاکام» میخوانید:
*از چه سالی تصمیم گرفتید که در پیاده روی اربعین حضور پیدا کنید؟ و اصلاً چه شد که این تصمیم را گرفتید؟
پیادهروی اربعین علیرغم تصوری که میشود برای 4، 5 سال اخیر نیست بلکه قبل از زمان صدام یک سابقه چندین صد ساله دارد که حتی عکسهایی از آیتالله میرزا جواد آقا ملکی تبریزی یکی از علمای شیعه سالهای دورموجوداست که درحال پیادهروی به سمت کربلا هستند.
احادیث بسیاری وجود دارد که ثواب پیاده رفتن را در آن نقل کردهاند به خاطر همین از صدها سال پیش این مراسم وجود داشته و به مرور گسترش یافته است این را هم باید بگویم که قبل از صدام به صورت یک رسم در بین عراقیها درآمده ضمن اینکه آنها ازمسیراصلی نمیآمدندبلکه از روستاهابه سمت کربلا میرفتند.
بعد از رفتن صدام و برداشته شدن محدودیت هایی که وی بهوجود آورده بود، مردم احساس راحتی کردند و در مسیر اصلی شروع به پیادهروی کردند و در همان زمان موکبهایی زده شد و به مرور تا به امروز که به یک حرکت جهانی تبدیل شده است.
من بسیار علاقه داشتم که در روز اربعین در حرم امام حسین«ع» باشم، هیچ وقت تصورم ایننبود که باید پیاده به این سفر بروم. بعد از سفری که حدود صد و ده نفر نفر از وبلاگ نویسان در سال 90 به عتبات داشتیم،خاطرات این سفر را در وبلاگ خود نوشتم و پس از آن یک نفر که خاطرات مرا خوانده وشماره مرا پیدا کرده بود، با من تماس گرفت و از من دعوت کردکه به همراه او به زیارت اربعین بروم. من ابتدا تعجب کردم و گفتم من شما را نمیشناسم که بخواهم تصمیم بگیرم، در هر صورت با صحبتهایی که با وی داشتم تصمیم گرفتیم و به این ترتیب اربعین سال 90 به همراه یکیدیگر ازدوستانم سه نفری به زیارت امام حسین «ع» رفتیم.
*قبل از اینکه در پیاده روی اربعین حضور پیدا کتید چه تصوری از این سفر داشتید؟ دو سه روز قبل از اینکه عازم این سفر شویم، یکی از بچههای کیهان عربی باخبر شده بود که من میخواهم به این سفر بروم، با احساس راجع به خاطراتش برایم تعریف کرد. البته چیزهایی که برایم تعریف میکرد فقط من رامیخنداند وحس میکردم کمی اغراق میکند. اما وقتی وارد مسیر شدیم، دیدم آن چیزی که دوستم تعریف میکرد یک دهم آن چیزی که میبینم نیست. مثلا دستم را میگرفتند و اصرار میکردند که بروم و از غذایشان بخورم و وقتی قبول نمیکردم گریه میکردند و یا پیرمردی که در دست خود عطر کوچکی داشت و آن را به زائران میزد تا آنان را معطر کند،گام به گام که جلوتر میرفتم و از کنار موکبها میگذشتم نوحههای عربی را میشنیدم که بسیار شور داشتند، عشق و شوری عجب درجانم میافتاد.
*آیا از ابتدا ایرانیها حضور گستردهای در پیادهروی اربعین داشتند؟
در اولین سفری که در سال 1390 رفته بود م درمسیرکربلا متوجه شدم که ایرانیها البته در مسیر پیاده روی نه در عتبات، بسیارکم هستندشایدحدود 20 نفر بیشتر ندیدیم. البته آقای پناهیان گروهی از دانشجویان را آورده بود که در مسیر آنها را ندیدیم. کمی ایرانیها باعث شد وقتی به کربلا برسیم، مسئول بخش فرهنگی حرم حضرت عباس«ع» که با دوست من آشنایی دیرینه داشت از ما گله کند، انتقادش از ما این بود که چرا ایرانیها در مسیری که باید باشند نیستند و از بی خبر بودن ایرانیها نسبت به این اتفاق مهم اظهارگلایه کرد.همین امرسبب شد که از ما بخواهد سال آینده 40 نفر از اهالی رسانه و فرهنگ را با خودمان به این سفر بیاوریم، وی مطمئن بود که خروجی این کار نتیجه مثبتی خواهد داشت.
بعد از این سفر برای سال آینده حدود 4 تا 5 گروه مستندساز را جمع کردیم و به این پیادهروی آوردیم. کسانی چون آقایان سیدعلی فاطمی، فرقانی، دزفولی و .... به رضا امیرخانی هم زنگ زدم، وقتی به او گفتم که باما به این سفر بیاید،گفت که میآید اما میخواهدحس و حال خاص این سفر را به تنهایی درک کندکه همان سال رضانیز آمد. همه با هم به پیاده روی اربعین رفتیم یک گروه 40 نفره شدیم که نام گروهمان را گروه فرهنگی هنری«چله»گذاشتیم.البته هنوزکارهای فرهنگی باهمین گروه انجام میدهیم در حالی که هر کداممان برای یک شهر بودیم اما هنوز با هم در ارتباطیم . سهیل کریمی هم به همراه ما به این سفر آمد و مستند بسیار خوبی از این سفر ساخت. در کل خروجی این سفر ساخت 4، 5 مستند و نیز چندین کلیپ بود که در تلویزیون هم نمایش داده شد. باید بگویم که کار رسانهای، بسیار در شناخت ایرانیان از پیادهروی اربعین تأثیر گذاشت به طوری که این سفر به عنوان یک فرهنگ جا افتاد. به قول حجت الاسلام پناهیان در حقیقت ظهور امام زمان در مسیر بازگشت مردم به سمت حرم حضرت امام حسین «ع» تحقق پیدا میکند.
*آیا در سال 91 تعداد ایرانیها در پیاده روی اربعین بیشتر شد؟
سال 91 تعداد ایرانیها خیلی بیشتر شد اما باز انتظارات بیشتر بود. در سال 91 که بحران بحرین وجود داشت اجازه نمی دادند که بحرینیها به این سفر بیایند،آنها با لطایف الحیل وارد این مسیر میشدند، یک شب با یکی از بچههای بحرین صحبت میکردم که گفت: از هر 4 بحرینی یکی از آنها در این سفر هست وهمان جا بود که من خیلی خجالت کشیدم زیرا نسبت ایرانیها بسیار کمتر بود. ولی امروز خوشحالم که آوازه این پیاده روی درکل دنیا پیچیده است و امروزه هر بچه مسلمانی دلش می خواهد که در این پیادهروی شرکت کند.
*آقای دژاکام! تفاوت سفر اربعین با دیگر سفرهای زیارتی چیست؟
سفر اربعین تفاوتش با سفرهای دیگر ابا عبدالله«ع» این است که علاوه بر مقصد، خود مسیر هم هدف است، یعنی هدف این است که در مسیر قرار بگیریم و اگر با این نگاه به این سفر بیندیشیم توفیقات بسیاری به دست میآوریم. همانطور که حجت الاسلام پناهیان گفته این مسیر، مسیر بازگشت است که کاروان کربلا از کربلا به سمت کوفه رفتهاند وشما ازکوفه به کربلا بر میگردید؛ مسیری است که تاریخ در گذشته به اشتباه رفته است و از اهل بیت روگردانده شد. اگر با این دید به این سفر نگاه کنید توفیقات بسیاری به دست میآورید.
*بالاخره در این سفر معنوی امکانات مادی هم نیاز است به عنوان مثال برای اسکان چه میکردید؟ بله البته برای اسکان هیچ مشکلی وجود ندارد شما تصوری که از مدینه فاضله دارید چیست؟ از لحاظ مادیات هر چه بخواهید از خوردن و خوابیدن فراهم است، هر وقت نیازی به جایی برای استراحت دارید فراهم است به طوری که در هر ساعت از شبانه روز نیاز به استراحتگاه داشته باشید فراهم است وهیچ مشکلی ازلحاظ اسکان وجود ندارد.
من سال گذشته تصورم بر این بود که با حجم عظیمی از زائران، مشکلی در جای اسکان پیش میآید ولی الحمدلله مشکلی پیش نیامد. البته در همینجا بگویم تعجب میکنم که چرا آستان قدس رضوی با این همه سرمایه و امکاناتی که دارد،موکبی در این مسیر برپا نمیکند.در حالی که شنیده ام امسال حتی مسجد جمکران میخواهد موکبی در این مسیر برپا کند.
در این موکبها همه چیز از حمام زنانه تا مردانه گرفته تا خوابگاه وجود دارد و بهتر است بگویم که بعضی از آنها مانند یک شهرک است. این موکبها، فردای اربعین جمعآوری میشود، وقتی که ما همین مسیر را بر میگردیم سکوتی که در این راه است باعث میشود گلویمان پر از بغض شود.
در مسیر، چیزی که خیلی جالب است عمودهاست که مثل یک «رسانه» عمل میکند، ظاهراَ دو سه سال قبل از سال 90 فردی ابتکاری انجام داده و این ستونها و عمودها را شمارهگذاری کرده است که از عمود شماره 1 شروع می شود و تا 1452 ادامه دارد و این عمودها بسیار به زائران کمک می کند مثلاَ فردی در عمود 100 با دوست خود قرار می گذارد و به این ترتیب دوست خود را پیدا می کند، آخرین عمودی که می بینیم عمود 1452 است،وقتی کنار آن میایستیم گنبد حضرت ابوالفضل«ع» را مشاهده میکنیم که با مشاهده گنبد تمام خستگیهای سفر فراموش میشود و هیچ کس نیست که به این عمود برسد و چشمش به گنبد حضرت ابوالفضل «ع» بیفتد و گریه نکند. مادر بزرگم همیشه می گفت اذن دخول حرم حضرت سیدالشهدا «ع» اشک است و کسی نیست که این اذن را نگرفته باشد. نکته دیگر اینکه هرچقدر این شماره ها بیشترمی شود زائران منقلبتر و کیفیت راه متفاوتتر می شود شاید زائران اول راه با دوستان خود شوخی کنند، ولی کمی از مسیر که می گذرد به فکر فرو میروند و نیمی از مسیر را که طی میکنند دیگر نه اهل سکوتند نه اهل شوخی بلکه فقط اشک میریزند.
*اصلا موکب یعنی چه؟
- موکب در واقع همان هیئت است. داربست هایی تکیه مانند میزنند و در آن از زائران پذیرایی میکنند و به آنها اسکان میدهند.
*توصیف شما از پیادهروی اربعین چیست؟ راهپیمایی اربعین در واقع نماد و عرصه ظهور اتحاد شیعه است. در قرآن در سوره آل عمران آیهای است که می فرماید ای اهل کتاب همگی دور یک چیز جمع شوید شما وحدانیت خدا را قبول دارید با هر دین و مذهبی که هستید مسیحی هستید یا یهودی این یک دستور خداست. پس ما موظف هستیم با اهل کتاب متحد شویم. بعد از انقلاب در تاریخ اسلام برای اولین بار امام خمینی به صراحت گفتند شیعه و سنی هم باید با هم متحد شوند.نکوهش تفرقه شیعه و سنی برای اولین بار بعد از انقلاب از زبان امام شنیده شد که باید چنین مسائلی را کنار بگذاریم. ما یک دشمن مشترک داریم، یک کتاب و قرآن و دین واحد داریم موظف هستیم اختلافاتمان را کنار بگذاریم و با هم متحد شویم. این راهپیمایی در واقع راهپیمایی اتحاد اسلامی است در این راهپیمایی فقط ایرانی حضور ندارد. ایرانیها با این کیفیت دو سه سال است که در این راهپیمایی شرکت میکنند. همانطور که درصد حضور ایرانیها در این چند ساله افزایش یافته درصد حضور شیعیان کشورهای حاشیه خلیج فارس و اروپا و آمریکا نیز افزایش پیدا کرده است. حتی زائرانی از آمریکا، لندن، پاریس و بلژیک نیز در این راهپیمایی حضور پیدا میکنند. بسیاری از شیعیان و مسلمانان کشورهای اروپایی، آمریکایی و خاورمیانه حضور پیدا میکنند. افغانستانیها، پاکستانیها و هندیها حضور بینظیری در این راهپیمایی دارند. اصلاً یکی از زیباییهای این راه این است که با افراد مختلف که پرچمها و نمادهای کشور خود را دارند همصحبت میشویم. ایرانیها هم در سال گذشته پرچم و عکس امام و حضرت آقا را با خود به همراه داشتند و روی کوله پشتیهایشان نصب کرده بودند.
بیشتر کشورها نمادی از سرزمین خود را دارند که البته نماد اتحاد اسلام است. حاج آقا پناهیان می گویند اینکه همه افراد در یک جا برای یک هدف خاص جمع می شوند در واقع آمادگی برای ظهور را به دنیا نشان میدهند. حتی ایرانیهایی که مقیم کشورهای خارجی هستند در این راهپیمایی حضور پیدا می کنند برای مثال ما یک گروه ایرانی مقیم آلمان را در مسیر دیدیم. ایرانیهای مقیم آمریکا نیز بسیار زیاد بودند. چند گروه 50 نفره مقیم آمریکا را دیدیم شاید بد نبود مسئولان ما شرایطی را پیش می آوردند که آنها بعد از رفتن به کربلا یک سفر هم به ایران میداشتند.
*در روز اربعین در حرم امام حسین «ع» چه میگذرد؟
روز اربعین در حرم اتفاق عجیبی میافتد. نمیتوانیم این اتفاق را تصور کنیم. روز عاشورا حرم شلوغ میشود اما روز اربعین درهای حرم باز میشود. قبیله های مختلف با نمادهای خودشان وارد می شوند و هروله کنان میآیند. وارد حائر مقدس می شوند، سلام می دهند و در حالی که نوحه و شعرهای حماسی خود را میخوانند، اشک میریزند و از در دیگر خارج میشوند. جمعیت زیادی در آنجا حضور پیدا میکنند. جوانترها دو طرف دسته خود را با طناب میبندند که مزاحم دیگران نشوند و افراد قبیله در همان مسیر حرکت کنند.
ما دراحادیث درباره زیارت امام حسین «ع» داریم که «زیارت کن و سریع برگرد». اگر توجه داشته باشید می بینید که علمای بزرگ هم مقیم نجف بودند و شب جمعه به زیارت حرم امام حسین«ع» میرفتند و باز میگشتند. ما عالمی نداریم که مقیم کربلا باشد. همه در نجف بودند. برعکس در احادیث گفته شده که درنجف بمانید. اصلاَحس وحال این دو شهر کاملاً متفاوت است،در نجف فرد حس شادی و نشاط دارد اما در کربلا حالت اندوه و حزن به انسان دست میدهد که در اربعین این اتفاق عجیبتر است.
جزو محالات است که کسی بتواند در روز اربعین کنار ضریح برود، سال گذشته روز اربعین حوالی ظهر به کربلا رسیدیم و به طرف حرم حرکت کردیم. حتی چشم من به بین الحرمین هم نیافتاد. یعنی میخواهم بگویم انقدر جمعیت زیاد بود چه برسد به اینکه داخل حرم شویم. در حالی که بین الحرمین یک مکان بزرگی است که جمعیت زیادی در آنجا جمع میشوند من فقط توانستم خودم را به پشت دیوار حرم امام حسین برسانم. روی زمین نماز و زیارتنامه خواندم و بعد از خواندن نماز و زیارتنامه بازگشتم. ساعت ۲ بامداد دوباره به سمت حرم حرکت کردم وفقط توانستم واردحرم امام حسین شوم. ولی اصلاً جا برای ایستادن هم نبود. به یک نفرگفتم می خواهم ساعت 4 صبح حرکت کنم.اجازه بده تنها دورکعت نماز در اینجا بخوانم. نماز مراکه خواندم دوباره سرجایش نشست و من از حرم خارج شدم.
*به نظر شما این سفر را چگونه باید طی کرد؟تنها یا گروهی؟
حدیث داریم که مستحب است درسفر کمتر از 4 نفر نباشیم. در این سفر هم هر چه گروهیتر باشید بهتر است چون همیاری و همراهی هم بیشتر و بهتر میشود. بعضیها تصور نکنند چون مسیر سخت است نمیتوانند همسر یا مادر خود را با خود ببرند به نظر من بهتر است که حتماَ با همسرانشان بروند زیرا اول اینکه بین راه موکبها غیرت زیادی نسبت به خانمها دارند. محال است که خانمی جایی برای استراحت نداشته باشد به فرض محال هم که جایی برای استراحت نباشد دو کیلومتر آن طرفتر جایی برای استراحت خانمها در نظر میگیرند و در منزل خود و از سوی خانواده خود پذیرایی خوبی از آنها میکنند. این را هم اضافه کنم حتی کسانی که زیاد قادر به راه رفتن نیستند کنار جاده ماشینهایی است که از طریق دولت عراق چک امنیتی شده و آنها میتوانند با ماشین بروند. ما در طول مسیر حتی کودکان وسالمندانی را که عصا داشتند هم دیدیم. هیچکس هیچ نگرانی نداشته باشد در واقع این راهپیمایی یک نوع جامعه آرمانی است، قدم به قدم وزارت بهداری عراق و مردم جاهایی را در نظر گرفتهاند که افراد را در آنجا درمان میکنند برای مثال برخی در طول مسیر پایشان تاول میزند که در آن مراکز درمان میشوند یا جاهایی که ماساژ هم میدهند.
*چه توصیه هایی درباره پیادهروی اربعین دارید؟
مهمترین توصیه، داشتن کوله پشتی است. فکر نکنید چون یک سفر یک هفتهای است باید یک ساک بزرگ به همراه داشته باشید! در طول مسیر همه چیز وجود دارد چیزی کم و کسر نیست. تنها وسایل ضروری را با خود به همراه داشته باشید مثلاً یک دست لباس اضافه، قاشق و چنگال، قرص تقویت کننده و یک پتو با خود به همراه داشته باشید. کوله شما چهل کیلویی باشد بهتر است. پیمودن این مسیر هم با دمپایی نرم، بهتر و راحتتر است، برای این مسیر خود عراقیها با دمپایی حرکت میکنند، اگر کسی دوست دارد میتواند پابرهنه برود این را برای ثوابش نمیگویم به خاطر این میگویم که کنارجاده روی خاک نرم پابرهنه راه رفتن بهتر است،زیرا خستگی پا را از بین میبرد و آرامش هم میدهد. خاک آنجا تمیز و نرم است.کسی که اولین بار به این راهپیمایی میرود نوع پذیراییها باعث تعجب او میشود اما بهتر است خودشان را مشغول این موارد نکنند. هر جا که بروند خوراکی و میوههای مختلفی وجود دارد. بهتر است از میوه استفاده کنند. رعایت مسائل بهداشتی بسیار مهم است. زائران با خود خوردنی نیاورند واگر میخواهند خوردنی با خود به همراه داشته باشند بهتر است مغز خشکبار و کمی عسل و لیمو با خود به همراه داشته باشند. داشتن چفیه بسیار مهم است. یک مُهر و دو چفیه با خود داشته باشند زیرا چفیه کارهای مختلفی انجام می دهد به عنوان حوله و دستمال می شود از آن استفاده کرد. بهتر است به جای پوشیدن پالتوی سنگین چند لباس گرم داشته باشند و آنها را روی هم بپوشند. شارژر با خود داشته باشند که البته داشتن پاوربانک هم خیلی توصیه میشود.
*در طول مسیر از موبایل چه استفادههایی میکردید؟
از موبایل در طول راه فقط برای تصویر برداشتن و شنیدن صوت استفاده می شود. یعنی میخواهم بگویم آنتندهی در مسیر بسیار ضعیف است مگر اینکه سیم کارت عراقی داشته باشیم. سال گذشته علیرغم ادعاهای همراه اول و ایرانسل حتی یک دقیقه هم آنتن ندادند. به ایرانسل و همراه اول اعتماد نکنید. از سر مرز به بعد تا هنگام بازگشتن هیچ کدام از اپراتورها آنتن ندادند ما فقط در نجف از طریق شبکه های مجازی توانستیم ارتباط برقرار کنیم. البته باید بگویم که سیم کارتهای عراقی هم به خاطر حجم زیاد جمعیت، آنتندهی خوبی نداشتند اما بهتر از سیم کارتهای ایرانی بودند. ذکر این نکته هم خالی از لطف نیست درطول مسیر برخی از موکبها اینترنت دارند ودر اختیار افراد قرار میدهند.
*قدمهایی که در راه پیادهروی اربعین برداشته میشود چه ثوابی دارد؟
دو سال پیش که حجت الاسلام آقا تهرانی و حاج مهدی سلحشور را در طول مسیر دیدیم، حجت الاسلام آقا تهرانی گفت: در احادیث داریم هر قدمی که برای زیارت امام حسین«ع» پیاده برداشته شود یک ثواب و درجه به شما اضافه و یک گناه از شما کم میکند. او میگفت اینها را هدیه کنید به کسانی که نیامدهاند.حاج آقا مجتبی تهرانی «رضوان الله تعالی علیه» هم میگفت کارهای خیری که انجام میدهید از طرف یکی از اهل بیت انجام دهید. مثلاً بگویید این سفر را به نیابت امام زمان میآیم. این طوری خدا قبول میکند. البته خداوند به خاطر این کار به شما حق واسطهگری میدهد که قطعی است. نکته دیگر اینکهاز بزرگان نقل شده است که یکی از آرزوهای بزرگ رهبر عزیز انقلاب این است که به زیارت جدشان حضرت سیدالشهدا «ع» بروند. با توجه به زحمات و خون دلهایی که ایشان برای این انقلاب و کشور و امت اسلامی خوردهاند، خوب است که زیارتمان را به نیابت از حضرت آقا برویم. کلاً قدمهایتان را برای افراد مختلف خرج کنید. همه ما در زندگیمان به دیگران ظلم کردهایم، بخش زیادی از ثواب این قدمها را به آنهایی که ظلم کردهایم اهدا کنیم که دیگر کار ما به قیامت نیفتد. یعنی تا قبل از اینکه به حرم برسیم، هم ما و هم کسانی که به آنها ظلم کردهایم پاک شده باشیم.
نکته مهم دیگر اینکه فخر فروختن در سفر پیادهروی وجود ندارد و همه ما یکی هستیم و همه زائران شیعه و عاشق امام حسین«ع» و نباید بگوییم که من ایرانی و افریقایی و یا عرب هستم و یا فکر کنیم اینهایی که به زائران خدمت میرسانند وظیفهای بر عهده دارند بلکه اینها در طول سال، پولهای خود را کنار میگذارند تا بهترین خدمات را به زائران حسینی برسانند و این بسیار بد است که ما بخواهیم فخرفروشی کنیم و باید در این سفر این مسائل را کنار بگذاریم و حتی باید خودمان را کوچک آنها بدانیم چون کسی که خدمت به زائران ابا عبدالله میکند، ثواب بیشتری میبرد.
نقل شده است که هر وقت امام خمینی به زیارت امام هشتم میرفتند، یک زیارت کوتاهی میکردند و بقیه زمان خود را به غذا درست کردن و یا آماده کردن چای برای اهل خانوادهشان میپرداختندو میگفتندثوابخدمتبهزائران، بیشترازخودزیارت است. بنابر این باید محبت آمیز و با احترام با آنها رفتارکرد وایرانی بودن خود را و یا هر چیزی که نشانهای از تفاوت است و دلهای زائران را از یکدیگر جدا میکند باید کنار بگذاریم و این به نظرم مهمترین توصیهای است که میتوانم بکنم.
دراین سفر همان طور که عرض کردم باید اتحاد شیعه با شیعه هم داشته باشیم. ممکن است در این سفر کسانی باشند که سلایق آنها را نپذیریم. مثلاً عدهای شروع کنند به لعن مقدسات گروهی دیگر که طبق فتوای ولی امر مسلمین و دیگر مراجع، قطعاً حرام و مردود و عملی در راستای اهداف دشمنان اسلام است. ولی در این سفر با این افراد تنها به تذکری اکتفا کنیم و درگیر نشویم و کلاً به قول آقای پناهیان، امر به معروف کردنهای اینچنینی را در این سفر کنار بگذاریم و به نکاتی که باعث اختلاف میشود توجه نکنیم زیرا این مسیر، مسیر وحدت است و ما باید از این راهپیمایی یک حادثه متمایز به جهانیان نشان دهیم. درست است که دنیا چشمش را به روی این اتفاق بزرگ بسته است مثلا در یک شهری از اروپا یک میتینگ سیاسی انجام می شود کل دنیا باخبر میشوند اما تمام رسانههای دنیا از پوشش خبری این اتفاق بزرگ و این راهپیمایی عظیم چند صد کیلومتری از شهرهای جنوبی عراق و ۸۵ کیلومتری از نجف به کربلا، سرباز میزنند.
بین راه تمام موکب ها مداحی پخش می کنند مگر صبح زود تا ساعت 7 الی 8 که بعد از آن سر و صدای بلندگوها بلند می شود و سروده ها و شورهای حماسی حسینی را پخش می کنند مثلا یک مداحی باسم کربلایی به نام تزرونی خوانده است که بسیار تکان دهنده است که دوستان ترجمه فارسی آن را انجام داده اند که این ترجمه از زبان امام حسین است که میگوید شمایی که به زیارت من آمدهاید من این کارها را برای شما انجام میدهم، توصیه میکنم که زائران درگوشیهای خود مداحیهایی اینچنینی بریزند که حس و حال بیشتری داشته باشند و با توسل بیشتری که به دست میآورند اشک بیشتری بریزند.
*آقای دژاکام! امسال هم در پیادهروی اربعین شرکت میکنید؟
نیت کردم ولی تا گنبد حرم امام حسین«ع» را نبینم خیالم راحت نمیشود و میترسم یک اتفاقی بیفتد که این توفیق از من سلب بشود.
*با توجه به شرایطی که در منطقه وجود دارد، امنیت پیادهروی اربعین امسال را چطور میبینید؟
داعش هر سال تهدید میکند و عزیزان عراقی هم در دو سه ماه قبل از این سفر مراتب امنیتی را برای کل مسیرها تأمین میکنند، اما در هر صورت هر اتفاقی ممکن است بیفتد اما تا بوده مسیر زیارت امام حسین مسیری بوده است که همراه با خطر شناخته میشده است و امیدوارم که امسال بدون خطر و حادثه باشد و زائران به بهترین وجه به زیارت بپردازند ولی اگر در مسیر اتفاقی افتاد بدانند که این مسیر، راه امام حسین«ع» است، همیشه پدرم وقتی به سفر اربعین نزدیک میشوم اظهار نگرانی میکند اما من میگویم وقتی مرگم فرا برسد آیا بهتر است در یک خیابان تصادف کنم و بمیرم یا در مسیر امام حسین«ع»؟ و پدرم سکوت میکند و رضایت میدهد.
:: موضوعات مرتبط:
تور کربلا،
،
:: برچسبها:
تور کربلا,
تور زمینی کربلا,
تور هوایی کربلا,
پیاده روی اربعین,
کربلا,
,
 |
|
|
نوشته شده توسط
رامش در سه شنبه 6 مهر 1395 |
|
|
|
بعد از شهادت امام حسین (ع) چه بر سر اهل بیت امام آمد؟ |
|
|
تور کربلا. تور زمینی کربلا. تور هوایی کربلا.
سال 61 هجریقمری، عصر روز دهم محرم بعد از اینکه امام حسین(ع) به شهادت رسید لشگر یزیدبه دستور فرماندهان خود دست به غارت و آتش زدن خیمهها و آزار و اذیت خاندان نبوت زدند، آن نامردمان به سوی خیمههای حرم امام حسین(ع) روی آوردند و اثاث و البسه و شتران را به یغما بردند و گاه بانویی از آن اهلبیت پاک با آن بیشرمان بر سر جامهای در کشمکش بود و عاقبت آن لئیمان جامه را از او میربودند.
دختران رسول الله(ص) و حریم او از خیمهها بیرون آمده و میگریستند و در فراق حامیان و عزیزان خود شیون و زاری مینمودند.
بعد از این اهلبیت را با سر و پای برهنه و لباس به یغما رفته به اسیری گرفتند و آن بزرگواران به سپاه دشمن میگفتند که ما را بر کشته حسین(ع) بگذرانید. چون اهلبیت(ع) نگاهشان به کشتهها افتاد فریاد کشیدند و بر صورت خود زدند.
بعد از این قضایا عمر سعد ملعون در میان یارانش خبیثش فریاد کشید: چه کسی است که اسب بر پشت و سینه حسین(ع) بتازد! 10 کس داوطلب شدند و تن حسین(ع) را با سم اسبان لگدکوب کردند.
و همان عصر عاشورا بود که عمر سعد سر مبارک امام حسین(ع) را با خولی بن یزید اصبحی و حمید بن مسلم ازدی نزد عبیداله بن زیاد به کوفه فرستاد و سرهای یاران و خاندان او را جمع کرده و 72 سر بود و به همراهی شمر بن ذیالجوشن و قیس بن اشعث به کوفه فرستاد. سپس کشتههای خودشان را پیدا کرده دفن نمودند ولی جنازه بیسر و زیر پای اسبان لگدکوب شده امام حسین(ع) و یارانش تا روز دوازدهم محرم عریان در بیابان کربلا بود تا اینکه توسط قبیله بنیاسد و به راهنمائی امام غریب امام سجاد(ع) دفن شدند.
شب یازدهم محرم را گویا اسرای اهلبیت(ع) در یک خیمه نیمسوخته سپری نمودند در این رابطه در مقاتل چیزی از احوال اهلبیت(ع) نقل نشده ولی میتوان تصور کرد که چه شب سختی را بعد از یک روز پر سوز و از دست دادن عزیزان و غارت اموال و اسارت و سوختن خیمهها و اهانتها و... داشتهاند.
عمر سعد ملعون در روز 11 محرم دستور کوچ از کربلا به سوی کوفه را میدهد و زنان و حرم امام حسین(ع) را بر شتران بیجهاز سوار کرده و این ودایع نبوت را چون اسیران کفار در سختترین مصائب و هُموم کوچ میدهند. در هنگام حرکت از کربلا عمر سعد دستور داد که اسرا را از قتلگاه عبور دهند.
قیس بن قره گوید: هرگز فراموش نمیکنم لحظهای را که زینب دختر فاطمه(س) را بر کشته بر خاک افتاده برادرش حسین عبور دادند که از سوز دل مینالید. و امام سجاد(ع) می فرماید: ... من به شهدا نگریستم که روی خاک افتاده و کسی آنها را دفن نکرده، سینهام تنگ شد و به اندازهای بر من سخت گذشت که نزدیک بود جانم بر آید و عمهام زینب وقتی از حالم با خبر شد مرا دلداری داد که بیتابی نکنم. (گویا اسرای کربلا را دوبار به قتلگاه میآورند، یک دفعه همان عصر روز عاشورا بعد از غارت خیام و به درخواست خود اسرا و یک بار هم در روز یازدهم محرم هنگام کوچ از کربلا و به دستور عمر سعد و این کار عمر سعد شاید به خاطر این بود که میخواست اهلبیت(ع) با دیدن جنازههای عریان و زیر آفتاب مانده شکنجه روحی به اسرا داده باشد)
بعد از اینکه روز یازدهم محرم اسرا را از کربلا حرکت دادند به سوی کوفه به خاطر نزدیکی این دو به هم روز 12 محرم اسرا را وارد شهر کوفه نمودند، گویا شب دوازدهم را اسرا در پشت دروازههای کوفه و بیرون شهر سپری کرده باشند در اثر تبلیغات عبیدالله بن زیاد علیه امام حسین(ع) و خارجی معرفی کردن آن حضرت مردم کوفه از این پیروزی خوشحال میشوند و جهت دیدن اسرا به کوچهها و محلهها روانه میشوند و با دیدن اسرا شادی میکنند.
ولی با خطابههایی که امام سجاد(ع) و خانم زینب(س) و سایرین از اسرا ایراد میکند و خودشان را به کوفیان و مردم میشناسانند و به حق بودن قیام امام حسین(ع) اذعان میکنند شادی کوفیان را به عزا تبدیل میکنند. در طول مدتی که در کوفه و در میان مردم به عنوان اسیر جنگی حرکت میکردند سرها بالای نیزه بود و اسرا در کجاوههای جا داده شده بودند و آنان که خیال میکردند اسرا از خارجیان هستند و بر خلیفه یزید عاصی شدهاند، جسارت و اهانت میکردند، عدهای هم از نسب اسرا سوال میکردند با این وضع وارد دارالاماره میشوند و در مجلس عبیدالله بن زیاد که حاکم کوفه و باعث اصلی شهادت امام حسین(ع)، این ملعون جلوی چشم اسرا و مردم با چوبدستی به سر مبارک میزد و خود را پیروز میدان قلمداد میکرد و کشته شدن امام حسین(ع) را خواست خدا قلمداد مینمود. ولی با جوابهای که از جانب خانم زینب و امام سجاد(ع) میشنید بیشتر رسوا میشد.
در خبرها آمده که ابن زیاد بعد از آنکه یک روز (یا چند روز بنا به روایتی) سرها را در کوچهها و محلههای کوفه گردانید، آنها را به شام نزد یزید بن معاویه فرستاد و بعد از آن اسرا را به سرپرستی مخضر بن تعلبه عائذی و شمر بن ذیالجوشن به شام روانه کرد. دستور داد که امام سجاد(ع) را با غل جامعه دستها را بر گردن بستند و سوار بر شتر بیجهاز به سوی شام حرکت دادند. مدتی که اسرا از کوفه و شام در حرکت بودند را منابع ذکر نکردند چه وقایعی اتفاق افتاده و تنها به برخی بیادبیهای حاملین سرهای مبارک از قبیل شراب اشاره دارند و در طول مسیر از شهرهای مختلف گذر میکردند.
نقل شده که اهلبیت(ع) را سه روز پشت دروازههای دمشق معطل نگه داشتند تا شهر را زینت کنند و آماده برای جشن و شادی نمایند. در بیشتر منابع نقل شده که روز اول صفر سر امام حسین(ع) را همراه کاروان اسرا وارد دمشق کردند. واقعه دلخراشی که برای اسرا اتفاق افتاد این بود که علیرغم خواست آن بزرگواران مبنی بر ورود به شهر از جای خلوت و بطور جداگانه از سرهای مبارک ولی شهر ملعون دستور داد سرها جلوی کاروان اسرا و از دروازه ساعات که جمعیت انبوهی تجمع کرده بودند وارد کنند، و مردم غافل شام که از حقیقت ماجرا بیخبر بودند با مشاهده کاروان شادی و هلهله میکردند و بر سرها اهانت مینمودند.
سفر شام برای اهلبیت(ع) امام حسین(ع) بسیار تلخ و مصیبتهای دوران اسارت در این دیار، برایشان از سختترین مصیبتها بوده است. وقتی از امام سجاد(ع) پرسیدند در سفر کربلا، سختترین مصیبتهای شما کجا بود، سه بار فرمودند: «الشام، الشام، الشام».
در شام نیز اسرای آل محمد(ص) را در حالی که به ریسمان بسته شده بودند، به مجلس یزید وارد کردند، وقتی بدان حال در پیش روی یزید ایستادند، سر امام(ع) را در برابر یزید میگذارند و این صحنه از سوزناکترین صحنههایی است که برای امام سجاد(ع) و خانم زینب اتفاق میافتد. چرا که یزید ملعون بر سر امام(ع) توهین کرده و شماتت میکند و با قرائت اشعاری خود را پیروز میدان میداند و به مردم اجازه حضور میدهد و در آن مجلس به لبهای مقدس امام(ع) جلوی چشم اسرا خیزران میزند.
گویا در این مجلس است که یک مرد شامی به خود اجازه میدهد و این جسارت بزرگ را میکند. دختر امام حسین(ع) به نام فاطمه(س) را از یزید به کنیزی میخواهد و با پاسخ تند دختر امام(ع) و خانم زینب روبرو میشود و بعد از گفتگویی میان حضرت زینب و یزید، خانم زینب خطبهای در مجلس یزید ایراد میکنند و شجاعانه به اعمال پلید یزید اشاره میکند و یزید را در مجلس خود رسوا و خار میکند.
اسرا در مدتی که در شام بودند بنابر روایتی در یک خرابه صورت زندانی نگهداری میشدند و در این مدت یزید ملعون چندین مرتبه خواست که امام سجاد(ع) را شهید کند که خانم زینب مانع میشدند.
در مقاتل آمده که یزید خطیبی خواست که در اجتماع مردم صحبت کند و از یزید و معاویه ستاش کند و به امام علی(ع) و فرزندان آن حضرت جسارت کند و در رابطه با پیروزی ظاهری یزید به اصطلاح سخنرانی کند و خطیب ایراد سخن کرد و اوامر یزید را اجرا نمود و به ذم امام حسین(ع) پرداخت در این حین امام سجاد(ع) فرمود: ای یزید! به من اجازه بده بالای این چوبها روم (منظور میزی بود که خطیب شامی روی آن صحبت میکرد) تا چند کلمهای صحبت کنم که موجب خشنودی خداوند و اجر و ثواب حضار باشد. یزید نپذیرفت. ولی مردم اصرار کردند تا امام(ع) به منبر رفت، امام(ع) خطبهای خواند بعد از حمد و ثنای خدا خود را معرفی کردند، که اصل و نسبشان کیست به ماجرای کربلا و اسیری خود اشاره فرمودند. در مجلس غوغایی بر پا شد و همه علیه یزید همهمه میکردند یزید از مؤذن خواست که اذان بگوید. ولی امام(ع) از این اذان هم علیه یزید استفاده کرده و یزید را رسوا نمود.
از جمله اتفاقاتی که برای اسرای اهلبیت(ع) در شام اتفاق افتاد بنا به گفته برخی منابع وفات دختر سه ساله امام حسین(ع) است. از کامل بهائی نقل شده اهلبیت(ع) شهادت پدران را از کودکان خردسال پنهان میداشتند، و به آنها میگفتند که پدر شما سفر کرده، تا اینکه شبی دختری از امام حسین(ع) به نام رقیه از خواب بلند میشود و بهانه بابا را میگیرد و ضجه و ناله میکند و همه اهل خرابه با این کودک همنوا میشوند تا اینکه سر امام(ع) را در طشتی میآورند. خانم رقیه سر را به بالین گرفته و با آن سر درد دل میکند. بعد از مدتی دیدند که سر به یک طرف افتاد و کودک هم طرف دیگر او را حرکت دادند. دیدند که جان به جان آفرین تسلیم کرده.
بعد از اینکه مردم شام بوسیله خطابههای حضرت زینب و امام سجاد(علیهماالسلام) شناخت کامل از اسرای اهلبیت(ع) یافتند یزید تحت فشار افکار عمومی و جهت جلوگیری از رسوائی بیشتر سه پیشنهاد از امام سجاد(ع) را خواست، اینکه سر امام حسین را پس دهد، چیزهائی که غارت شده برگردانند، اسرا را در صورت کشتن امام سجاد(ع) با یک فرد امین به مدینه روانه کند. ولی یزید سر امام(ع) را پس نداد و از کشتن امام(ع) منصرف شد و پیراهن کهنه امام حسین(ع) را با مقداری پول پس داد. و اجازه داد که اسرای اهلبیت(ع) در شام برای شهدای کربلا عزاداری کنند.
بعد از اینکه مدتی اسرا در شام مقیم بودند یزید از فتنه مردم بیمناک شده و از نعمان بن بشیر، که قبلا امیر کوفه بود، خواست فردی پارسا و امین همراه اسرا آنها را بنا به خواست خودشان روانه مدینه نماید. راوی میگوید: هنگامی که اهل و عیال امام حسین(ع) از شام برگشتند و به عراق رسیدند از راهنمای کاروان خواستند که آنها را از راه کربلا عبور دهد و ایشان قبر امام حسین(ع) را زیارت کنند و چند روزی بعد از رسیدن به کربلا مشغول عزاداری و سوگواری برای امام(ع) و شهدای کربلا بودند.
گویا خروج اسرا از شام به طرف مدینه در بیستم صفر 61 بوده یعنی مدت 20 روز از ورود به شام تا خروج از آن طول کشیده، بعد از زیارت قبور شهدای کربلا راهی مدینه شدند و بالاخره زینبی که با برادران و اقوام خویش از مدینه خارج شده بود بدون برادر و خویشان و با رنج سفر و داغ شهداء و مصیبتهایی که در طول این مدت دیده بود وارد مدینه شد.
تور کربلا. تور زمینی کربلا. تور هوایی کربلا.
:: موضوعات مرتبط:
درباره واقعه کربلا،
،
:: برچسبها:
تور کربلا,
تور زمینی کربلا,
تور هوایی کربلا,
اهل بیت امام,
,
 |
|
|
نوشته شده توسط
رامش در دو شنبه 5 مهر 1395 |
|
|
|
زن عرب میگفت : آبرويم را نبر ... |
|
|
زن عرب میگفت : آبرویم را نبر ...
کرامات و عنایات ائمه اطهار سلام الله علیه بقدری زیاد هست که گاهی آدم شک می کند که براستی ائمه این همه به ما توجه دارند و ما .... در زیر نمونه ای از این توجهات غیبیه را برای شما بازگو می کنیم:
تو شلوغیِ اربعین دیدم زنی با عبای عربی روبروی حرم سیدالشهدا با لهجه و كلام عربی با ارباب سخن میگوید.
عربی را میفهمیدم؛ زنِ عرب میگفت: آبرویم را نبر، به سختی اذن زیارت از شوهرم گرفته ام... بچه هایم را گم كردهام ... اگر با بچه ها به خانه برنگردم شوهرم مرا میكشد...
گریه می كرد و با سوزِ نجوایش اطرافیان هم گریه میكردند.
كم كم لحن صحبتش تند شد:
توخودت دختر داشتی... جان سه ساله ات كاری بكن... چند ساعت است گم كردهام بچههایم را.
كمی به من برخورد كه چرا اینطور دارد با امام حسین(ع) حرف میزند.
ناگهان دو كودك از پشت سر عبایش را گرفتند... یُمّا یُمّا میكردند... زن متعجب شد...
با خود گفتم لابد باید الان از ارباب تشكر كند..!
بچه هایش را به او دادند، اما بی خیالِ از بچه های تازه پیداشده دوباره روبرویِ حرم ایستاد..
شدت گریه اش بیشتر شد!! همه تعجب كرده بودیم!
رفتم جلو .. : خانم چرا هنوز گریه میكنی؟ خدا را شاكر باش!
زن با گریه ی عجیبی گفت: من از صاحب این حرم بچه هایِ لالم را كه لال مادرزاد بودند خواسته ام، اما نه تنها بچه هایم را دادند، بلكه شفای بچه هایم را هم امضا كردند
:: موضوعات مرتبط:
فضائل زیارت امام حسین (ع) و زیارت کربلا ،
،
 |
|
|
نوشته شده توسط
رامش در یک شنبه 4 مهر 1395 |
|
|
|
روز هشتم محرم در کربلا چگونه بود؟ |
|
|
تور کربلا. تور زمینی کربلا. تور هوایی کربلا.
چون تحمل عطش خصوصاً برای کودکان دیگر امکان پذیر نبود،یاری از یاران امام حسین (علیه السلام) به نام یزید بن حصین همدانی که در زهد و عبادت سرآمد بود، به امام گفت: به من اجازه بدهید تا نزد عمر بن سعد رفته و با او در مورد آب مذاکره کنم شاید از این تصمیم برگردد.
امام حسین (علیه السلام) فرمود: اختیار با توست.
او به خیمه عمر بن سعد وارد شد، بدون آنکه سلام کند.
عمر بن سعد گفت: ای مرد همدانی چه عاملی تو را از سلام کردن به من بازداشت؟ مگر من مسلمان نیستم و خدا و رسول او را نمی شناسم؟
آن مرد همدانی گفت: اگر خود را مسلمان می پنداری، پس چرا بر عترت پیامبر شوریده و تصمیم به کشتن آنها گرفته ای و آب فرات را که حتی حیوانات این وادی از آن می نوشند، از آن مضایقه می کنی و اجازه نمی دهی تا آنان نیز از این آب بنوشند، حتی اگر جان بر سر عطش بگذارند؟ و گمان می کنی که خدا و رسول او را می شناسی؟
عمر بن سعد سر به زیر انداخت و گفت: ای همدانی من میدانم که آزار کردن این خاندان حرام است اما عبیدالله مرا به این کار واداشته است و من در لحظات حساس قرار گرفته ام و نمی دانم باید چه کنم؟ آیا حکومت ری را رها کنم، حکومتی که در اشتیاق آن می سوزم؟ و یا اینکه دستانم به خون حسین آلوده گردد در حالی که می دانم کیفر این کار آتش است، ولی حکومت ری به منزله نور چشم من است. ای مرد همدانی در خودم این گذشت و فداکاری را که بتوانم از حکومت ری چشم بپوشم نمی بینم.
یزید بن حصین همدانی بازگشت و ماجرا را به عرض امام رسانید و گفت: عمر بن سعد حاضر شده است که شما را برای رسیدن به حکومت ری به قتل رساند.
ملاقات امام حسین (علیه السلام) و عمر بن سعد ملعون
امام حسین (علیه السلام) مردی از یاران خود به نام عمرو بن قرظه انصاری را نزد عمر بن سعد فرستاد و از او خواست که شب هنگام در فاصله دو سپاه با هم ملاقاتی داشته باشند، عمر سعد نیز پذیرفت. شب هنگام امام حسین (علیه السلام) با 20 نفر از یارانش و عمر بن سعد با 20 نفر از سپاهیانش در محل موعود حضور یافتند.
امام حسین (علیه السلام) به همراهان خود دستورداد تا برگردند و فقط برادر خود حضرت عباس بن علی (علیه السلام) و فرزندش حضرت علی اکبر (علیه السلام) را در نزد خود نگاه داشت و همین طور عمر بن سعد نیز به جز فرزندش حفص و غلامش به بقیه همراهان دستور بازگشت داد.
ابتدا امام حسین (علیه السلام) آغاز سخن کرد و فرمود:
ای پسر سعد آیا با من مقاتله می کنی و از خدایی که بازگشت تو بسوی اوست، هراسی نداری؟ من فرزند کسی هستم که تو بهتر می دانی. آیا تو این گروه را رها نمی کنی تا با ما باشی؟ و این موجب نزدیکی توبه خداست.
عمر بن سعد ملعون گفت: اگر از این گروه جدا شوم، می ترسم که خانه ام را خراب کنند.
امام حسین (علیه السلام) فرمود: من برای تو خانه ات را می سازم.
عمر بن سعد گفت: من بیمناکم که املاکم را از من بگیرند.
امام فرمود: من بهتر از آن به تو خواهم داد، از اموالی که در حجاز دارم.
عمر بن سعد گفت: من در کوفه بر جان خانواده ام از خشم ابن زیاد بیمناکم و می ترسم که آنها را از دم شمشیر گذراند.
امام حسین (علیه السلام) هنگامی که مشاهده کرد عمر بن سعد از تصمیم خود بازنمی گردد، از جای برخاست در حالی که می فرمود: تو را چه می شود؟ خداوند جان تو را بهزودی در بستر بگیرد و تو را در روز قیامت نیامرزد، به خدا سوگند من می دانم از گندم عراق جز به مقداری اندک نخوری.
عمر بن سعد با تمسخر گفت: جو ما را بس است!
تور کربلا. تور زمینی کربلا. تور هوایی کربلا.
:: موضوعات مرتبط:
درباره واقعه کربلا،
،
:: برچسبها:
تور کربلا,
تور زمینی کربلا,
تور هوایی کربلا,
امام حسین,
عمر بن سعد,
,
 |
|
|
نوشته شده توسط
رامش در شنبه 3 مهر 1395 |
|
|
|
ثبت نام تور کربلا ویژه محرم |
|
|
ثبت نام تور کربلا ویژه محرم
اگر عشق حسین دارید اگر میل زیارت امام شهیدان را در ایام محرم دارید می توانید همین الان ثبت نام تور کربلا را انجام دهید.
عالم همه در طواف عشق است و دایرهدار این طواف، حسین(ع) است."شهید سید مرتضی آوینی"
»»» تاریخ اعزام: (تاریخ دقیق متعاقباً اعلام میگردد) »»» زمان ثبت نام: همه روزه صبح ها از ساعت 9 الی 13 و بعد از ظهرها از ساعت 17:00 الی 19:30 »»» هزینه ثبت نام: 5/000/000 ریال بصورت پیش پرداخت. نحوه پرداخت: واریز مبلغ فوق با هماهنگی در واریز با آژانس مسافرتی »»» مدارک لازم جهت ثبت نام: ـ اصل و کپی گذرنامه(گذرنامه تا آخر سال 95 اعتبار داشته باشد) - کپی کارت ملی ـ کپی شناسنامه - دو قطعه عکس 3 × 2 پشت سفید - مطابق با عکس گذرنامه
ثبت نام برای تور کربلا محرم 95- ثبت نام کربلا هوایی-ثبت نام برای کربلا در زمستان- ثبت نام کربلا فوری - ثبت نام برای کربلا در پاییز- ثبت نام هوایی کربلا برای محرم - ثبت نام کربلا براي عاشورا - ثبت نام كربلا فوري محرم - ثبت نام فوری کربلا - پرواز نجف محرم - تور کربلا محرم - ثبت نام کربلا برای محرم - ثبت نام کربلا محرم- ثبت نام تور کربلا محرم - تور کربلا ویزه محرم - ثبت نام کربلا هوایی ویژه محرم - ثبت نام اینترنتی برای کربلا زمینی محرم - ثبت نام نجف اشرف - تور کربلا هوایی محرم - کربلا هوایی محرم - نتايج قبولى ارتش درجه دارى - تور کربلا محرم - كربلا فوري ثبت نام - کربلا محرم ثبت نام - ثبت نام عتبات وعاليات دانشجويي محرم - ثبت نام کربلا در ایام محرم - ثبت نام كربلا براي پياده روي عاشوراي در كرج - ثبت فوري برای كربلا - تور زیارتی کربلا محرم - برای ثبت نام کربلا برای عاشورا - ثبت نام اینترنتی کربلا برای محرم - کربلا اربعین ثبت نا م - قیمت تور کربلا محرم - تورکربلا محرم - ثبت نام کربلا برای محرم - اس ام اس توركربلا - تور كربلا در محرم - ثبت نام کربلا برای عاشورا - محرم در کربلا تور - تور کربلا اربعین - قیمت کربلا هوایی محرم - تورهای کربلا پیاده - تور هوايي كربلابراي اربعين - كربلا فوري - ثبت نام کربلا برای اربعین فوری - تور كربلا فوري هوايي - تور سوریه وکربلا همزمان - ثبت نام کربلا نوروز 95 - ثبت نام کربلا 95- ثبت نام کربلا - ثبت نام کربلا در محرم 95 - تور کربلا برا عاشورا.رفت هوایی برگشت زمینی - ثبت نام کربلا محرم
:: موضوعات مرتبط:
تور کربلا،
،
:: برچسبها:
تور کربلا محرم,
 |
|
|
نوشته شده توسط
رامش در پنج شنبه 1 مهر 1395 |
|
|
|
|
تلفن دفتر فروش تور کربلا
54 44 67 43 021
67 43 67 43 021
835 2100 0937
آقای صبوری
ساعات تماس
9 صبح تا 7 بعد از ظهر
|
|
:: آبان 1399
:: ارديبهشت 1398
:: فروردين 1398
:: اسفند 1397
:: بهمن 1397
:: دی 1397
:: آذر 1397
:: آبان 1397
:: مهر 1397
:: شهريور 1397
:: مرداد 1397
:: تير 1397
:: خرداد 1397
:: ارديبهشت 1397
:: فروردين 1397
:: اسفند 1396
:: بهمن 1396
:: دی 1396
:: آذر 1396
:: آبان 1396
:: مهر 1396
:: شهريور 1396
:: مرداد 1396
:: تير 1396
:: خرداد 1396
:: ارديبهشت 1396
:: فروردين 1396
:: اسفند 1395
:: بهمن 1395
:: دی 1395
:: آذر 1395
:: آبان 1395
:: مهر 1395
:: شهريور 1395
:: مرداد 1395
:: تير 1395
:: خرداد 1395
:: ارديبهشت 1395
:: فروردين 1395
:: اسفند 1394
:: بهمن 1394
:: دی 1394
:: آذر 1394
:: آبان 1394
:: مهر 1394
:: شهريور 1394
:: مرداد 1394
:: تير 1394
:: خرداد 1394
:: ارديبهشت 1394
:: فروردين 1394
:: اسفند 1393
:: بهمن 1393
:: دی 1393
:: آذر 1393
:: آبان 1393
:: مهر 1393
:: شهريور 1393
:: مرداد 1393
:: تير 1393
|
|
تور کربلا , تور هوایی کربلا , تور زمینی کربلا , تور هوایی کربلا , کربلا , کربلا , تور کربلا هوایی , تور زیارتی کربلا , ثبت نام کربلا , تور زمینی کربلا , ثبت نام تور کربلا , امام حسین , زیارت کربلا , تور کربلا , تور زیارتی به کربلا ,
|
|