صفحه نخست

ايميل ما

آرشیو مطالب

لينك آر اس اس

عناوین مطالب وبلاگ

پروفایل مدیر وبلاگ

تور کربلا

تور کربلا نوروز

:: صفحه نخست
::
ايميل ما
::
آرشیو مطالب
::
پروفایل مدیر وبلاگ
::
لينك آر اس اس
::
تور کربلا نوروز
::
عناوین مطالب وبلاگ
::

::تور کربلا
::فضائل زیارت امام حسین (ع) و زیارت کربلا
::درباره واقعه کربلا
::اماکن متبرکه عراق
::اطلاعات زائر
::هتل های کربلا
::هتل های نجف اشرف
::هتل های کاظمین


تمام لينکها تماس با ما


نويسندگان :
:: رامش
:: رضا والی نژاد

آمار بازديد :




خواست جنیان وملائکه برای کمک به امام حسین(ع) در عاشورا

 تور کربلا. تور زمینی کربلا. تور هوایی کربلا.

ملاقات امام حسین (ع) با جنیان و اعلام آمادگی آنان برای یاری امام (ع) در برخی از کتب روایی آمده است مثلاً: شیخ مفید به سند خود از امام صادق (ع ) این نکته را نقل کرده است: زمانی که امام حسین (ع) از مدینه حرکت کرد، گروهی از ملائکه برای پیشنهاد کمک خدمت آن حضرت آمدند و گروه هایی از مسلمانان و شیعیان جن برای کمک آمدند، اما حضرت در پاسخ جنیان فرمود: "خدا به شما جزای خیر دهد من مسئول کار خود هستم و محل و زمان قتل من نیز مشخص است. جنیان گفتند: اگر امر شما نبود همه دشمنان شما را می کشتیم. حضرت در پاسخ فرمود: ما بر این کار از شما تواناتریم، اما چنین نمی کنیم تا آنها که گمراه می شوند با اتمام حجت باشد و آنها که راه حق را می پذیرند با آگاهی و دلیل آشکار باشد". [1] همچنین امام صادق (ع) فرمودند: "از پدرم شنیدم که مى‏فرمود: چون امام حسین (ع) با عمر بن سعد تلاقى نمودند و جنگ بر پا شد، خداوند نصرت خود را فرو فرستاد تا آن جا که بر سر حسین سایه گسترد، و آن گاه امام مخیر شد بین پیروزى بر دشمنانش و بین ملاقات و لقاى پروردگارش، او لقاى پروردگارش را برگزید". [2] ، [3]

قبول نکردن کمک جنیان توسط امام حسین (ع) به این دلیل بود که ایشان نمی خواستند از معجزه و کرامت استفاده کنند، در حالی که بدون شک همان طور که در حدیث بالا هم ذکر شده است، امام توان و قدرت این را داشت که با معجزه و قدرت ولایی خویش، بر دشمنان غلبه پیدا کند و حتی نیازی به کمک ملائکه و جنیان نداشت، ولی استفاده از معجزه و کرامت با مأمور یت آنان در عمل به روش های طبیعی‌ منافات داشت. و در صورتی که امام اجازه می دادند که جنیان به کمک حضرت بیایند جنگ از حالت طبیعی خارج شده و یک طرفه می شد؛ چرا که جنیان می توانستند از دید دشمنان مخفی شوند و آنان را به قتل برسانند، ولی امام (ع) همانطور که خود نیز فرمودند می خواستند هر کس که گمراه می شود در شرایط کاملا طبیعی از امام زمانش سرپیچی کرده باشد و حجت خدا بر او تمام شده و عذری در قیامت نداشته باشد و شخصی هم که هدایت می شود بر حق بودن امام (ع) را از مجرای طبیعی و با به کار گیری عقل و فطرتش دریافته باشد نه از روی ترس از معجزه و کرامت، ارزش و جایگاه امام حسین (ع) که هم میان مسلمانان جایگاه بلندی دارد و هم در میان عدالت و آزادی خواهان، بدان جهت است که بر اساس امور عادی و ظاهری و طبیعی عمل نمود. بردن اهل بیت(ع) توسط امام به یک جنگ نابرابر و اسارت آنان و اهانت به ساحت مقدس شان موجب شد که قیام امام ماندگار و جاودان شود. آیا امام حسین(ع) نمی توانست بدون قیام و با استفاده از کرامت یزید را سرنگون کند؟ [5]

اما در مورد واقعه ای که برای حضرت علی (ع) به وقوع پیوست توجه به این نکته ضروری است که حضرت علی (ع) بخاطر داشتن قدرتی الهی و عنایتی قدسی می توانست آن جنیان را مشاهده کرده و آنان را به هلاکت برساند و این دو حادثه از این لحاظ با هم فرق می کند چنانکه در حدیث مربوط به جنگ امام علی (ع) با جنیان ذکر شده است که پیامبر اسلام (ص) هنگامی که حضرت را برای مبارزه با جنیان کافر می فرستد می فرماید، آنان را با قدرتی که خداوند به تو عطا کرده است دفع کن. [6]

نتیجه: زمانی که امام (ع) از قدرت الاهی و قدسی استفاده کند می تواند جنیان را ببیند و در غیر این صورت (مانند روز عاشورا) جنیان می توانند از دید انسان های معمولی مخفی شوند و به آنها آسیب برسانند و به همین دلیل که امام حسین (ع) روال طبیعی را صحیح و به صلاح می دانستند، کمک جنیان و ملائکه را برای جنگ نپذیرفتند.


[1]    علامه مجلسی، بحار الانوار، ج 44، ص 330، مؤسسة الوفاء، بیروت، 1404ق.

[2]     سید بن طاووس، اللهوف، ترجمه میر ابوطالبی، سید ابوالحسن، ص 141، دلیل ما، قم، چاپ اول، 1380 ش.

[3] برگرفته از پاسخ، 6983 (سایت: 7503).

[4] شیخ مفید، الإرشاد، ج 1، ص 339، کنگره شیخ مفید، قم، 1413 ق؛ بحار الانوار، ج 60، ص 87.

[5] برگرفته از پاسخ، 6983 (سایت: 7503).

[6] الإرشاد، ج 1، ص 340. «...فادفعه بالقوة التی أعطاک الله عز و جل و تحصن منه بأسماء الله التی خصک بعلمها...».

 تور کربلا. تور زمینی کربلا. تور هوایی کربلا.



:: موضوعات مرتبط: درباره واقعه کربلا، ،
:: برچسب‌ها: تور کربلا, تور زمینی کربلا, تور هوایی کربلا, جنیان در کربلا, ملائکه, امام حسین, ,

نوشته شده توسط رامش در پنج شنبه 13 آبان 1395


اخلاق جاهلی مردم عامل شهادت امام حسین علیه السلام

تور کربلا. تور زمینی کربلا. تور هوایی کربلا.

از آسیب های مهم که بطور زیاد مردم دچار آن بودند و کاملا هم رواج داشت و به گونه های متفاوت بین مردم شایع بود، جهل بیش از حدی بود که بر مردم حاکم بود که معاویه در این آسیب (جهل) نقش زیادی داشت. 

مسعودی درباره ی جهل مردم زمان امام حسین (علیه السلام) می گوید: «از پیر مردی سئوال شده بود: علی کیست؟ وی گفت: پدر فاطمه پرسیدند: فاطمه کیست؟ گفت: زوجه پیغمبر (علیه السلام) دختر عایشه خواهر معاویه و علی همان کسی بود که در جنگ حنین با رسول الله جنگ کرده است». [1] .این بخوبی نمایانگر آن است که واقعا چقدر نادانی حاکم بوده که حتی مردی مسن علی را نمی شناسد که چه کسی بوده است.درد دیگر مردم بی دردی و همج الرعاع بودن آنهاست.
آنها به این درد بی درمان بطور وسیع دچار بودند. برایشان مهم نبود که در اطرافشان چه می گذرد. هر چه که دستور داده می شد همان را انجام می دادند و به درست و نادرست بودن آن اصلا فکر نمی کردند. حضرت روز عاشورا به این آسیب اشاره می کند

و در یکی از خطبه هایشان چنین می گوید: «تبا لکم ایها الجماعه و ترحا.» ای گروه هلاکت باد شما را و مرده باد این جمعیت را که در اینجا فراهم شده اند برای کشتن من و بدبختی و رسوایی خویش «حین اسرتصرختمونا و الهین فاصرخناکم مرجغین» مگر نه شما همان مردمی هستید که یک ماه پیش از این ناله های شما از محیط عراق و کانون عراق یعنی کوفه بلند بود که ما یزید بن معاویه را به عنوان رهبر نمی شناسیم و ما آمدیم و به ناله شما پاسخ مساعد دادیم، حالا چه می کنید. این نکته را توجه کنید «سللتم علینا سیفا لنا فی ایمانکم و حششتم علینا نارا اقتدحناها علی عدونا و عدوکم» می دانید حسین بن علی را با چه قدرتی می کشید می دانید رادمردان و تربیت کنندگان و بزرگترین سربازان فداکار صمیمی اسلام را با چه شمشیرهایی که ما به دست شما دادیم به رخ ما کشیده اید و همان آتشی را که ما برافروخته ایم برای دشمن خود و دشمن شما همان آتش را اکنون برای سوزانیدن و از بین بردن ما به کار می برید.
«فاصبحتم البا لأعدائکم علی اولیائکم» سخن حسین بن علی (علیه السلام) این است که این یزید بن معاویه که امروز خلیفه شما مسلمین است این شخص دشمن شماست نه دوست شما، و شما مردمی که تشخیص را از شما گرفته اند و نمی توانید دوست و دشمن خود را از هم جدا کنید نمی توانید حافظ منافع و مضیع منافع خود را بشناسید همه تان یکدست و یکداستان شده اید علیه دوستان و به نفع دشمنان خود. «بغیر عدل افشوه فیکم» بی آنکه عدل و دادی در میان شما اظهار کرده باشند «و لا امل اصبح لکم فیهم» و بی آنکه راستی امیدی و آروزیی به آنها داشته باشید» [2] .امام (علیه السلام) با زیبایی تمام این آسیب را حقیقتا برای آنها ظاهر می کند آنجا که می فرماید شما کسانی هستید که تشخیص را از شما گرفته اند و نمی توانید دوست و دشمن خود را تشخیص دهید یعنی چه این جمله؟ یعنی شما چشم و گوش بسته مثل گوسفند به هر طرف که هدایتتان کنند بی چون و چرا می روید و هیچ اختیاری از خود ندارید و کورکورانه مجری مطیعی هستید این است درد بی درمانی که همه چشم و گوشها را بسته است و امام از آن می نالد و می فرماید شما یک ماه پیش به من نامه نوشتید چگونه به این زودی تغییر یافتید.
زنده شدن اخلاق جاهلی
مشکل و انحراف مهم دیگر مردم مشکل زنده شدن تمایلات و تعصبات قبیله ای زمان جاهلیت بود که مردم کاملا گرفتار آن بودند و این یکی از سیاستهای مهم معاویه برای حکومت بود که با حیای اخلاق زمان جاهلی بر آنها حکومت خود را استمرار می داد. دیگر اینکه «ان اکرمکم عندالله اتقیکم» حاکم نبود و دوباره همان فخرهای نسبی و خونی زنده شده بود. مسعودی درباره مردم می نویسد: «از منکری اعراض نکرده و معروفی را نمی شناختند، رفت و آمدشان به جای مکتب و مدرسه اغلب نزد شعبده بازان افسونگر و قصه سرایان دروغگو بود و اگر اجتماعی داشتند یا آنجا بود که شخصی را شلاق می زدند و یا مردی را دارآویز می نمودند. اسباب تشویقشان به لهویات وکارهای بیهوده فراهم بود و عموما از برابری بدکار با نیکوکار باکی نداشتند. از الحاق دیندار به کافر واهمه نمی کردند و

خلاصه همان بودند که علی (علیه السلام) فرمود: «همج الرعاع اتباع کل ناعق...» انسانهای مذبذب که نه ایمان داشتند و نه بی دین بودند مانند شاخه بید موافق هر بادی می رقصیدند.» [3] . جمله ای دیگر از امام حسین (علیه السلام) درباره این مردم است که می فرماید: «و الله لخذل فیکم المعروف و قد و شجت علیه عروقکم و توارث علیه اصولکم...» یعنی قسم به خداوند ای مردم، خوبیها و معارف بین شما خوار شده و رگ و ریشه زندگی شما بیدن خواری نشود و نمو یافته است. [4] امام با یک بیان چهره کلی مردم را بیان می کند و می فرماید که ریشه شما در بین خواری و ذلت رشد یافته است و همین بس است که آسیب جامعه را بیان کند.
تور کربلا. تور زمینی کربلا. تور هوایی کربلا.
پی نوشت:
(1).مطهری، مرتضی، حماسه حسینی،...، ج 3، ص 49
(2).سیف الهی سیف ا...: مبانی جامعه شناسی، نشر مرند، تهران، 1373 ص 224
(3).شیخاوندی، د: جامعه شناسی انحرافات و...، ص 24



:: موضوعات مرتبط: درباره واقعه کربلا، ،
:: برچسب‌ها: تور کربلا, تور زمینی کربلا, تور هوایی کربلا, ,

نوشته شده توسط رامش در چهار شنبه 12 آبان 1395


مرد مسیحی و روضه امام حسین (ع)

 تور کربلا. تور زمینی کربلا. تور هوایی کربلا.

شب عاشورای حسینی، مرکز ایرانی ها در پاریس سیاه پوش شده بود . شیخ محمد باقر واعظ، خودش را برای خواندن روضه و ذکر مصیبت آماده می کرد . باورش نمی شد; دست تقدیر او را در ماه محرم از آن سوی دنیا به فرنگستان کشانده بود . یکی از تجار ایرانی مقیم پاریس که با او سابقه رفاقت داشت; زمینه این کار را فراهم آورده بود . در همین وقت شخصی نزدیک شد و آهسته در گوشش گفت:

- آقا! امشب برای خواندن روضه به خانه یک فرانسوی می روید؟

- نه، برنامه اینجا که تمام شد; خودم اعمال مستحبه دارم . می خواهم زیارت «ناحیه مقدسه » بخوانم .

شیخ محمدباقر به یاد مرد فرانسوی افتاد . در شب اول محرم، آن مرد که یک جواهرفروش بود، با همسر و فرزندش به مرکز ایرانی ها آمده بودند . پس از مراسم گفته بود:

من هم نذر دارم . اگر امکان دارد، این آقای روضه خوان ده شب هم برای خواندن روضه به منزل ما بیاید .

شیخ محمدباقر موافقت کرده بود . شب اول، همگی دسته جمعی به خانه آن مرد فرانسوی رفته بودند . خانه ای بزرگ در منطقه اعیان نشین پاریس . واعظ روضه خوانده بود و ایرانی ها گریه کرده بودند . مرد فرانسوی، خانواده اش و خدمه منزل همه اندوهناک گوشه ای ایستاده بودند . آنها هیچ کدام زبان فارسی نمی دانستند و چیزی از روضه نمی فهمیدند . تقاضای ترجمه هم نکرده بودند .

شیخ محمدباقر پس از روضه خوانی به مرکز ایرانی ها برگشت . اباعبدالله (ع) چه مجالسی برای او تدارک دیده بود . روضه خوانی برای ایرانی های مقیم پاریس به اندازه کافی برایش غیر منتظره بود; اما روضه خوانی برای مسیحی ها، شگفتی او را دو چندان کرده بود .

این برنامه تا شب «تاسوعا» ادامه داشت . در این وقت دستی به شانه شیخ محمد خورد و او را به خود آورد:

- آقا! همه منتظرند; نمی خواهید روضه بخوانید؟

صبح روز بعد، جواهر فروش فرانسوی آمد . گرفته و ناراحت بود . گله کرد . شیخ محمدباقر که زبان خارجی نمی دانست . ایرانی ها او را قانع کردند که شب گذشته به واسطه برنامه های ویژه، امکان حضور فراهم نشد . مرد فرانسوی گفت:

من ده شب نذر داشتم . اگر امکان دارد، آقا برای شب یازدهم به جای شب گذشته بیاید تا ده شب عهد من کامل شود .

شب یازدهم شیخ محمدباقر با عده زیادی از ایرانی ها به خانه مرد فرانسوی رفتند . پس از مراسم، صاحب خانه کنار شیخ نشست و چیزهایی گفت . یکی از ایرانی ها صحبت های او را ترجمه کرد .

- آقای محترم! از شما به خاطر این ده شب حضور و اجرای برنامه ویژه مذهبی، تشکر می کنم . صد لیره طلا به عنوان حق الزحمه برایتان در نظر گرفته ام!

شیخ محمدباقر مکثی کرد و گفت:

من این دهه را به خاطر پول به منزل شما نیامدم; اگر دلیل روضه و عهد خود را به من بگویید، خوشحال تر می شوم . همه منتظر بودند تا راز این مجالس را از زبان آن مرد مسیحی بشنوند .

محرم سال قبل برای خرید جواهر راهی هند شده بودم . در بمبئی مقدار زیادی طلا خریدم و آماده بازگشت شدم . طلاها را داخل یک صندوقچه پنهان کردم . تقریبا تمام سرمایه ام را به هند آورده بودم و طلا خریده بودم . از بخت بد، صندوقچه با تمام محتویات داخل آن به سرقت رفت . نمی دانم دزدها تعقیبم کرده بودند، مرا هنگام خرید دیده بودند یا جای صندوقچه را می دانستند؟ از غصه به حد مرگ رسیدم . نزدیک بود سکته کنم . روی بازگشت به کشورم را نداشتم . هستی و آبرویم برباد رفته بود . از خانه بیرون آمدم . شیعیان بمبئی در خیابان مشغول عزاداری بودند . اسبی پیشاپیش جمعیت در حال حرکت بود و پارچه های سبز به آن بسته بودند . پشت سر اسب، مردان سیاه پوش سر و پا برهنه به سینه زنی و زنجیر زنی مشغول بودند . شخصی در بین جمعیت با لحن سوزناک می خواند . در همان حال دلم شکست . بغضم ترکید . گریان با آنان همراه شده و شروع به عزاداری کردم . با صاحب عزا عهد کردم اگر به کرامت خود، سرمایه ام را به من بازگرداند، سال آینده هرجا باشم صدلیره طلا برای نذر روضه خوانی خود بپردازم .

مراسم که تمام شد، همه پراکنده شدند . فقط من برجای ماندم . توان حرکت نداشتم . ناگهان شخصی رنگ پریده، نفس زنان کنارم آمد . صندوقچه ام را به دستم داد و گریخت . با خوشحالی به خانه برگشتم . صندوقچه را محکم در دست گرفته بودم . می ترسیدم دوباره کسی آن را بدزدد . در منزل آن را باز کردم و طلاها را وارسی کردم . حتی یک قطعه کوچک هم کم نشده بود . همه چیز سرجای خودش بود! (1)


 تور کربلا. تور زمینی کربلا. تور هوایی کربلا.


پی نوشت:

1) داستانهای شگفت، شهید دستغیب، ص 309 و 3



:: موضوعات مرتبط: درباره واقعه کربلا، ،
:: برچسب‌ها: تور کربلا, تور زمینی کربلا, تور هوایی کربلا, شب عاشورا, محرم, ,

نوشته شده توسط رامش در سه شنبه 11 آبان 1395


فلسفه قیام امام حسین (ع)

 تور کربلا. تور زمینی کربلا. تور هوایی کربلا.

چرا امام حسين قيام كرد در صورتي كه امام محمد باقر و امام صادق كه در زمان انحطاط و ضعف بني اميه بودند قيام نكردند   فلسفه قیام امام حسین (ع) چیست؟
پاسخ:
مجموعه رفتارهاى امامان (ع) در برابر حکام را مى توان در دو كليد واژه خلاصه كرد: 1. صبر، 2. قيام كه هر دو با انگيزش و تلاش براى اصلاح امت انجام مى گرفته است. با اين تفاوت كه اقدام براى قيام تنها در زمانى اتفاق مى افتاد كه احتمال پيروزى باشد و يا حداقل از نابودى اسم و رسم پيامبر) ص (جلوگيرى شود.
اما با واقع بينى در تاريخ دوره امامان (ع) امكان پيروزى بر دشمنان بسيار دور از واقعيت بود چنان كه قيام هاى متعدد علويان به شكست انجاميد. بنابراين تنها در موردى كه شدت دشمنى به اندازه اى بود كه بيم محو حتى نام پيامبر) ص (بود قيام انجام مى گرفت كه حداقل اصل اسلام به نسل هاى بعد برسد.چنين واقعه اى تنها در زمان امام حسين(ع) اتفاق افتاد كه يزيد براى ريشه كنى اصل اسلام توطئه كرد و به طور آشكار اعلام كرد لعبت هاشم بالملك فلا خبر جاء ولا وحى نزل اما ديگر حاكمان بنى اميه و بنى عباس حداقل ظاهرى را حفظ مى كردند بنابراين امامان از روش صبر و اصلاح امت تلاش هايى داشتند كه اين مقدار تلاش نيز براى حاكمان بنى اميه و بنى عباس گران مى آمد و از طريق مسموميت، امامان(ع)را به شهادت مى رساندند. جهت آگاهى بيشتر توجه شما را به مطالب زير جلب مى كنيم: اين مطلب را در نظر داشته باشيم كه نهضت و جنبش عباسيان در يك روز يا يك سال شكل نگرفته است بلكه پيروزى عباسيان در زمان امام صادق(ع) نتيجه سى تا پنجاه سال تلاش آنهاست و يكى از دلايل پيروزى آنان همين طول مدت مبارزات آنهاست(1)
پس از روشن شدن اين نكته، اكنون به پاسخ اين پرسش مى پردازيم كه چرا امام باقرو امام صادق علیهما السلام قيام مسلحانه نكردند ولى امام حسين (ع)دست به قيام مسلحانه زد؟

يكى از دلايل عدم قيام مسلحانه از سوى حضرت امام صادق(ع)اين است كه آن حضرت نيروى كافى براى قيام مسلحانه نداشت و اگر امام صادق(ع)قدرت نظامى داشت به طور قطع قيام مسلحانه مى كرد. در زمان حضرت امام صادق(ع) تعدادى از علويان قيام مسلحانه كردند و هيچ كدام پيروز نشدند چون قدرت نظامى كافى در اختيار نداشتند و حضرت امام صادق (ع) به اينها تذكر داده بود كه شما پيروز نخواهيد شد ولى آنان براساس محاسبات خودشان اقدام كردند و شكست خوردند. حضرت امام صادق(ع) شرايط و اوضاع آن ز مان را بهتر از ديگران تشخيص مى دادند و براى همين به قيام مسلحانه دست نزدند.

براى نمونه به يك روايت در اين زمينه اشاره مى كنيم: مأمون رقى مى گويد: در محضر سرور و مولايم امام صادق بودم كه سهل بن حسن خراسانى داخل شد، بر امام سلام كرد و نشست. سپس گفت: اى فرزند پيامبر رحمت و رأفت از آن شماست و شما خاندان امامت هستيد، چه چيزى مانع اقدام شما براى گرفتن حكومت اسلامى مى شود در حالى كه شما همين الان از پيروان خود يكصد هزار شمشيرزن مى توانى داشته باشى و آنان پيشاپيش تو شمشير مى زنند. امام صادق(ع)به آن مرد خراسانى فرمود: خدا حقت را حفظ بكند بنشين. سپس امام صادق(ع)به حنيفه گفت: اى حنيفه تنور را آتش بزن. حنيفه تنور را آتش زد و تنور يكپارچه آتش شد و اطراف تنور از شدت گرما سفيد شد. امام صادق(ع)به آن مرد خراسانى فرمود: بلند شو و خود را به تنور بينداز و در وسط آتش بنشين.

 خراسانى گفت: سرور و مولايم مرا با آتش معذب مكن و مرا از اين امر معاف بدار، خداوند تو را معاف بدارد. امام به او فرمود: تو را از اين كار معاف كردم. در اين حال هارون مكى به محضر امام صادق رسيد و كفشش هم در دستش بود و بر امام سلام كرد. امام به هارون مكى فرمود: كفشت را به زمين بينداز و برو در داخل تنور در ميان آتش بنشين. هارون مكى كفش خود را زمين انداخت و در ميان تنور نشست.
امام شروع كرد به گفتگو با آن مرد خراسانى و از اوضاع و احوال خراسان سؤال مى كرد. پس از آن به مرد خراسانى فرمود: بلند شو و نگاه بكن و ببين در تنور چه خبر است. مرد خراسانى به تنور نگاه كرد و ديد كه هارون مكی چهار زانو در ميان آتش نشسته است. پس از آن هارون مكى از تنور بيرون آمد و بر ما سلام كرد و نشست. امام به مرد خراسانى فرمود: در خراسان چند نفر مانند اين فرد پيدا مى شوند؟ خراسانى گفت: به خدا قسم حتى يك نفر هم مانند اين فرد پيدا نمى شود. پس از آن امام صادق(ع)فرمود: ما در زمانى كه پنج نفر ياور نداريم دست به قيام مسلحانه نمى زنيم. ما بهتر از ديگران وقت خروج و قيام مسلحانه را مى دانيم(2) اين حديث مى رساند كه امام صادق) ع (براى قيام مسلحانه، نيروهاى جان بر كف و مخلص نداشت و كسى كه نيروى رزمى مخلص و فداكار ندارد نمى تواند قيام مسلحانه بكند.
 نيروهاى فداكار وجان بر كف را هم نمى توان با چند كلمه موعظه و يا ديكتاتورى به وجود آورد. اين مردم هستند كه اگر به اين مرتبه از ايمان و فهم و شعور سياسى برسند و خود را در اختيار امام قرار بدهند، در اين صورت نيروهاى جان بر كف و مخلص را تأمين مى كنند وگرنه اگر مردم مشغول زندگى متعارف و آرام خود باشند، چنين نيروهايى به وجود نمى آيد و نتيجه آن پيروزى باطل و شكست حق خواهد بود. اين تنها امام صادق(ع)نيست كه به خاطر نبودن نيروى فداكار كافى دست به قيام مسلحانه نزد بلكه امامان ديگر نيز چنين بودند. به عنوان مثال على(ع)پس از پيامبر خدا(ص)به خاطر نبودن نيروى كافى دست به قيام مسلحانه نزد با اين كه خلافت و امامت حق او بود و او از سوى خدا و پيامبر براى اين مقام نصب شده بود ولى آن حضرت پس از پيامبر دست به شمشير نبرد و علت اين امر هم اين بود كه نيروى كافى نداشت.

 على(ع)فرمود: «پس از وفات پيامبر و بى وفايى ياران، به اطراف خود نگاه كردم ياورى جز اهل بيت خودم نديدم، پس به مرگ آنان رضايت ندادم، چشم پر از خار و خاشاك را ناچار فرو بستم و با گلويى كه استخوان شكسته در آن گير كرده بود جام تلخ حوادث را نوشيدم و خشم خويش فرو بردم و بر نوشيدن جام تلخ تر از گياه حنظل شكيبايى كردم»(3) و نيز آن حضرت فرمود: «پس من رداى خلافت رها كرده و دامن جمع نموده از آن كناره گيرى كردم و در اين انديشه بودم كه آيا با دست تنها براى گرفتن حق خود به پا خيزم يا در اين محيط خفقان زا و تاريكى كه به وجود آوردند صبر پيشه سازم. پس از ارزيابى درست صبر را خردمندانه تر ديدم پس صبر كردم در حالى كه گويا خار در چشم و استخوان در گلويم مانده بود و با ديدگان خود مى ديدم كه ميراث مرا به غارت مى برند»(4) و نيز فرمود: «اگر حضور بيعت كنندگان نبود و ياران حجت را بر من تمام نمى كردند و اگر خداوند از علما، عهد و پيمان نگرفته بود كه در برابر شكم بارگى ستمگران و گرسنگى مظلومان سكوت نكنند، مهار شتر خلافت را بر كوهان آن انداخته رهايش مى ساختم و آخر خلافت را به كاسه اول سيراب مى كردم. آنگاه مى ديديد كه دنياى شما نزد من از آب بينى بزغاله اى بى ارزشتر است»(5)
 اين سخنان نشان مى دهد كه على(ع)به خاطر نبودن قدرت كافى دست به قيام مسلحانه نزد و در برابر ستمى كه بر او رفت صبر كرد. امام صادق(ع)به خاطر نبودن ياران فداكار و جان بر كف دست به شمشير نبرد ولى با اين حال امام صادق(ع)و امامان ديگر همواره در برابر خلفاى عباسى موضع گيرى مى كردند و با آنان مبارزه مى كردند. چنين نبود كه امام صادق(ع)كارى به كار خلفا نداشته باشد بلكه بر ضد آنان كارهايى مى كرد و سخنانى مى گفت وحتى عوامل خود را در اركان حكومت عباسى نفوذ مى داد تا آنان نتوانند هرگونه خواستند عمل بكنند.

براى نمونه به يك مورد اشاره مى كنيم: پس از آن كه محمد بن عبدالله بن حسن بن حسن(ع)معروف به نفس زكيه و ابراهيم برادر همين محمد كشته شدند، منصور خليفه عباسى شخصى به نام شيبه بن غفال را والى مدينه كرد. وقتى شيبه به مدينه آمد روز جمعه بالاى منبر سخنرانى كرد و گفت: على بن ابى طالب وحدت مسلمانان را بر هم زد، بامؤمنان جنگيد و براى خود حكومت مى خواست. خاندان او حكومت را به او ندادند و خداوند او را از حكومت محروم كرد و با غصه از بين برد. اين سيدهايى كه قيام كردند و كشته شدند، از فرزندان او هستند و در فساد كردن و به هم ريختن اوضاع كشور اسلامى تابع او هستند. اينها بدون اين كه شايستگى داشته باشند، حكومت را مى خواهند. به خاطر همين در همه جا كشته مى شوند و به خون خود آغشته مى گردند. پس از سخنان اين والى كسى از شنوندگان جرأت پاسخگويى نيافت. در اين ميان يك نفر بلند شد و گفت: ما اهل خير و بركت هستيم اين تو و منصور است كه به هر زشتى سزاوارتريد. آنگاه رو به مردم كرد و گفت: اى مردم آيا مى دانيد در قيامت ميزان چه كسى از همه خالى تر و از همه زيان ديده تر است؟
كسى كه آخرت خود را به دنيايش بفروشد و اين كس همين والى است. والى از مسجد بيرون رفت و حرفى نزد. راوى حديث مى گويد: من از مردم پرسيدم كه اين چه كسى بود كه در برابر والى منصور چنين گفت: گفتند: امام صادق(ع)ست(6) براساس آنچه گذشت معلوم شد كه يكى از دلايلى كه موجب شد امام صادق(ع)دست به قيام مسلحانه نزند اين است كه آن حضرت نيروى كافى براى قيام مسلحانه نداشت ولى شرايط امام حسين(ع)به گونه ديگرى بود و اگر امام صادق(ع)هم در آن شرايط قرار مى گرفت مانند امام حسين(ع)عمل مى كرد و چاره اى جز آن نبود. به طور مختصر به شرايط زمان امام حسين) ع (اشاره مى كنيم: پس از آن كه امام حسن(ع)مسموم شد و به شهادت رسيد، امام حسين(ع)امام شيعيان شد.

امام حسين(ع)به مدت ده سال در زمان معاويه بن ابى سفيان به عنوان امام شيعيان زندگى كرد. در اين مدت امام حسين(ع)با معاويه مبارزه مسلحانه نكرد و مردم عراق به امام حسين(ع)نامه اى نوشتند و درخواست كردند كه معاويه را از خلافت عزل بكن و با او بيعت خود را بشكن. امام حسين(ع)سخن آنان را قبول نكرد و در جواب نامه آنان نوشت: «بين ما و معاويه معاهده اى امضاء شده است و بايد مدت آن تمام بشود» و امام حسين(ع)در جواب نامه اين نكته را هم يادآورى كرد كه پس از مرگ معاويه در اين باره فكر خواهد كرد(7) معاويه در نيمه رجب سال 60 هجرى قمرى مرد و يزيد به جاى او نشست.
یزيد نامه اى به فرماندار مدينه نوشت و در آن نامه از او خواست كه از حسين بن على(ع)بيعت بگيرد و اگر حسين بن على (ع) بيعت يزيد را نپذيرفت او را بكشد و سرش را به شام بفرستد و سرسختى يزيد به گونه اى بود كه در صدد محو اسلام و نام پيامبر(ص)بود. اينجا بود كه امام حسين(ع)قيام كردند. هر چند به شهادت برسند. اما در زمان ديگر امامان(ع)سرسختى خلفا اين گونه آشكار و بى پروا نبود.


پى‏نوشت‏:
 (1) (ر. ك: امامان شيعه و جنبش هاى مكتبى، محمد تقى مدرسى، ترجمه آژير، ص 143، چاپ سوم، 1372، بنياد پژوهش هاى اسلامى آستان قدس رضوى).
 (2) (بحارالانوار، ج 47، چاپ بيروت، ص 123، ح 172، باب 27- سفينه البحار، ماده هرن- منتهى الامال، ج 2، ص 267، چاپ هجرت).
 (3) (نهج البلاغه، خطبه 26، دشتى و فيض الاسلام).
 (4) (همان، خطبه 3).
 (5) (همان).
 (6) (بحارالانوار، ج 47، ص 165، ح 5، به نقل از امالى شيخ مفيد).
 (7) (بحار، ج 44، ص 324، ح 2).

 تور کربلا. تور زمینی کربلا. تور هوایی کربلا.



:: موضوعات مرتبط: درباره واقعه کربلا، ،
:: برچسب‌ها: تور کربلا, تور زمینی کربلا, تور هوایی کربلا, فلسفه قیام امام حسین, ,

نوشته شده توسط رامش در دو شنبه 10 آبان 1395


شبهاتی حول عاشورا

 تور کربلا. تور زمینی کربلا. تور هوایی کربلا.

 

آيا کساني که در مقابل حضرت امام حسين(عليه السلام) در کربلا صف آرايي کردند همه منافق، کافر و فاسق بودند و همه اهل جهنم هستند؟


پاسخ :

 پاسخ از حضرت آيت الله العظمي حسين مظاهري(دامت بركاته):

همه آنان، مسلمان نما بودند؛ لکن از هر منافق و فاسق و مشرکي بدتر بودند و به تعبير قرآن شريف از هر جنبنده پستي، پست تر بودند.

قال الله تعالي: «ان شرالدواب عندالله الصم البکم الذين لايعقلون» (22/انفال)

و از اين جهت هم مورد لعن صريح خداوند سبحان هستند.

قال الله تعالي: «اولئک الذين لعنهم الله فاصمهم و اعمي أبصارهم» (23/محمد)

و نيز از اين جهت هم، که موجب اذيت و آزار خداوند و رسول او بوده اند، مستوجب لعن و عذاب دنيوي و اخروي هستند.

قال الله تعالي: «ان الذين يوذون الله و رسوله لعنهم الله في الدنيا و الاخره و أعد لهم عذاباً مهيناً» (75/احزاب)

و اساساً کساني که در قرآن کريم مورد لعن خداوند تعالي واقع شده اند، به تصريح آيات و روايات شريفه، اهل جهنم و حتي بنابر برخي از آيات کريمه، اهل خلود در عذاب بوده و هيچ نصرت و کمکي براي آنان متصور نيست،

قال الله تعالي: «... و من يلعن الله فلن تجد له نصيراً» (52/نساء)- فأعاذنا الله منهم.

منبع: خون موعود، علي(مهرداد) آقا شريفيان و عبدالرسول 

 تور کربلا. تور زمینی کربلا. تور هوایی کربلا.

آيا تعداد كشته شدگان از لشكر عمر بن سعد در تاريخ مشخص است و اين‎كه مي‎گويند: امام حسين(علیه السلام) در حادثه عاشورا 1950 نفر را به تنهايي به هلاكت رسانيدند، درست است يا خير؟


پاسخ :

 تعداد كشته‎شدگان لشكر عمر بن سعد به طور دقيق روشن نيست، ولي در مقاتل این طور است كه حبيب بن مظاهر كه از ياران امام حسين‎(ع) بود، در روز عاشورا نبرد سختي كرد و شصت و دو مرد را كشت،[1] يا زهير بن قين ـ يكي ديگر از اصحاب امام حسين(ع) ـ در روز عاشورا صد و بيست نفر را كشت تا كثير بن عبدالله شعبي و مهاجربن‏اوس او را به شهادت رساندند.[2]

نافع بن هلال نيز كه نام خود را بر تيرهايش نوشته و آن‎ها را زهرآلود كرده بود، دوازده ياسيزده نفر و دوازده پياده از لشكر عمر بن سعد را كشت تا اين كه هر دو دستش را برديدند، بازجنگيد تا كشته شد[5] و عبدالله بن عمر كلبي هفت يا هشت نفر آن‎ها را كشت، سپس اسير شد و به دستور عمر بن سعد، گردنش را زدند[6] و قره بن ابي قره غفاري شصت و هشت تن و مالك بن انس چهارده و به قولي هجده تن از آنان را كشت؛ [7] جون بن ابي مالك ـ آزاد كرده ابي‎ذر غفاري ـ بيست و پنج نفر را كشت و جنازه او را پس از ده روز يافتند كه بوي مشك از آن بلند مي‎شد[8] و انيس بن معقل اصبحي نيز بيش از بيست نفر را كشت و مؤذن امام حسين(ع) ـ حجاج بن مسروق جعفي ـ بيست و پنج نفر را كشت و به شهادت رسيد[9] و غلام تركي كه خادم امام حسين(ع) و حافظ قرآن بود، جماعتي را كه تا هفتاد نفر گفته‎اند، كشت.[10] و علي اكبر(ع) هم جمع بسياري را كشت، در روايتي يكصد و بيست مرد را كشت و در مناقب گويد، هفتاد مرد را كشت و جنگ را ادامه داد تا به دويست تن رسانيد.[11] عبدالله پسر مسلم بن عقيل در سه حمله نود و هشت مرد را كشت تا اين كه به دست عمروبن صبيح صيداوي و اسد بن مالك شهيد شد؛[12] اما خوارزمي و ابن شهرآشوب مي‎گويند: در سه حمله جماعتي را كشت[13]. عون پسر عبدالله‎بن جعفر ـ فرزند زينب كبري(س) ـ هيجده پياده را كشت[14] و پسر ديگر زينب كبري(س)، به نام محمد، ده تن را كشت[15] و عبدالرحمن بن عقيل هفده سوار را كشت[16] و جعفر بن عقيل دو مرد و طبق نقلي پانزده سوار را كشت؛[17] قاسم بن حسن نيز سي و پنج مرد را كشت[18] و حسن بن حسن(ع) در روز عاشورا در خدمت حسين(ع) جنگيد و هفده نفر را كشت.[19]

در روز عاشورا وقتي امام حسين(ع) تنها و بی یار شد، بعضي از راويان گفتند: «به خدا قسم! من شكسته بالي كه فرزند و خاندان و يارانش كشته شده باشند، دلاورتر از حسين(ع) نديدم؛ پهلوانان به او حمله مي‎بردند و او بر آن‎ها حمله مي‎كرد؛ به سي هزار لشكر كامل حمله مي‎برد و مانند ملخ از جلوي او مي‎گريختند و سپس به مركز خود برمي‎گشت و مي‎فرمود:

لا حول و لا قوة الا بالله العلي العظيم.[20]

در «اثبات الوصية» روايتي نقل شده كه در آن روز، هزار وهشتصد جنگجو به دست خود كشت. در «بحارالانوار» آمده است كه ابن شهرآشوب در مناقب آل ابي طالب گفته است‎: پياپي جنگيد تا هزار ونهصد و پنجاه نفر را، جز زخمي‎ها، به قتل رسانيد و عمر بن سعد به لشكرش فرياد زد: واي بر شما! مي‎دانيد با چه كسي مي‎جنگيد؟ اين زاده‎ي قتّال عرب است! از همه سو به او حمله كنيد، چهار هزار تيرانداز دورش را گرفتند و راه خيمه‎ها را بر او بستند.[21]

درباره‎ي اين كه چگونه يك شخص مي‎تواند اين همه از افراد دشمن را به قتل برساند، بايد گفت كه چون لشكر عمربن سعد از هيبت و عظمت و شكوه شخصيّت جنگي امام حسين(ع) در هراس بود، در برابر حمله‎هاي حضرت پا به فرار مي‎گذارند و در اين ميان بسياري از افراد بدون اين كه از حضرت بر آن‎ها ضربتي وارد آيد، زير دست و پاي اسب‎ها و فشار جمعيت از بين مي‎رفتند و اين گونه بود كه تعداد كشته‎هاي كربلا بسيار مي‎باشد.

پی نوشتها:

[1]. بحارالانوار، ج 45، ص 27.

[2]. نفس المهموم، ص 277 قم مكتبة بصيرتي، سال 1405 ق.

ـ همان، ص 271 و 277.

ـ مقتل الحسين(ع)، مقرم عد الرزاق، ص 244، چاپ پنجم، بيروت، دار الكتاب الاسلامي، 1399 ق.

[3]. وقعة الطف، ابي مخنف، تحقيق: استاد محمد هادي يوسفي غروي، ترجمه: داود سليماني، انتشارات موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني، قم، ص 173.

[4]. همان، ص 178.

[5]. همان، ص 159 و 160.

[6]. همان، ص 286.

[7]. همان، ص 288، مقتل الحسين(ع)، مقرم عبد الرزاق، ص 253.

[8]. همان، ص 291، مقتل الحسين(ع)، ص 252.

[9]. شيخ عباس قمي، همان مأخذ، ص 291.

[10]. همان مأخذ، ص 294.

[11]. همان مأخذ، ص 309، مقتل الحسين(ع)، ص 258، بحارالانوار، ج 45، ص 43.

[12]. همان مأخذ، ص 316.

[13]. مقتل الحسين(ع)، ص 262.

[14]. همان مأخذ، ص 317.

[15]. همان مأخذ، ص 318.

[16]. همان مأخذ، ص 319.

[17]. همان مأخذ، 319.

[18]. همان مأخذ، ص 321.

[19]. همان مأخذ، ص 328.

[20]. اللهوف، ص 105، تاريخ طبري، ج 6، ص 259، بحارالانوار، ج 45، ص 50.

[21]. بحارالانوار، ج 45، ص 50، مناقب آل ابي طالب، ج 4، ص 110.

منبع: نهضت عاشورا (تحريف‌ها و شبهه‌ها)، مركز مطالعات و پژوهش‌‌هاي فرهنگي حوزه‌ي علميه (1381)

 تور کربلا. تور زمینی کربلا. تور هوایی کربلا.



:: موضوعات مرتبط: درباره واقعه کربلا، ،
:: برچسب‌ها: تور کربلا, تور زمینی کربلا, تور هوایی کربلا, ,

نوشته شده توسط رامش در یک شنبه 9 آبان 1395


:: هتل درجه الف المیزان کربلا
:: تور کربلا عید فطر
:: رستوران رکن السلطان بهترین رستوران کربلا
:: رستوران کباب نبیل در کربلا
:: هتل روتانا کربلا
:: هتل الاشیقر در کربلا
:: تور کربلا ویژه اردیبهشت
:: نکات مهم در سفر به کربلا
:: رستوران های معروف کربلا
:: رستوران زعفران در شهر کربلا
:: راهنمای سفر به نجف اشرف
:: هتل المحمود کربلا
:: هتل الاشیقر در کربلا
:: اقامت هتل فندق العقیله در کاظمین
:: لذت غذا در رستوران الفردوس کربلا
:: مقبره ذوالکفل نجف اشرف
:: رستوران النخیل در کربلا
:: هتل لارسا کربلا
:: تور کربلا نوروز 98
:: هتل دره الحسین کربلا





تلفن دفتر فروش تور کربلا

54 44 67 43 021

67 43 67 43 021

835 2100 0937

آقای صبوری

ساعات تماس

9 صبح تا 7 بعد از ظهر






:: آبان 1399
:: ارديبهشت 1398
:: فروردين 1398
:: اسفند 1397
:: بهمن 1397
:: دی 1397
:: آذر 1397
:: آبان 1397
:: مهر 1397
:: شهريور 1397
:: مرداد 1397
:: تير 1397
:: خرداد 1397
:: ارديبهشت 1397
:: فروردين 1397
:: اسفند 1396
:: بهمن 1396
:: دی 1396
:: آذر 1396
:: آبان 1396
:: مهر 1396
:: شهريور 1396
:: مرداد 1396
:: تير 1396
:: خرداد 1396
:: ارديبهشت 1396
:: فروردين 1396
:: اسفند 1395
:: بهمن 1395
:: دی 1395
:: آذر 1395
:: آبان 1395
:: مهر 1395
:: شهريور 1395
:: مرداد 1395
:: تير 1395
:: خرداد 1395
:: ارديبهشت 1395
:: فروردين 1395
:: اسفند 1394
:: بهمن 1394
:: دی 1394
:: آذر 1394
:: آبان 1394
:: مهر 1394
:: شهريور 1394
:: مرداد 1394
:: تير 1394
:: خرداد 1394
:: ارديبهشت 1394
:: فروردين 1394
:: اسفند 1393
:: بهمن 1393
:: دی 1393
:: آذر 1393
:: آبان 1393
:: مهر 1393
:: شهريور 1393
:: مرداد 1393
:: تير 1393

آبر برچسب ها

تور کربلا , تور هوایی کربلا , تور زمینی کربلا , تور هوایی کربلا , کربلا , کربلا , تور کربلا هوایی , تور زیارتی کربلا , ثبت نام کربلا , تور زمینی کربلا , ثبت نام تور کربلا , امام حسین , زیارت کربلا , تور کربلا , تور زیارتی به کربلا ,

صفحه نخست | ايميل ما | آرشیو مطالب | لينك آر اس اس | عناوین مطالب وبلاگ |پروفایل مدیر وبلاگ |