صفحه نخست

ايميل ما

آرشیو مطالب

لينك آر اس اس

عناوین مطالب وبلاگ

پروفایل مدیر وبلاگ

تور کربلا

تور کربلا نوروز

:: صفحه نخست
::
ايميل ما
::
آرشیو مطالب
::
پروفایل مدیر وبلاگ
::
لينك آر اس اس
::
تور کربلا نوروز
::
عناوین مطالب وبلاگ
::

::تور کربلا
::فضائل زیارت امام حسین (ع) و زیارت کربلا
::درباره واقعه کربلا
::اماکن متبرکه عراق
::اطلاعات زائر
::هتل های کربلا
::هتل های نجف اشرف
::هتل های کاظمین


تمام لينکها تماس با ما


نويسندگان :
:: رامش
:: رضا والی نژاد

آمار بازديد :




امام حسین (ع) و انحرافات معاویه قسمت دوم

در قسمت اول از مطلب امام حسین (ع)  و انحرافات معاویه قسمت اول  با هم خواندیم که امام حسین ع در ده سال حکومت معاویه مانند برادرش امام حسن ع تن به صلح داد چرا که معاویه حداقل ظاهر اسلامی را رعایت می کرد. اما در زمان یزید برخورد و رفتارش تغییر کرد چرا که رفتار یزید نسبت به پدرش متفاوت بود. حال به ادامه مبحث که در وبسایت تور کربلا آورده ایم می پردازیم :

 

تور هوایی کربلا عید نوروز 95 - از تهران تا کربلا

ازدواج ابوسفیان با هند

تاریخ‌ نویسان چنین نوشته‌اند‌ که‌ مسافر‌ بـن‌ عمرو، یکی‌ از‌ افـراد بنی‌امیه، سخت‌ دلباختۀ‌ هند بود تا آنجا که داستان روابـط آنها در کوی و برزن بر سر زبآنها افتاد. هند از وی باردار‌ شد. هنگامی‌که‌ بارداری‌اش‌ آشکار شد و یا اینکه نـزدیک بـود‌ ظاهر شود، مسافر‌ بن‌ عمرو‌ از‌ مکه‌ فـرار کـرد و به نـزد نعمان بـن مـنذر (پادشاه مشهور عرب؛ حیره) رفت تا از وی در کار خود کمک بـخواهد. در غـیاب او بود که‌ ابوسفیان با هند ازدواج کرد.[۵]

مشهور است که هند‌ از زنان صاحب رایت (پرچم) بود و هـمچنین پدرش از سـرسخت‌ترین دشمنان‌ اسلام بود. تور کربلا

سیاه‌ کاری‌ های معاویه از دیـد تـیزبین‌ پیامبر‌ (ص)‌ پوشیده نبود و آن حضرت در مناسبت‌های مختلف، مسلمانان را از معاویه و دوستانش بر حذر می‌داشت.

 

ثبت نام تور کربلا برای اسفند

اسلام آوردن و خلافت معاویه

معاویه پس از فتح مکه به ظـاهر اسلام آورد. او جزء طلقا اسـت کـه پیامبر فرمود: «لا تثریب‌ علیکم‌ الیوم‌ فـاذهبوا انـتم الطلقاء» و امیرالمؤمنین (ع) فرمود: «ما اسلموا و لکن استسلموا». در سال دوازده‌ هجری، آنگاه‌ که ابوبکر لشگری را به سرکردگی‌ یزید (فرزند دیـگر ابوسفیان) برای جنگ با رومـیان‌ گسیل داشـت، همراه‌ لشکر‌ برادر و پرچم‌دار آن بـود. یزید در اثـر طاعون درگذشت و برادر خود معاویه را به سرکردگی آن لشکر برگزید. خلیفۀ وقت، عمر هم آن را پذیرفت.

در دوران‌ خلافت‌ عثمان که خـود از بنی‌امیه‌ و عموزادۀ معاویه بود، عثمان تـمام قـلمرو حکومت‌ شام (لبنان، سوریه، فلسطین و اردن) را بـه مـعاویه‌ ارزانی داشت. او سالیان سال آسوده‌خاطر بـر شام‌ حکومت کرد؛ اما هنگامی‌که امام علی (ع) بر تخت‌ خلافت‌ نشست، بر‌ آن حضرت شورید و از‌ فرمانش‌ سرپیچی کـرد و بـه اسم خونخواهی عثمان، به جنگ‌ امام برخاست. دو لشـکر در ذیـحجۀ سـال ۶۳ هـجری‌ جنگ کـردند. در اثر فریب عـمرو بـن عاص، کار به‌ حکمیت کشید و در جریان «حکمیت» عمرو بن‌ عاص در دومه الجندل، ابوموسی‌ اشعری را فریب‌ داد و بدین ترتیب اوّلین بار نام مـعاویه بـه خـلافت یاد شد. در دوران امامت امام حسن (ع)، مسلمانان امـام‌ را یـاری نـکردند و چـنان سـستی کـردند که معاویه به‌ آرزوهای شوم‌ خود‌ رسید. او در سال «عام الجماعه» بر سریر خلافت تکیه زد و نوزده سال و سه ماه و چند روز بر تمام‌ مسلمانان حکمران شد. سرانجام در رجب ۶۰ هجری مرد و در دمشق دفن‌ شد.

 ثبت نام تور کربلا برای فروردین

معاویه از‌ نـگاه پیامبر (ص)

روزی پیامبر اکرم (ص) ابن عباس را ‌‌در‌ پی معاویه‌ فرستاد تا وی را برای نوشتن نامه و دستوری دعوت‌ کند. ابن عباس وی‌ را‌ در‌ حال خوردن غذا یافت، بازگشت و پیامبر را آگاه کرد. رفت و آمد ابن عباس‌ تا سه بـار‌ تـکرار شد و در هر بار معاویه هنوز در حال‌ خوردن بود و از‌ آمدن به نزد رسول‌ خدا‌ امتناع کرد. پس از مرتبه سوم آن حضرت، معاویه را نفرین کرد که‌ خداوند شکمش را سیر نکند. بعدها معاویه می‌گفت: «نفرین پیامبر در حق من بـه اجـابت رسید.» ازاین‌رو، او هر روز چندین بار و هر بار مقدار‌ فراوانی می‌خورد، اما بازهم در خود احساس گرسنگی می‌کرد تا آنجا که‌ پرخوری معاویه در عرب، ضرب‌المثل شد و به افراد پرخور می‌گفتند:

«مثل‌اینکه مـعاویه در شکمش جای گرفته است.»[۶]

سیاه‌کاری‌های معاویه از دیـد تـیزبین‌ پیامبر‌ (ص)‌ پوشیده نبود و آن حضرت در مناسبت‌های مختلف، مسلمانان را از معاویه و دوستانش بر حذر می‌داشت.

روزی رسول اکرم (ص) که به مسافرت می‌رفت، صدای‌ آواز‌ دو تن را شنید. فرمود: «دقت کنید که ایـن‌ دو چـه کسانی هستند.» گفتند: «معاویه و عمرو بـن عـاص‌ هستند.» رسول اکرم (ص) دست به دعا برداشت و فرمود: «بار الها! این دو را‌ در‌ فتنه انداز و در آتش پرتابشان‌ کن.»[۷]

رسول اکرم (ص) در جنگ تبوک، معاویه و عمرو بن‌ عاص را در کنار هم مشاهده کرد که گفتگو می‌کردند. حضرت رو به یاران‌ خود‌ کرد‌ و فـرمود: «هرگاه ایـن دو نفر را‌ در‌ کنار‌ هم دیدید، از هم جدایشان کنید؛ زیرا این دو نفر هرگز به خیر و صلاح گرد نمی‌آیند.»[۸]

روزی ابوسفیان بر مرکبی سوار بود‌ و دو‌ پسرش‌ یزید و معاویه همراه او می‌آمدند. یکی لگام‌ مرکب‌ را به دست داشـت و دیـگری آن را از پشت مـی‌راند. وقتی‌ رسول اکرم (ص) آنها را مشاهده‌ کرده‌ فرمود: «خداوندا! لعنت‌ خویش را بر مرد سوار و راننده جلودار این مرکب‌ نازل‌ فرما و آنها را از رحمت خویش دور بدار!»[۹]

نظیر این سخنان از پیامبر اسلام (ص)، نشان‌دهندۀ‌ آگاهی‌ عـمیق آن حـضرت دربـاره معاویه و نقش‌آفرینی او و فرزندانش در‌ حوادث‌ آینده است.

 

کلام حضرت علی (ع) دربارۀ معاویه

امیرالمؤمنان (ع) در نامه‌ای خطاب به مـعاویه‌ چنین‌ می‌نویسد:

«با ‌‌ایـن‌ سنّ زیاد و نزدیکی مرگت، از گمراهی و ضلالت دست بردار. حال تو مانند لباس‌ کهنه‌ای‌ اسـت‌ که‌ هـرگاه یـک طرف آن را اصلاح کنی، طرف دیگر پاره‌ می‌شود. گروه زیادی از مردم را به‌ هلاکت‌ کشاندی‌ و‌ با گمراهی خود، فریبشان دادی؛ در امواج سـرکش‌ دریای جهالت خود، غرقشان کردی و تاریکی‌ها آنان‌ را‌ فراگرفت. آنها در امواج شبهات غوطه‌ور شدند و از راه حق بـه بیراهه رفتند‌. به‌ دوران جـاهلیت گـذشتگان‌ روی آوردند و از ایشان پیروی کردند و به ویژگی‌های‌ جاهلی خاندانشان نازیدند؛ جز‌ اندکی‌ از آگاهان که‌ پس از شناخت تو مسیرشان را تغییر دادند و از تو جدا‌ شدند‌ و از یاری کردن تو به‌سوی خدا گریختند: زیرا تو آنها را به کار دشواری واداشـتی‌ و از راه راست‌ منحرفشان کردی.»[۱۰]

    معاویه بـه دنـبال فعالیت‌های دامنه‌دار خـود‌ به‌منظور‌ تثبیت‌ ولیعهدی یزید، سفری به مدینه کرد تا‌ از‌ مردم‌ آن و به‌ویژه از شخصیت‌های بزرگ این‌ شهر که در رأس آنها امام حسین (ع) قـرار داشت

بعضی از اقدامات معاویه

۱.  نوشیدن شراب‌[۱۱]؛

۲. گرفتن ربا[۱۲]؛

۳. تمام‌ خواندن نماز در سفر[۱۳]؛

۴. گفتن‌ اذان‌ در‌ نماز عید فطر و قربان‌[۱۴]؛

۵. بدعت در ازدواج با دو خواهر[۱۵]؛

۶. بدعت در دیه‌[۱۶]؛

۷. نگفتن تکبیرهای مستحبی در نماز[۱۷]؛

۸. نگفتن تلبیه‌ به‌ خاطر‌ مخالفت با علی‌[۱۸] (ع)؛

۹. بدعت مقدم کردن خطبه در نماز عید[۱۹]؛

۱۰. شنیدن چیزهای حرام‌[۲۰]؛

۱۱. به‌ فـراموشی‌ سـپردن‌ نام پیامبر. معاویه به‌صراحت از دفن نام پیامبر سخن‌ گفته است.[۲۱]

 

مواضع امام حسین (ع) در برابر‌ معاویه

مبارزات آن حضرت با معاویه، به دو دورۀ قبل‌ از امامت و بعد از امامت، تقسیم‌ می‌شود.

از این نمونه‌های تاریخی بـه ایـن نتیجه می‌رسیم‌ که موضع امام حسین (ع) در مقابل مـعاویه عیناً هـمانند موضع برادر بزرگوارش بود و ادعـای اختلاف بین امام‌ حسن و امام حسین (ع)‌ تهمتی بیش نیست

قبل از دوران امامت

آن حضرت در زمان پدر‌ بزرگوارش‌ در‌ نبرد صفین‌ شرکت کرد و حتی در این‌ جنگ‌ خـطبه‌ای خـواند و مردم را که به جنگ علیه معاویه ترغیب و تشویق‌ کرد.[۲۲]

در این‌ جنگ، هنگامی‌که سپاه شام بر شریعۀ فرات‌ مسلط‌ شد و آب‌ را‌ بر لشکر امیرمؤمنان (ع)‌ بست، امام‌ حسین‌ (ع) با یک حـملۀ بـرق‌آسا آب را از سپاهیان معاویه باز پس گرفت‌ و آنها‌ را به عقب راند و البته‌ امیرمؤمنان (ع)‌ هرگز‌ آب را به روی لشکر‌ معاویه‌ نبست؛ درحالی‌که اگر چنین می‌کرد، به‌راحتی کار معاویه یکسره می‌شد. به‌هرحال، امام علی (ع)‌ در پاسـخ‌ بـه اقدام شجاعانۀ امام حسین‌ (ع)‌ فرمود:

«هذا اوّل فـتح‌ ببرکه‌ الحسین (ع).»[۲۳]

امام‌ حسین‌ (ع) زمان امامت برادرش امام حسن (ع)‌ نیز تا آخرین لحظۀ نبرد با‌ معاویه، در‌ کـنار بـرادرش‌ ماند و از او تـبعیت‌ کامل‌ می‌کرد. در جریان‌ صلح‌ تحمیلی‌ نیز‌ از وضع برادر بـزرگوارش‌ دفـاع می‌کرد؛ به‌گونه‌ای که در برابر معاویه یک‌صدا بودند.

 

صلح از دیدگاه امام حسین (ع)

برخی از مورخان و محدّثان کوشیده‌اند تا‌ دیدگاه‌ این‌ دو‌ شخصیت‌ بزرگ‌ را دربـارۀ صـلح، متفاوت‌ بـا یکدیگر‌ القا کنند؛ به‌طوری‌که گویی امام حسین (ع)‌ اعتقادی بـه صلح نداشت و دراین‌باره به‌ برادر‌ خود اعتراض‌ کرد. این عده می‌گویند: امام حسین (ع)‌ طرفدار منش‌ پدر‌ خویش‌ علی‌ بن‌ ابی‌طالب (ع) بود؛ یعنی جنگ و امام حسن (ع) راه صلح را می‌پسندید. مثلاً ابن عساکر نـقل کـرده که امام حسین (ع) در اعتراض به صلح برادرش‌ گفت: «أعیذک باللّه ان‌ تکذّب علیّا فی قبره و تـصدّق مـعاویه؛ به خـدا پناه‌ می‌برم که علی را در قبر تکذیب و معاویه را تصدیق‌ کنی.»[۲۴] و ابن ابی الحدید گفته اسـت کـه حـسین (ع)‌ از‌ پذیرفتن‌ صلح امتناع کرد تا آنکه برادرش با وی‌ سخن گفت.[۲۵]

اما نقل‌های دیگری وجود دارد کـه نـشان مـی‌دهد امام حسین (ع) نیز راهی بهتر از صلح نمی‌شناخت که‌ در ذیل، دو شاهد را بر‌ ادعای‌ خـود می‌آوریم:

سیرۀ عـملی امام حسین (ع) بی‌اعتنا به سخنان‌ و اقداماتی بود که می‌کوشیدند او را به مـخالفت بـا موضع بـرادرش بکشانند و او‌ را‌ به‌عنوان رهبر شیعیان‌ عراق معرّفی‌ کنند؛ اما‌ اوّلا، ایشان تا پایان زندگی‌ امام حسن (ع) در کـنار حضرت در مدینه ماند و مطیع‌ و فرمان‌بردار ایشان بود. ثانیاً، حتّی پس از شهادت‌ امام حسن (ع)‌ نیز، در مـقابل مـعاویه یـازده‌ سال‌ همان‌ موضع را داشت؛ تا جایی که در جواب شیعیان عراق‌ که بعد از شهادت امام حسن (ع) ایـشان را بـه جهاد علیه معاویه تشویق کردند، فرمود: « تا معاویه زنده‌ است، نمی‌شود این کار را انجام داد. »

شاهد دیگر، این‌ است کـه شـیعیان افـراطی از موضع صلح ناراحت شدند، به سراغ امام حسین (ع)‌ آمدند و از او خواستند تا رهبری آنان را در دست گـیرد. علی بـن مـحمد بن بشیر همدانی می‌گوید:

«همراه سـفیان‌ بـن‌ ابی لیلی به مدینه نزد حسن‌ بن علی (ع) آمدیم؛ درحالی‌که مـسیب بن نجبه و عدّه‌ای دیگر ‌‌نزد‌ او بودند. من بـه او گـفتم: «السّلام‌ علیک یـا مذلّ المؤمنین؛ سلام بر تو ای ذلیل‌ کنندۀ مؤمنان!» امام‌ حـسن‌ (ع) در برابر این سخن‌ گستاخانه فرمود: «من مذلّ المؤمنین نیستم، بلکه‌ معزّ المؤمنینم.» علی بن محمد همدانی مـی‌افزاید: «ما به سـراغ‌ برادرش امام حسین (ع) رفـتیم و او را از آنچه‌ حسن (ع)‌ گـفته بود، آگاه کردیم.» امام فرمود: «صدق‌ ابو‌ محمد‌ فیکن کـل رجـل منکم حلسا من احلاس بیته‌ مادامن هذا الانسان حیا فان یهلک و انتم احـیاء رجـونا ان یخیر اللّه لنا و یؤتینا رشدنا و لا یکلنا الی انـفسنا؛ برادرم راست می‌گوید. هریک از‌ شما تـا وقـتی این‌ شخص (معاویه) زنده است، پلاس خانۀ خود بـاشد (تا بـبینم چه می‌شود). اگر او مرد و شما زنده بودید، امیدوارم که خداوند آن را برای ما پیش آورد که‌ رشـدمان در آن بـاشد و ما‌ را به خودمان وانگذارد.»[۲۶]

همچنین امام بـه شـخص دیـگری که درخواست‌ قیام کـرده بـود، فرمود: «اکنون عقیدۀ من چنین‌ نیست. خدا، شما را رحـمت کـند! تا هنگامی‌که معاویه‌ زنده است، در خانه‌هایتان بمانید و از کاری که به شما ظنین‌ شوند، بپرهیزید.»

    یزید را آن‌چنانکه هست، معرفی کن! یزید جوان سگ‌باز و کبوترباز و بوالهوسی است‌ که‌ عمرش‌ با ساز و آواز و خوش‌گذرانی سپری می‌شود.

نتیجه

از این نمونه‌های تاریخی بـه ایـن نتیجه می‌رسیم‌ که موضع امام حسین (ع) در مقابل مـعاویه عیناً هـمانند موضع برادر بزرگوارش بود و ادعـای اختلاف بین امام‌ حسن و امام حسین (ع)‌ تهمتی بیش نیست و شاید می‌خواسته‌اند بین این دو برادر، اختلاف در رأی و تـفرقه را ایـجاد کنند.

 تور کربلا

مبارزات امام حسین (ع) با مـعاویه‌

۱. مخالفت بـا ولیـعهدی یزید

معاویه بـه دنـبال فعالیت‌های دامنه‌دار خـود‌ به‌منظور‌ تثبیت‌ ولیعهدی یزید، سفری به مدینه کرد تا‌ از‌ مردم‌ آن و به‌ویژه از شخصیت‌های بزرگ این‌ شهر که در رأس آنها امام حسین (ع) قـرار داشت، بیعت بگیرد. او با امام حسین‌ (ع)‌ و عـبداللّه بـن عـباس‌ دیدار کـرد و طـی‌ سخنانی‌ موضوع ولیعهدی یزید را پیش کشید و کوشش کرد که موافقت آنان را به این‌ موضوع جلب کند. امّا امام حسین (ع)‌ در‌ پاسخ فرمود:

«ای معاویه! تو در برتری و فضیلتی که برای‌ خود قائلی، دچار‌ لغـزش و افراط شده‌ای و با تصاحب‌ اموال عمومی، مرتکب ظلم و اجحاف گشته‌ای. تو از پس دادن اموال مردم به‌ صاحبانش‌ خودداری‌ کردی‌ و بخل ورزیدی... آنچه دربارۀ کمالات یزید و لیاقت‌ وی برای ادارۀ‌ امور‌ امت اسلامی گفتی، فهمیدم. تو یزید را آن‌چنان توصیف کردی کـه گـویی زندگی او بر مردم پوشیده است. گویا‌ از غایبی خبر می‌دهی‌ که مردم او را ندیده‌اند، یا در این‌ مورد‌ فقط‌ تو علم‌ و اطلاع به دست آورده‌ای! نه یزید آن‌چنانکه‌ باید، خود را نشان داده و باطن‌ خود‌ را‌ آشـکار کرده‌ است. یزید را آن‌چنانکه هست، معرفی کن! یزید جوان سگ‌باز و کبوترباز و بوالهوسی است‌ که‌ عمرش‌ با ساز و آواز و خوش‌گذرانی سپری می‌شود. یزید را این‌گونه معرفی کن و این‌ تلاش‌های‌ بی‌ثمر‌ را کنار بگذار.»[۲۷]

 

۲. مقابله با تهدیدات معاویه

یکی از راه‌های سـرکوب مخالفان معاویه، تهدید آنها بـود. او در‌ مـقابل‌ امام حسین (ع) نیز از همین ترفند استفاده کرد، ولی با جواب محکم آن‌ حضرت‌ روبه‌رو‌ شد. یعقوبی‌ در تاریخ خود می‌نویسد:

معاویه بن حسین بن علی (ع) گـفت: «ای ابـو عبدالله! دانستی که‌ مـا‌ شـیعیان پدرت را کشتیم، پس آنها را حنوط کردیم و کفن پوشاندیم و بر‌ آنان‌ نماز‌ خواندیم‌ و دفنشان کردیم.» کنایه از اینکه اگر تو هم از مخالفت ما دست برنداری. با تو نیز چنین‌ می‌کنیم.

حضرت در‌ جواب فرمود:

«به پروردگار کعبه قسم که بر تـو پیـروز آمدم، لیکن به خدا‌ قسم‌ اگر ما پیروان تو را بکشیم، آنان‌ را نه کفن می‌کنیم و نه حنوط و نه برایشان نماز ‌ می‌خوانیم‌ و نه دفنشان می‌کنیم».[۲۸]

همچنین مروان بن حکم که در همان ایام یک‌ سال‌ از‌ طرف معاویه حـاکم مـدینه بود، به وی نـوشت: «عمرو‌ بن‌ عثمان‌ گزارش کرده است که گروهی از رجال و شخصیت‌های‌ عراق و حجاز نزد حسین بن‌ علی (ع) رفـت و آمد می‌کنند و اظهار‌ کرده اندکه‌ اطمینان ندارند حسین‌ قیام‌ نکند.» مروان در‌ نامه‌ خـود اضافه‌ کـرد: «من دراین‌باره تحقیق کرده‌ام‌ و طبق‌ اطلاعات رسیده، او فعلاً قصد قیام و مخالفت ندارد؛ ولی اطمینان ندارم که در‌ آینده‌ نیز چـنین ‌ ‌بـاشد. اینک‌ نظر خود را دراین‌باره بنویسید.» معاویه پس‌ از‌ دریافت‌ گزارش، نامه‌ای به این مضمون به‌ امام‌ (ع) نوشت:

«گزارش پاره‌ای از کـارهای تو به من رسیده است‌ که اگر صحت‌ داشته‌ باشد، من آنها را شایستۀ تو نمی‌دانم. سوگند‌ به‌ خدا، هرکس‌ پیـمان و معاهده‌ای‌ ببندد، باید‌ به‌ آن وفادار باشد و اگر‌ این گزارش‌ صحت نداشته باشد، تو سزاوارترین شخص برای‌ چنین وضـعی هستی. اینک مواظب خود بـاش و بـه‌ عهد‌ و پیمان خود وفا کن. اگر با من‌ مخالفت‌ کنی، با مخالفت‌ روبه‌رو‌ می‌شوی‌ و اگر بدی کنی، بدی‌ می‌بینی. از‌ ایجاد اختلاف میان امت بپرهیز.»[۲۹]

امام در پاسخ نامه معاویه چنین نوشت:

«امّا بعد، نامۀ تو به دستم‌ رسید. نوشته‌ای‌ که‌ خبرهایی از من به گـوش تو‌ رسیده‌ است‌ که‌ به‌ گمان‌ تو هیچ‌وقت‌ زیبندۀ من نبوده و تو آنها را درخور شأن‌ من نمی‌دانسته‌ای! باید بگویم فقط خداست که انسان‌ را به‌ کارهای‌ نیک‌ هدایت می‌کند و توفیق اعمال‌ خیر را‌ به‌ انسان‌ مـی‌دهد؛ اما‌ آنـچه‌ در‌ باب من به‌ گوش تو رسیده، یک‌مشت سخنان بی‌اساس است‌ که چاپلوسان و سخن‌چینان تفرقه‌انداز و دروغ‌پرداز، از پیش خود ساخته و پرداخته‌اند. این گمراهان بی‌دین‌ دروغ گفته‌اند. من نه تدارک جنگی بر ضد‌ تو دیده‌ام‌ و نه قصد خروج بـر ضـد تو داشته‌ام؛ ولی از اینکه بر ضد تو و بر ضد دوستان ستمگر و بی‌دین تو، که‌ حزب ستمگران و برادران شیطان‌اند، قیام نکرده‌ام، از خدا می‌ترسم.»[۳۰]

 

۳. مقابله با تطمیع‌ معاویه

یکی دیگر از راه‌هایی که معاویه برای ساکت‌ کردن مخالفان خود به کار مـی‌گرفت، سیاست تـطمیع‌ افراد مخالف بود که خصوصاً در مقابل سرشناسان قوم‌ از این حربه استفاده می‌کرد. زمانی در شام کوشیده‌ بود تا‌ ابوذر را آرام کند، اما نتوانسته بود. او می‌خواست‌ با همین روش، امام حسین (ع) را نیز آرام کند تا علیه‌ حکومت او و شـخص او حـرفی‌ نـزند؛ اما‌ امام حسین (ع)‌ با درایـت‌ کـامل‌ ایـن حیله معاویه را خنثی کرد.

اصمعی می‌گوید: برای معاویه کنیز زیبایی آوردند. از قیمت او پرسید. گفتند: «صد هزار درهم!» معاویه آن‌ را خرید. آنگاه نگاهی به عمرو بن عاص کرد‌ و گـفت: «چه کـسی شـایستگی این‌ کنیز‌ را دارد؟» عمرو گفت: «امیرالمؤمنین.» دیگران نیز که نـشسته بـودند، همین را گفتند. معاویه گفت: «نه. این برای حسین بن علی (ع)‌ مناسب است. او سزاوارترین است، هم به خاطر شرف خانوادگی و هم برای رفع کدورت‌های نـاشی‌ از اخـتلافات مـا‌ و پدرش.» آن‌وقت دستور داد تا او را آماده کنند و به‌رسم هدیه بـرای امام ببرند. پس از گذشت چهل روز، او را آمادۀ سفر کردند و همراه او اموال بسیار زیاد و لباس‌های‌ فراوان‌ و چیزهای‌ دیگر برای امام فرستادند. معاویه نـامه‌ای هـم بـه امام نوشت‌ و ضمن آن گفت: «امیرالمؤمنین کنیزی خرید و از او خوشش‌ آمد، اما برای تـو ایـثار کرد.» زمانی که کنیز را نزد امام حسین‌ (ع)‌ آوردند، امام از زیبایی او شگفت‌زده شد. آنگاه پرسید: «نامت‌ چیست؟» کنیز گفت: «هوی.» امام فرمود: «الحق که اسـم‌ و مـسمّا مـناسب یکدیگر است. آیا می‌توانی چیزی‌ بخوانی؟» کنیز ‌‌گفت: «آری. هم‌ قرآن و هم شعر.» امام‌ فرمود: «قرآن بخوان.» کنیز شروع کرد:

«و عنده مـفاتیح‌ الغیب لا یـعلمها إلاّ‌ هو.»

امام از‌ او خـواست تا اگر شعری می‌داند بخواند، کنیز گفت: «آیا در امان هستم؟» امام فرمود: «آری.» کنیز چنین خواند:

«انت نعم‌ المتاع لو کنت تـبقی‌ غیر ان لا بـقاء للانسان.»

امام بـا توجه به مضمون شعر‌ به گریه افتاد و فرمود: «تو‌ آزاد‌ هستی و اموالی که معاویه فرستاده نـیز، همه از آن تـو باشد.»[۳۱]

 

۴. مقابله با تبلیغ معاویه علیه امیر مؤمنان (ع)

یکی دیگر از کارهای ضد اخلاقی و غیرانسانی‌ معاویه، این بـود کـه با تبلیغات‌ سوء و ناجوانمردانه سعی‌ کرد چهرۀ درخشان امیر مؤمنان علی (ع) را چهره‌ای‌ منفور نـشان دهـد. همچنین در مقابل اهل‌بیت نیز از همین روش استفاده کرد که البته در این کار موفقیت‌هایی‌ بـه‌ دسـت آورد؛ ولی امـام حسین (ع) در مقابل این روش نیز به مقابله پرداخت و با برخوردهای‌ حکیمانۀ خود تلاش کرد تـبلیغات مسموم معاویه‌ را خنثی کند. آن حضرت توانست تا حدی‌ بدبینی‌ به حضرت‌ علی (ع) را تـبدیل بـه خوش‌بینی کند. محدث قمی دراین‌باره داستان جالبی نقل کرده است:

مردی از شام به مدینه آمد، اتفاقاً با امـام حـسین (ع)‌ مواجه شد. به دلیل‌ تبلیغات‌ معاویه علیه آن حضرت، مرد شامی شروع به دشنام دادن بـه امـام کرد. وقتی‌که عقدۀ دل خود را گشود، امام حسین (ع) بی‌آنکه‌ خشمگین شود، نگاهی پر از مهر و عطوفت به او‌ کرد. چند‌ آیه‌ از‌ قرآن دربارۀ حسن خلق و عفو و اغماض‌ قرائت کرد و به او فرمود: «ما بـرای هـر نوع خدمت‌ و کمک به تو آماده‌ایم.» آنگاه‌ از‌ او‌ پرسـید: «آیا از اهـل شـامی؟» جواب داد: «آری.» فرمود: «من این‌گونه‌ برخوردها را دیده‌ام و سرچشمۀ‌ آن را می‌دانم». سپس‌ فرمود: «تو در شهر مـا غـریبی. اگر احتیاجی داری، حاضریم به تو کمک دهیم. حاضریم در خانۀ خود از تو پذیرایی کنیم، حاضریم‌ تو‌ را‌ بـپوشانیم، حاضریم بـه‌ تو پول بدهیم.»

مرد شامی که منتظر بود تـا امـام‌ عکس‌العمل‌ شدیدی نـشان دهـد و هرگز گمان نمی‌کرد با چنین‌ گذشت و اغـماضی روبـه‌رو شود، چنان منقلب شد که‌ گفت: «آرزو داشتم‌ در‌ آن‌وقت زمین شکافته می‌شد و من بـه زمـین فرومی‌رفتم و این‌چنین‌ نشناخته و نـسنجیده گستاخی نمی‌کردم. تا آن ساعت بـرای مـن‌ در همه روی زمین کسی از حسین و پدرش مـنفورتر نبود‌ و از این ساعت، برعکس کسی نزد من از او و پدرش محبوب‌تر نیست.»[۳۲]

همچنین حضرت‌ در‌ هر‌ جا که فرصتی پیش‌ می‌آمد، از پدر بـزرگوارش تـعریف و تمجید می‌کرد و نیز نام هـمه فـرزندان‌ خـود‌ را «علی» گذاشت.

 

۵. افشای جنایات معاویه

معاویه در طول حـکومت بـسیار ننگین خود، جنایت‌های بی‌شماری کـرد. یکی از جـنایات هولناک‌ او، کشتن افراد‌ باایمان و صالح بود. بارزترین مصداق‌ این جنایت، به شهادت رساندن امام حسن (ع) بـود‌ که‌ معاویه‌ با‌ سمّی که برای جـعده، همسر آن حضرت‌ فـرستاد، اقدام به شـهادت امـام حـسن (ع) کرد‌ و بـه جعده‌ وعده داد که به او صد هزار درهم خواهد داد و او‌ را به‌ عقد‌ پسرش یزید در خواهد آورد.[۳۳]

یکی دیگر از جنایات مـعاویه، این بـود که حجر بن‌ عدی کندی، صحابی معروف‌ عـلی‌ (ع) و دیـگر یـاران‌ امیر مؤمنان را به جـرم لعـن و سب‌ نکردن‌ امام‌ علی (ع)‌ به قتل رساند.

همچنین معاویه، عمرو بن حمق خزاعی، عابد و پارسای مشهور را به شهادت رسـاند. وی‌ از‌ صـحابه‌ برگزیده‌ پیـامبر (ص) بود و گناهی جز محبت بـه‌ عـلی‌ (ع) نداشت.

لذا امـام حـسین (ع) به افشای این جنایات می‌پرداخت‌ و طی نامه‌ای خطاب به‌ معاویه‌ نوشت:

«آیا تو، قاتل حجر بن عدی و یارانش نبودی؟ قاتل کسانی که همه از‌ نمازگزاران‌ و پرستندگان‌ خداوند بودند؛ کسانی که بدعت‌ها را نـاروا‌ شمردند‌ و با‌ آن سخت مبارزه کردند و کارشان امربه‌معروف و نهی از منکر بود. تو پس‌ازآنکه به آنان امان دادی‌ و سوگندهای‌ اکید‌ یاد کردی که به خاطر‌ حوادث‌ گذشته‌ آزارشان نکنی، آنان‌ را‌ ظالمانه‌ کشتی و بـا ایـن‌ کار، بر خدا گستاخی‌ کردی‌ و عهد و پیمان او را سبک‌ شمردی. آیا تو، قاتل عمرو بن حمق خزاعی‌ نیستی؟ آن‌ مسلمان پارسا که از کثرت عبادت، چهره‌ و بدنش‌ تکیده و فرسوده‌ شده‌ بود و پس از امان‌ دادن‌ و بستن‌ پیمان، او را کشتی؛ پیمانی که اگر به آهـوان بـیابان‌ می‌دادی، از قله‌های کوه‌ها پایین می‌آمدند.

ای‌کاش‌ جریان به همین‌جا خاتمه‌ می‌یافت! اما ‌ چنین‌ نبود، بلکه پسر سمیّه‌ را‌ پس از برادرخواندگی، بر‌ ملت‌ مسلمان مسلط ساختی و او نیز با اتـکا بـه‌ قدرت تو مسلمان‌ها را کشت، دست‌ها و پاهایشان‌ را قـطع کرد و بر شاخه‌های نخل به‌ دار‌ آویخت.

ای معاویه! تو‌ عرصه‌ را‌ چنان بر مسلمانان تنگ‌ ساختی‌ که گویی تو از این امت و این امت از تو نبوده‌اند. آیا تو قاتل «حضرمی» نیستی؟ جرم او پیروی از‌ دین‌ علی بـود کـه همین زیاد آن‌ را‌ بـه‌ تـو اطلاع‌ داد؛ درحالی‌که دین‌ علی‌ همان دین پسرعمویش، پیامبر (ص) است و به نام همان دین است‌ که اکنون‌ بر‌ اریکۀ‌ حکومت و قدرت تکیه زده‌ای! و اگر این‌ دین‌ نبود، تو‌ و پدرانت‌ هنوز‌ در جاهلیت‌ به سـر مـی‌بردید و بزرگ‌ترین شرف و فضیلت شما، رنج و مشقت دو سفر زمستانی و تابستانی به یمن و شام برای به دست آوردن شراب بود. ولی خداوند‌ در پرتو رهبری خاندان ما، شما را از این زندگی نکبت‌بار نجات بخشید.

ای معاویه! من هیچ فتنه‌ای بزرگ‌تر و مهم‌تر از حکومت‌ تو‌ بر این امت سراغ ندارم. ای معاویه! از خدا بترس و بدان که گناهان‌ کوچک و بزرگت، همه در پروندۀ خدایی ثبت شده‌ است. این را نیز بدان که خـداوند جـنایات تـو را که‌ به‌صرف‌ ظن‌ و گمان، مردم را می‌کشی و به‌محض‌ اتهام، آنان را بازداشت و گرفتار می‌کنی، کودکی‌ شراب‌خوار و سگ‌باز را به حکومت رسانده‌ای، هرگز به دسـت ‌ ‌فـراموشی‌ نخواهد‌ سپرد. تو با این کار، خود را به‌ هلاکت‌ افکندی، دین خود را تباه ساختی و حقوق‌ ملت را پایـمال کـردی؛ و السلام.»[۳۴]

 

۶. اعتراض بـه استلحاق زیاد به ابوسفیان

حرمت استلحاق، یکی از ضروریات اسلام تا سال‌ ۴۴ هجری‌ بود، اما‌ معاویه سخن صریح رسـول‌ خدا‌ (ص)‌ را در این زمینه زیر پا گذاشت که فرموده بود:

«الولد للفراش و للعاهر الحـجر؛[۳۵] فرزند، متعلق‌ به شوهر است و نصیب زنـاکار، سنگ است.»

این حـدیث از ابوهریره در تمام‌ صحاح‌ سته آمده‌ است؛‌[۳۶] ولی معاویه سیاستی برخلاف سیره و روش‌ پیامبر در پیش گرفت و تمام نصیب را برای زناکار قرار داد و زیاد بی ابیه را به ابوسفیان زناکار بخشید، آن‌هم زمانی‌ که‌ او به‌ میان‌سالی رسـیده بود و در وجود او رگه‌هایی از دشمنی با دوستان علی (ع) یافت‌ می‌شد.

امام حسین (ع) در مقابل این حرکت زشت معاویه‌ و شکستن حدود الهی، در نامه‌ای‌ به‌ معاویه‌ چنین‌ نوشت:

«آیا تو نبودی که زیاد (پسر سمیّه) را برادر خود خواندی و او را پسـر ابوسفیان قلمداد کردی؟ درحالی‌که ‌‌پیامبر‌ فرموده است: نوزاد به پدر ملحق می‌شود و زناکار باید سنگسار شود!»[۳۷]

 

۷. تأکید بر استمرار برائت

معاویه سعی‌ می‌کرد‌ تا از راه آشتی دادن بین‌ بنی‌امیه و هاشمیان، از خشمگین شدن بنی‌هاشم‌ جلوگیری کند و آنان را تسلیم امـویان کـند، اما با تیزهوشی امام (ع) این سیاست معاویه نیز‌ نقش بر آب‌ شد. ابن سعد‌ می‌نویسد:

معاویه کوشید تا دختر عبدالله بن جعفر بن‌ ابی‌طالب را برای فرزندش یزید خواستگاری کند. عبدالله با امام حـسین (ع) مشورت کرد. حضرت فرمود: «اتزوّجه و سیوفهم تقطر من دمائنا؛ آیا درحالی‌که از شمشیرهایشان خون ما می‌چکد، دختر به او می‌دهی؟» سپس فرمود: «دختر را به عقد فرزند برادرت قاسم بن محمد دربیاور.»[۳۸]

 

۸. ضبط اموال دولتی

کاروانی از یمن که حامل مقداری از بیت‌المال‌ بود، از طـریق مـدینه رهسپار‌ دمشق‌ بود. امام حسین (ع)‌ با اطـلاع از این موضوع، آن را ضبط کرد و در میان‌ مستمندان بنی‌هاشم و دیگران تقسیم کرد و نامه‌ای‌ بدین شرح به معاویه نوشت:

«کاروانی از یمن از اینجا‌ عبور‌ می‌کرد که حامل‌ اموال و پارچـه‌ها و عـطریاتی بـرای تو بود تا آنها را به‌ خزانۀ دمشق سرازیر کـنی و بـه خویشانت که تاکنون‌ شکم‌ها و جیب‌های خود را از بیت‌المال‌ پرکرده‌اند، ببخشی. من نیاز به آن اموال داشتم و آنها را ضبط کردم، والسلام.»[۳۹]

بی‌شک این اقدام امام حسین (ع) مـخالفت صریح‌ با حکومت معاویه به شمار می‌رفت و گام آشکاری در نامشروع جـلوه‌ دادن‌ حکومت‌ او بود و هیچ‌کس‌ جز ایشان‌ جرائت‌ چنین کاری را نداشت.

 

۹. سخنرانی افشاگرانۀ امام در مراسم حج

یک یا دو سال پیش از مرگ معاویه کـه فـشارها و تـنگناها علیه شیعیان‌ اوج‌ گرفته‌ بود، امام حسین (ع)‌ به حج مشرف شـد، درحالی‌که‌ عبدالله بن عباس و عبدالله بن جعفر آن حضرت را همراهی می‌کردند. آن حضرت از صحابه و تابعین و بزرگان‌ و نیز از عـموم‌ بنی‌هاشم خـواست که در چادر او واقع‌ در منا اجتماع‌ کنند. بالغ‌بر هفتصد نفر از تابعان و دویست نفر از صـحابه در چـادر آن حـضرت گرد آمدند، آنگاه‌ امام‌ به‌ پا خاست و سخنانی به این شرح ایراد کرد:

«دیدید که این‌ مرد‌ زورگـو و سـتمگر (معاویه) با ما و شـیعیان ما چه کرد؟ من در اینجا مطالبی را با شما در میان می‌گذارم. اگر‌ درست‌ بود، تصدیق و اگر‌ دروغ بود، تکذیب کنید. سخنان مرا بـشنوید و گـفتار مرا بنویسید. وقتی‌که به شهرها و میان‌ قبایل‌ خود‌ برگشتید آن را با افراد مورد اعتماد و اطـمینان در مـیان بـگذارید و آنان را‌ به‌ رهبری‌ ما دعوت کنید؛ زیرا می‌ترسم این موضوع (رهبری اهل‌بیت بر امت) به دست فـراموشی سـپرده شود و حق، نابود‌ و مغلوب‌ شود.»[۴۰]

حسن بن علی بن شعبه، از دانشمندان بزرگ قرن‌ چهارم. در کتاب خود خطبه‌ای را‌ از‌ امـام‌ حـسین (ع)‌ نقل کرده که محل و تاریخ ایراد آن روشن نیست، ولی قرائن و شواهد‌ و محتوای خطبه نشان می‌دهد که ایـن، همان خـطبۀ ایرادشده در منا است. ترجمه‌ بخش‌هایی از‌ این‌ خطبه‌ را در اینجا نقل می‌کنیم:

«ای رجال مقتدر! شما گروهی هـستید کـه بـه‌ دانش و نیکی و خیرخواهی‌ شهرت‌ یافته‌اید. در پرتو دین خدا در دل‌های مردم، عظمت و مهابت یافته‌اید. شرافتمند، از شما حساب می‌برد‌ و ضعیف‌ و نـاتوان، شما را گـرامی مـی‌دارد و کسانی که با شما هم‌پایه‌ و هم‌درجه‌اند و بر‌ آنها‌ حق‌ نعمتی ندارید، شمارا بـر خـود مقدم می‌دارند. من بر شما که (به سبب‌ سوابق و ایمانتان) بر‌ خدا‌ منت می‌نهید، می‌ترسم‌ که از طرف خدا بر شما عذاب و گـرفتاری فـرود آید؛ زیرا شما به مقام بزرگی‌ رسیده‌اید‌ که دیگران دارا نیستند و بر دیگران بـرتری یـافته‌اید. نیکان و پاکان‌ را احترام نمی‌کنید؛ درصورتی‌که شما بـه خـاطر خـدا در میان مردم‌ مورداحترام‌ هستید. شما به چـشم‌ خود مـی‌بینید که پیمان‌های الهی‌ را‌ می‌شکنند و با قوانین خدا مخالفت می‌کنند، ولی بیم و هراسی‌ به خود راه نمی‌دهید. از نـقض‌ عهد‌ و پیمان پدرتان‌ به هراس مـی‌افتید، ولی‌ بـه‌ اینکه پیـمان‌های‌ رسـول‌ خدا‌ شـکسته‌ شده یا خوار و بی‌مقدار‌ گشته‌ اسـت، هیچ اهـمیت نمی‌دهید. افراد کور و لال و زمین‌گیر در کشور اسلامی بدون سرپرست‌ و مراقب مانده‌اند و بر آنها رحم نـمی‌شود، اما‌ شـما درخور موقعیت‌ و منزلت‌ خویش کاری نمی‌کنید و با کسی‌ هم که وظیفۀ خـود را در این مورد انجام می‌دهد، همکاری نـمی‌کنید و بـا سازش و همکاری‌ و مسامحه با ستمگران، خود را آسوده‌ می‌دارید.

خداوند فرمان‌ جلوگیری از منکرات‌ و بازداشتن‌ مردم از آنها را‌ داده‌ اسـت، ولی شـما از آن غافلید. مصیبت شما عالمان امت از هـمه بـیشتر اسـت؛ زیرا موقعیت و منزلت‌ عالمان‌ دیـن مـورد تعرض قرار گرفته‌ است؛ و ای‌کاش‌ این را‌ می‌دانستید!

زمام امور‌ باید در دست کسانی‌ باشد که عالم به‌ احکام خدا و امین بر حلال و حـرام او هـستند. شما دارای‌ این مقام بودید و از دستتان‌ گـرفتند. هـنگامی‌ این‌ مقام‌ را‌ از دسـت شـما‌ گـرفتند‌ که از پیرامون‌ حق پراکنده شـدید و با وجود دلیل روشن، در سنّت‌ پیامبر (ص)‌ اختلاف‌ ورزیدید. اگر‌ در راه خدا مشکلات‌ را تحمل می‌کردید و در‌ بـرابر‌ آزارهـا‌ و فشارها‌ از خود شکیبایی نشان می‌دادید، زمام امور در قبضۀ شـما قـرار می‌گرفت و همۀ امـور زیر نظر شـما اداره مـی‌شد؛ ولی‌ شما، ستمگران را بر مقدّسات خود مسلط ساختید و امور خدا و حکومت‌ را به آنها تسلیم کردید تا حلال و حرام را درهـم آمـیزند و در شـهوات و هوسرانی‌های‌ خود غوطه خورند. آنان را بر این مقام مسلط نـکرد، مگر گـریز شـما از مـرگ و دلبـستگی‌تان بـه‌ زندگی‌ چندروزۀ‌ دنیا.

شما با این کوتاهی در انجام وظیفه، ناتوانان را زیردست آنها قرار دادید تا گروهی را برده و مقهور خویش و گروه دیگر را برای زندگی توأم با شکست، بیچاره کنند و به‌ پیروی از اشرار در اثـر گستاخی‌ در پیشگاه خداوند جبّار، در ادارۀ حکومت، به میل و هوای خود رفتار کنند و دل به رسوایی و هوسرانی‌ بسپارند. در هر‌ شهری‌ از شهرها، گوینده‌ای (مزدور را برای تبلیغ اهدافشان) بر‌ فراز‌ منبر می‌فرستند و همۀ کشور اسلامی در قبضۀ آنهاست و دستشان در همه‌جا باز است و مردم، بردۀ آنان و در اختیار آنان‌ هستند. هر ستمی که بر‌ این‌ مردم بی‌پناه کنند،‌ نمی‌توانند از‌ خود‌ دفاع کنند. دسته‌ای از این قوم، زورگو و معاندند که بر هر ناتوان و ضعیفی فشار می‌آورند و برخی دیگر، فرمانروایانی هستند کـه بـه‌ خدای زنده‌کننده و میراننده، اعتقادی ندارند.

شگفتا از این وضع! و چرا در‌ شگفت‌ نباشم؛ درحالی‌که زمین در تصرف فردی ستمگر و دغل‌کار و باج‌گیری نابکار است که بر مؤمنان، بی‌هیچ ترحم و دلسوزی حکمرانی می‌کند!

پروردگارا! این حـرکت ما، نه به خاطر رقابت بـر سـر حکومت و قدرت و نه‌ به‌منظور به‌ دست آوردن مال‌ دنیاست، بلکه برای آن است که نشانه‌های دین تو را به مردم نشان دهیم و اصلاحات را‌ در کشور اسلامی‌ اجرا کنیم تا بندگان سـتمدیده‌ات از چـنگ ظالمان‌ در امان‌ باشند‌ و احـکام و سـنت‌های تو اجرا شود.

اینک (شما بزرگان امت) اگر مرا یاری نکنید، ستمگران بر شما چیره می‌شوند و در ‌‌پی‌ خاموش‌ کردن نور پیامبرتان می‌کوشند.»[۴۱]

 

نتیجه

مطالبی که در این تحقیق مختصر بیان شد، این‌ حقیقت را آشکار‌ می‌کند‌ که‌ امام حسین (ع) در مقابل‌ معاویه مـواضع سـرسختانه و حکیمانه‌ای داشت و به‌ روشنگری جامعه می‌پرداخت. همچنین‌ روش او در زمان معاویه، استمرار همان روش برادر بزرگوارش‌ بود که براثر صلح با‌ معاویه، توانست چهرۀ منفور معاویه را‌ به‌ جهانیان نشان دهد.

سرانجام با مرگ معاویه و روی کار آمدن یزید، قیام امام حسین (ع) توانست طـومار امویان را برچیند و این ثمرۀ مبارزات امام حسین (ع) و برادر بزرگوارش‌ امام حسن‌ (ع) بود؛ چراکه «الحسن و الحـسین امامان‌ قاما او قعدا.»
منبع :     فرهنگ کوثر تابستان 89- شماره 82



:: موضوعات مرتبط: درباره واقعه کربلا، ،

نوشته شده توسط رامش در جمعه 7 اسفند 1394


امام حسین (ع) و انحرافات معاویه قسمت اول

امام حسین (ع) در مقابل انحرافات معاویه

در سایت تور کربلا کار اصلی ما راهنمایی به زوار امام حسین ع می باشد که بدانند چگونه می توانند از میان انواع پکیج های تورهای زیارتی کربلا یکی را که مناسبترین برایشان می باشد را انتخاب کنند ، اما در کنار این کار ما سعی می کنیم از معارف اهل بیت س و نهضت عاشورا نیز غافل نشویم تا هموطنان عزیزی که از خدمات تور کربلای ما استفاده می کنند و به سایت تور کربلا مراجعه می کنند بهره ای نیز ببرند.

امام حسین (ع) دو برخورد متفاوت را با سـران بنی‌امیه داشتند. ده سـال سـکوت اعتراض‌آمیز همراه با روشنگری در زمان معاویه و حرکت کربلای ۶۱ هجری در مقابل یزید که باعث شهادت‌ ایشان شد.


تور کربلا هوایی تهران به صورت ویژه


آیا ابا عبداللّه (ع) در ده سالی که امامتشان مصادف با حکمرانی مـعاویه بود، برای هدایت مردم حرکتی از خود نشان داد یا نه؟ آیا‌ از‌ اسلام در مقابل‌ توطئه‌های بنی‌امیه محافظت کرد؟ یا در برابر اقدامات انحراف‌آمیز معاویه مثل بسیاری از صحابه بزرگ آن روز، موضع منفعلانه و سکوتی همراه با بی‌توجّهی به مسائل روز اتـخاذ کـرد؟ اگر اعتراض‌ کرده‌ بود، شیوۀ اعتراض چگونه بود؟ آیا مواضع او در مقابل معاویه، همان استمرار شیوۀ صلح‌آمیز امام حسن (ع) بود یا موضع متفاوتی داشت؟


***************************

تور کربلا هر هفته از تهران تا نجف و کربلا

***************************


قبل از ورود به بحث، باید متذکر شوم که ذکر مبارزات‌ آن‌ حضرت با مـعاویه، بر اساس اهـمیت بعضی‌ از موضع‌گیری‌هاست، نه طبق نظم تاریخی.

 

امام حسین (ع) در نگاه پیامبر (ص)

پیامبر (ص) در احادیث مـتعددی دربـارۀ امام‌ حسین (ع) سخن گفته است؛ از جمله‌ فرمود: «بدون‌ تردید خداوند متعال من، علی، حسن و حسین را از نور پاک خودش آفرید. خداوند متعال هنگامی‌که‌ خـواست‌ خلقت‌ خود‌ را آغاز کند، نور مرا شکافت و از آن‌ آسمآنها و زمین را آفرید و نور علی‌ (ع) را شـکافت‌ و از آن عـرش و کرسی را آفرید. به‌ خداوند‌ سوگند که‌ علی (ع) از عرش و کرسی بزرگ‌تر است؛ و نور حسن (ع) را شـکافت و از‌ آن‌ حورالعین‌ها و فرشتگان را آفرید. به خداوند سوگند که حسن (ع)‌ از حورالعین‌ها و فـرشتگان بزرگ‌تر است؛ نور حسین (ع) را شکافت‌ و از آن لوح و قلم‌ را آفرید. به خداوند سوگند کـه‌ حسین (ع) از لوح و قلم‌ بزرگ‌تر است.»[۱]

پیامبر اسلام (ص)‌ در‌ حدیث شریف دیگری فرمود: «قسم به آنکه‌ مرا‌ به‌حق به پیامبری فرستاد، حسین‌ بن علی در آسمان بزرگ‌تر از زمین است و بر‌ سمت‌ راست عرش نوشته اسـت: «مصباح الهـدی‌ و سفینه النّجاه»[۲]

و در‌ بـیان‌ نورانی‌ دیگری فرمود: «حسین منّی و انا من حسین‌ احبّ‌ اللّه من احبّ حسینا و ابغض اللّه من‌ ابغض حسینا، حسین سـبط مـن الاسباط، لعن‌ اللّه‌ قاتله؛ حسین از من است و من‌ از حسین هستم. خدا دوست‌ دارد‌ آن‌کس را کـه حـسین را‌ دوسـت‌ دارد و غضب‌ می‌کند بر کسی که بر او غضب کند. حسین سبطی از اسباط است. خدا‌ کشندۀ‌ او را لعنت کند!»[۳]

 

معاویه کیست؟

معاویه فرزند‌ ابوسفیان (صخر بـن حـرب‌ بن‌ امیه بن عبد شمس) و مادرش‌ هند، دختر‌ عتبه بن عبد شمس است. کنیۀ او «عبدالرّحمن» است.

هشام بـن مـحمد کلبی، نسب‌شناس معروف، در کتاب مقالب و اصمعی، ادیب و دانشمند‌ نام‌آور عرب‌ گفته است: «ولادت معاویه در دوران‌ جاهلیت‌ به چهار نفر‌منسوب‌ می‌شد کـه عـبارت‌اند از:

الف) عماره بن الولید، از بنی مخزوم؛

ب) مسافر بن عمرو، از بنی‌امیه؛

ج) ابوسفیان، از بنی‌امیه؛

د) عباس بن عبدالمطلب، از بنی‌هاشم.»[۴]

ادامه در مطلب بعدی

 


:: موضوعات مرتبط: تور کربلا، ،
:: برچسب‌ها: تور کربلا,

نوشته شده توسط رامش در پنج شنبه 6 اسفند 1394


تور کربلا هوایی تهران به صورت ویژه

تور کربلا هوایی تهران - قیمت تور کربلا - قیمت تور کربلا هوایی

تور کربلا بهار 95

تور کربلا فروردین ماه 95 از تهران

انواع پکیج های تور هوایی کربلا با نزدیکترین هتل های درجه الف به حرم حضرت حسین ع و سیدالشهدا …….

طول مدت اقامت تور کربلا به مدت 7 شب و 8 روز…….

5 شب در کربلای معلا و 2 شب در نجف همیشه شریف ……..

هتل های اقامتی برج الصفا، هتل نور النجف،قصروالعباس،قصروالمولا و سایر هتل های درجه الف دیگر…

*********************************************

تور کربلا هوایی

تور زیارتی کربلا نجف- عتبات عالیات با هواپیما

همراه با صبحانه ناهار شام…..

گشت های زیارتی…..

بیمه،ویزا……

همراه با همراهی مدیر کاروان ، مداح و آشپز ایرانی…….

و…

*************************************

تور نجف اشرف هوایی ویژه عید نوروز

تور هوایی کربلا با بهترین ایرلاین ها……

تور زیارتی کربلا و نجف با هتل های تاپ درجه الف……

*******************************

تذکرات و مدارک مورد نیاز:

اصل پاسپورت و 2 قطعه عکس رنگی 4*3 زمینه سفید.

هزینه خروج از کشور و ورود به کشور عراق به عهده مسافر میباشد.

تور ها زیر نظر کارگزاران حج و زیارت و سازمان گردشگری صورت میگیرد.

در هتل های کربلا و نجف اتاق یکنفره وجود ندارد ودر صورت درخواست هزینه آن حساب میشود.

تور های زیارتی کربلا و نجف فقط هر 5شنبه انجام میگیرد.

سعادت سیر مجری مستقیم تور های زیارتی میباشد.

تور های زیارتی خود را با سعادت سیر تجربه کنید.

تور اقساطی کربلا را از ما بخواهید

سعادت سیر گیتی

تماس با ما برای تور کربلا :

 

67 43 67 43 021

 

53 88 54 88 021

 

835 2100 0937

 

آقای صبوری

 

7100 749 0935

 

آقای والی نژاد

 

ساعات تماس

 

9 صبح تا 7 بعد از ظهر

تور زیارتی کربلا

عید قربان تور زیارتی کربلا نجف هوایی - تور کربلا هوایی زمینی- ثبت نام زیارت کربلا

در زیر داستانی را که در کتاب داستانهایی از زمین کربلا  نوشته ر- یوسفی می باشد را برای شما نقل می کنیم که نشان می دهد بی حرمتی به خاک کربلا بی جواب نمی ماند هرچند که امامان همیشه حتی دشمنان را نیز از لطف خود محروم نمی کنند اما برخی مواقع هم به مصلحت خلاف این واقع می شود.  

استهزاء و بی حرمتی به خاک مقدس کربلا

موسی ابن عبدالعزیز نقل نمود:

در بغداد یوحنّای نصرانی مرا دید و گفت، تو را به حقّ دین و پیغمبرت قسم میدهم که این شخص که در کربلا است و مردم او را زیارت می کنند کیست؟

گفتم: پسر علی بن ابی طالب علیه السلام است و دختر زاده رسول آخر الزمان محمّد(ص) می باشد و اسمش حضرت سيّد الشّهداء علیه السلام است چطور شد که این سوال را از من میکنی؟

گفت قضيّه عجیبی دارم، گفتم بگو! گفت: خادم هارون الرّشید نصف شبی بود آمد درب خانه و مرا با عجله برد، تا به خانه موسی بن عیسی هاشمی گفت امر خلیفه است که این مرد را که قوم و خویش من است علاج کنی، وقتی که نشستم و معاینه کردم، دیدم بی خود است و فایده ای ندارد، پرسیدم چه مرضی دارد؟ و چطور شد که این طور گردید؟

دیدم طشتی آماده کردند و هر چه درون شکمش بود در طشت خالی گردیده، گفتم: چه واقع شده است، گفتند: ساعتی پیش از این نشسته بود و با خانواده خود صحبت می کرد و الان به این حال افتاد سبب را پرسیدم! گفتند: شخصی قبل از این در مجلس بود که از بنی هاشم بود و صحبت از حسین بن علی علیه السلام و خاک قبر او و کربلا در میان آمد.

موسی بن عیسی گفت: شیعیان در باب حسین بن علی علیه السلام تا حدّی غلوّ دارند که خاک کربلا از قبر سيّد الشّهداء را برای مداوا استفاده می کنند.

آن شخص گفت این بر من واقع شده امّا با تربت امام حسین علیه السلام آن درد بکلّی از من زایل شد و حقتعالی مرا بوسیله آن تربت نفع کلّی بخشید.

موسی بن عیسی گفت: از آن تربت نزد تو چیزی هست؟ گفت بلی! گفت بیاور، آن شخص رفت و بعد از چند لحظه آمد و اندکی از آن تربت را آورد و به موسی بن عیسی داد، موسی هم آن را برداشت و از روی استهزاء و تمسخر به آن شخص، تربت را در میان دبر خود گذاشت و لحظه ای بر نیامد که فریاد، و فغانش بر آمد، (النّار النّار الطشت الطشت) و تا طشت را آوردند از اندرون او اینها که می بینی بیرون آمد. فرستاده هارون گفت: هیچ علاجی در آن می بینی؟

من چوبی را بر داشتم و دل و جگر او را نشان دادم، و گفتم: مگر عیسای پیغمبر که مرده ها را زنده می کرد این مرض را علاج کند. از خانه بیرون آمدم و آن بد بخت بد عاقبت را در آن حال واگذاردم چون سحر گردید صدای نوحه و شیون و زاری از آن خانه بلند گردید. یوحنّا به این سبب مسلمان گردید. و اسلام را بر خود قبول کرد، و مکرر زیارت حضرت سيّد الشّهداء علیه السلام میرفت، و طلب آمرزش گناهان خود را در آن بقعه شریف مینمود. این سزای کسی است که تربت امام حسین علیه السلام و خاک کربلا را مسخره نماید.


منبع: داستانهایی از زمین کربلا  ؛ ر- یوسفی

تور کربلا هوایی تهران - قیمت تور کربلا - قیمت تور کربلا هوایی

کلمات کلیدی :

تور هوایی کربلا از تهران قیمت تور کربلا هوایی قیمت تور کربلا و نجف کربلا انواع تور کربلا ویژه نوروز . کربلا تعطیلات عید.امام حسین تور ارزان قیمت کربلا 95 تور هوایی کربلا و نجف تورکربلا تور کربلا تور کربلا آبان95 تور کربلا اردیبهشت 95 تور کربلا از تهران تور کربلا با هواپیما تور کربلا فروردین 95 تور کربلا نوروز95 تور کربلا هوایی تور کربلا هوایی از تهران تور کربلا هوایی تهران تور کربلا هوایی قیمت تور کربلا و نجف تور کربلا و نجف با هواپیما تور کربلا و نجف هوایی زیارت زیارت کربلا قیمت تور عتبات قیمت تور عتبات با هواپیما قیمت تور هوایی کربلا قیمت تور کربلا قیمت تور کربلا با هواپیما  تور اقساطی کربلا تور زمینی کربلا تور زیارتی به کربلا تور زیارتی عتبات عالیات با هواپیما تور زیارتی کربلا تور عتبات تور عتبات عالیات تور عتبات عالیات هوایی تور عتبات هوایی تور نجف و کربلا با هواپیما تور نوروزی کربلا تورهای زیارتی کربلا تورهای هوایی کربلا.تور کربلا اسفند 94 و فروردین 95ماه 94 . تور هوایی عتبات عالیات تور هوایی کربلا

 



:: موضوعات مرتبط: تور کربلا، ،
:: برچسب‌ها: تور کربلا هوایی تهران, قیمت تور کربلا, قیمت تور کربلا هوایی,

نوشته شده توسط رامش در چهار شنبه 5 اسفند 1394


تور کربلا هر هفته از تهران تا نجف و کربلا

تور کربلا هر هفته با پروازهای ایرانی

تور کربلا هر هفته با کاملترین و بروزترین امکانات رفاهی برای زائران و اقامتی شایسته در هتل های تمیز و قابل قبول درجه یک کربلا و نجف - آنهایی که تا به حال با تورهای کربلا به عراق سفر داشته اند می دانند که از نظر بهداشتی و تمیزی کشور عراق در کل و شهرهای کوچک این کشور به طور خاص با آنچه که در ذهن ما هست متفاوت می باشد.

در هر کدام از انواع تورهای کربلا ، مداحی مداحان اهل بیت ، سخنرانی وعاظ گرامی و جلیل القدر را در تور کربلا شاهد هستیم .

قیمت تور کربلا هوایی را باید به روز از ما بپرسید.

 

در باب زیارت کربلا و اهمیت و فضیلت زمین کربلا احادیث و روایات زیادی نقل شده است . که در زیر به عنوان نمونه یک مورد را که در کتاب : داستانهايي از زمين کربلا  ؛ ر- يوسفي نقل شده است را می آوریم :

در کتاب شريف المشاهد شيخ شبستري (ره)

روايت کرده که چون حضرت نوح عليه السلام کشتي را بنا نمود و صد هزار مسمار به کشتي زد تا اينکه پنج مسمار ماند حضرت نوح عليه السلام يکي از آن پنج مسمار را برداشت.

فاَ شرَقَ بِيَدِهِ وَ اَضاءَ کَما يَضئ الکَواکِبَ الدُّريه في اُفُق السَّماء.

پس آن مسمار در دست نوح روشن شد چنانکه ستاره رخشان در افق آسمان درخشنده مي شود. فتحيّر نوح فانطق الله المسمار بلسان طلق ذلق فقال انا باسم خير الانبياء محمّد بن عبّداللّه «ص» پس نوح از درخشندگي مسمار حيران شد و خداوند عالم مسمار را بنطق و تکلم آورد با زبان کشاده و فصيح عرض کرد: که يا نوح من بر اسم نامي خاتم انبياء محَّمد بن عبدالله مقرَّر شده ام و درخشندگي من از برکت اسم آن بزرگوار است.

 

تور کربلا

 

پس جبرئيل نازل شد و حضرت نوح عليه السلام از جبرئيل سؤال کرد يا جبرئيل اين چه مسماري است که من هرگز مثل او را در درخشندگي نديده ام. جبرئيل گفت: اين مسمار بر اسم حضرت رسو ل اللّه (ص) است پس ‍ حضرت نوح (علي نبيّينا و آله و عليه السلام) سه مسمار ديگر از آنها را برداشت و هر يک را به طرفي از کشتي زد، و هر يک در درخشندگي مثل سابق بودند، چون نوبت مسمار پنجم رسيد حضرت نوح عليه السلام آن را برداشت و ديد فَزَهر و انارَ و اَظهَر النِداوة پس درخشان و منوّر گرديد، در دستش، و رطوبت سرخي از آن مسمار ظاهر شد، حضرت نوح عليه السلام متعجّب ماند از جبرئيل سؤال کرد! جبرئيل عرض کرد: که اين مسمار پنجم مسمار حسين عليه السلام است و بنام اوست، آنرا بجانب مسمار پدرش بزن، حضرت نوح پرسيد که اين چه رطوبت است که از اين مسمار ظاهر مي شود؟ جبرئيل عرض کرد: که اين خون است و احوالات و وقايع کربلا را به حضرت نوح عليه السلام بيان کرد و حضرت نوح عليه السلام گريست و بر قاتلين آن حضرت لعن نمود. [1] .

تور زیارتی به کربلا هر هفته

 

پی نوشتها :

[1] کشکول النور ج 1 ص 64.



:: موضوعات مرتبط: تور کربلا، ،
:: برچسب‌ها: تور کربلا, قیمت تور کربلا,

نوشته شده توسط رامش در سه شنبه 4 اسفند 1394


دکتر عبدالعزیز ساشادینا درباره امام حسین ع می گوید

در این قسمت از وبسایت تور کربلا گفتگوی سایت کربوبلا را با دکتر عبدالعزیز ساشادینا اسلام شناس و استاد دانشگاه ویرجینیا درباره امام حسین ع و شناخت جهانی از حضرت سیدالشهدا بازگو می کنیم امیدواریم از این طریق بتوانیم برای تمام عزیزان و مخصوصا دوستانی که در یکی از انواع تورهای کربلای ما ثبت نام کرده اند مفید واقع شود.

*********************************

ثبت نام تور کربلا از تهران

*********************************

تور کربلا-دکتر-ساشادینا

*********************************

ثبت نام تور کربلا از تهران

*********************************

دکتر عبدالعزیز ساشادینا اسلام شناس و استاد مطالعات مذهبی دانشگاه ویرجینیا است. زمینه‌های تحقیق و تدریس او اسلام شناسی به خصوص شیعه، اخلاق زیستی، اسلام در دوران معاصر، دموکراسی و حقوق بشر در اسلام بوده است.

ساشادینا در خانواده‌ای هندی تبار و شیعه در تانزانیا به دنیا آمد. او مدرک کارشناسی در مطالعات اسلامی را از دانشگاه اسلامی علیگر دریافت نمود. سپس به ایران آمد و در رشته کارشناسی زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه فردوسی مشهد تحصیل کرد. وی در دوران تحصیلش در ایران، به تحصیلات حوزوی در مشهد، قم و حتی نجف در عراق نیز پرداخت.

پروفسور ساشادینا بعد از اتمام تحصیلات در ایران به کانادا رفت و کارشناسی ارشد و دکترای خود را در دانشگاه تورنتو در رشته مطالعات اسلامی دریافت کرد. او پس از فراغت از تحصیل به تدریس و تحقیق در دانشگاه‌های مختلف در کشور‌های آمریکا، کانادا، ایران، اردن و سایر کشورهای خاورمیانه پرداخت.

*********************************

مناسبترین قیمت تور کربلا

*********************************

 

با دکتر ساشادینا در بازدیدی که از دفتر کرب‌وبلا داشتند پیرامون معرفی جهانی امام حسین‌‌(ع) به گفتگو پرداختیم:

 

ایشان در بازدید از دفتر سایت کرب‌وبلا ضمن ابراز خرسندی از حرکت این سایت برای معرفی امام حسین (ع) گفتند برای چنین کاری ما باید محدودیت‌های خود را بشناسیم و با توجه به آن‌ها حرکت کنیم.

دکتر ساشادینا : برای آشنا کردن مردم با امام حسین (ع) باید به نحوه‌ی انتقال مطلب توجه کنیم و به‌جای نوشتن مقالات تخصصی سنگین مطالبی آماده کنیم که برای استفاده‌کنندگان جذاب و قابل‌ درک باشد.

برای مخاطبان بین‌المللی و خارج از ایران، ایشان گفتند بهتر است معرفی امام حسین علیه‌السلام را از معرفی شخص حضرت رسول‌(ص) شروع کرد و مخاطب را با فضای آن زمان و شرایط سرزمین عربستان آشنا کرد.

امام حسین (ع) یک شخصیتی هستند که بایستی از راه پیغمبر شناخته شوند. (این شناخت) جامع‌تر است. وقتی پیغمبر می‌فرمایند حسین منی و انا من حسین، این خیلی معنی دارد. فرض کنید شما مخاطب اهل سنت دارید، و مالک بن انس این حدیث را برای ما می‌گوید، وقتی ازآنجا شروع کنیم می‌توانیم بگوییم که پیغمبر دقیقاً چگونه با امام حسین ارتباط پیدا می‌کند.

دکتر ساشادینا گفتند: تأکید این معرفی به نظر من باید بر اخلاق باشد. آنچه امام حسین علیه‌السلام یاد دادند اخلاق بود و این پیامی جهانی ست که مردم مایل خواهند بود بشنوند.

ایشان در ادامه گفتند اگر من جای شما باشم از هر مسیری که امام حسین (ع) را در سطح یک شخصیت قومی و یا فقط برای شیعه معرفی کند اجتناب می‌کنم. ما می‌خواهیم امام حسین را به‌عنوان نمادی از انسانیت نشان دهیم. شهید انسانیت، نه‌ فقط شهید مقاصد اسلامی.

خود پیغمبر(ص) شخصیتی ست که الگوی انسانیت است و بعد از معرفی ایشان می‌توانیم امام حسین (ع) را در کنارشان معرفی کنیم؛ و این (ارتباط پیامبر با امام حسین) یک حقیقت است و یک امر ساختگی و افسانه‌ای نیست.

در ادامه نیز ایشان به صورت مختصر به چند سوال ما پاسخ دادند:

 تور کربلا از تهران هر هفته

***«این حسین‌(ع) کسیت که عالم همه دیوانه اوست؟» شاید کسی نتواند پاسخ دقیقی به این پرسش بدهد اما از نظر شما چه ویژگی‌هایی در شخص امام حسین علیه‌السلام وجود دارد که باعث گرایش بسیاری از پیروان آیین‌های مختلف به ایشان شده است؟

امام حسین (ع) برای حقیقت و عدالت ایستاد، او علیه سیستمی نامشروع جنگید و جان خود، خانواده و همراهانش را در این راه فدا کرد. هدفی که امام حسین (ع) به خاطر آن تمام این فداکاری‌ها را انجام داد درسی ابدی است و اصولی دارد که پیروان تمامی ادیان و کل بشریت آن را تحسین می‌کنند. او به حقیقت «شهید راه بشریت» است. تور کربلا از تهران هر هفته

غیرممکن است بتوانی درراه اسلام خدمت کنی، بدون اینکه با تمام وجود محب امام حسین‌(ع) و اهل‌بیت باشی. من اگر امام حسین‌(ع) را نمی‌شناختم هرگز هدف و مأموریت خودم در زندگی را نمی‌یافتم.

  تور کربلا از تهران هر هفته

*** در تاریخ نقل‌های زیادی داریم که افراد نااهل به برکت عزاداری بر امام حسین‌(ع) هدایت‌شده‌اند و از خوبان روزگار خود گشته‌اند. آیا این هدایت‌ها را می‌توان اثر عزاداری‌ها و گریه‌هایی دانست که این‌همه در روایات بر آن تأکید شده است؟

بله، یاد امام حسین این قدرت را دارد که اگر افراد معرفت لازم را داشته باشند آن ها را شفا دهد تا بهتر شوند.

افرادی هستند که امام حسین را به یاد دارند، مأموریت او را به‌خوبی درک می‌کنند و اشک می‌ریزند برای اینکه نتوانستند در کنار امامشان باشند و جانشان را فدای او کنند. از طرف دیگر، افراد دیگری هستند که عزاداری را به‌عنوان یک رسم در محرم به‌جا می‌آورند، بدون اینکه تحسین‌کننده‌ی زندگی و راه امام و همراهانش باشند. بدون شک، گروه اول کسانی هستند که چه از لحاظ معنوی و چه از لحاظ اخلاقی از گریه بر امام حسین نفع می‌برند.

 ثبت نام کربلا هر روز انجام می شود

***شخصیت امام حسین‌(ع) به لحاظ ظاهری چه ویژگی‌هایی دارد که می‌تواند منجر به نمایش چهره رحمانی اسلام در جهان شود؟

امام حسین (ع) یک راهنمای معنوی و یک معلم مثال‌زدنی بود که قلب بشریت را تحت تأثیر خود قرارداد. مأموریت او این بود که اصول جهانی اخلاق را زنده کند که همانا حس همدردی و حس تشخیص درست از غلط بودند.

مهاتما گاندی امام حسین‌(ع) را به‌عنوان منبع الهام‌بخش خود برای مقابله با بی‌عدالتی در هندوستان معرفی کرد. من قویاً معتقدم اگر بنا بود امام حسین به خاطر آنچه برای دفاع از حقیقت و عدالت انجام داد معرفی شود، تمامی بشریت مجذوب دعوت جهانی او برای حفظ ارزش‌های والا و حقیقت‌های اخلاقی می‌شدند.

 تور کربلا هوایی

***پررنگ‌ترین واقعه زندگی امام حسین(ع) حادثه عاشوراست، ویژگی‌های جهان‌شمول این رخداد چیست که باعث می‌شود هر انسانی با هر رنگ و نژاد و سن و دینی در مقابل آن سر تعظیم فرود آورد؟

بزرگ‌ترین مسئله در زندگی امام حسین‌(ع) توانایی او برای ایجاد حس وفاداری در میان اعضای خانواده و دوستانش است. او همه‌چیزش را فدا کرد تا بشر را از قربانی بی‌عدالتی و فساد رفتاری و شخصیتی شدن نجات دهد. در تاریخ، کم پیش می‌آید شخصیتی ببینیم که در برابر تمامی ظلمی که به او و خانواده‌اش می‌شود این‌گونه بایستد. تمامی همراهان امام نیز در جای خود مثال‌زدنی‌اند. تمامی اعضای خانواده‌اش خود را وقف اسلامی کردند که پیامبر آموزش داده بود.

 تور کربلا ویژه این ماه 

***اگر بخواهید در کوتاه‌ترین عبارات محبت خود به حضرت را توصیف کنید یا برایش دلیل بیاورید چه می‌گویید؟

 زیارت امام حسین ع با انواع تورهای کربلا 

غیرممکن است بتوانی درراه اسلام خدمت کنی، بدون اینکه با تمام وجود محب امام حسین‌(ع) و اهل‌بیت باشی. من اگر امام حسین‌(ع) را نمی‌شناختم هرگز هدف و مأموریت خودم در زندگی را نمی‌یافتم، چه زمانی که شاگرد بودم و چه در زمان استادی. بگذارید صریح بگویم که هیچ‌کس نمی‌تواند بدون اینکه خود را با تمام وجود وقف مأموریت امام حسین‌(ع) و آنچه او برای بشریت انجام داد کند، درراه او خدمتی بکند. می‌گویم «هیچ‌کس» زیرا دعوت جهانی برای رفتن درراه حقیقت و عدالت، خواسته‌ی تمامی انسان‌های عاقل و صادق است که به دنبال هدایت پروردگارند.

از سن ۱۳ سالگی من فعالیت‌هایم را وقف اهل‌بیت علیهم‌السلام کردم؛ آنهایی که در کلام و در شخصیت معلم من بودند. جای تأسف دارد که تمامی مسلمانان باهم جمع نشدند تا نوه‌ی رسول‌الله و خانواده‌اش را به یاد بیاورند، که یاد بگیرند که اسلام چیست و این یادآوری چگونه ارزش‌های فداکاری و صدق و صفا را به ما می‌آموزد.

 زیارت امام حسین ع با انواع تورهای کربلا -  تورهای کربلا - ثبت نام تور کربلا - تور کربلا هر هفته - ثبت نام کربلا از همین امروز -

 



:: موضوعات مرتبط: تور کربلا، ،
:: برچسب‌ها: تور کربلا, تور کربلا هوایی, تور هوایی کربلا,

نوشته شده توسط رامش در دو شنبه 3 اسفند 1394


:: هتل درجه الف المیزان کربلا
:: تور کربلا عید فطر
:: رستوران رکن السلطان بهترین رستوران کربلا
:: رستوران کباب نبیل در کربلا
:: هتل روتانا کربلا
:: هتل الاشیقر در کربلا
:: تور کربلا ویژه اردیبهشت
:: نکات مهم در سفر به کربلا
:: رستوران های معروف کربلا
:: رستوران زعفران در شهر کربلا
:: راهنمای سفر به نجف اشرف
:: هتل المحمود کربلا
:: هتل الاشیقر در کربلا
:: اقامت هتل فندق العقیله در کاظمین
:: لذت غذا در رستوران الفردوس کربلا
:: مقبره ذوالکفل نجف اشرف
:: رستوران النخیل در کربلا
:: هتل لارسا کربلا
:: تور کربلا نوروز 98
:: هتل دره الحسین کربلا





تلفن دفتر فروش تور کربلا

54 44 67 43 021

67 43 67 43 021

835 2100 0937

آقای صبوری

ساعات تماس

9 صبح تا 7 بعد از ظهر






:: آبان 1399
:: ارديبهشت 1398
:: فروردين 1398
:: اسفند 1397
:: بهمن 1397
:: دی 1397
:: آذر 1397
:: آبان 1397
:: مهر 1397
:: شهريور 1397
:: مرداد 1397
:: تير 1397
:: خرداد 1397
:: ارديبهشت 1397
:: فروردين 1397
:: اسفند 1396
:: بهمن 1396
:: دی 1396
:: آذر 1396
:: آبان 1396
:: مهر 1396
:: شهريور 1396
:: مرداد 1396
:: تير 1396
:: خرداد 1396
:: ارديبهشت 1396
:: فروردين 1396
:: اسفند 1395
:: بهمن 1395
:: دی 1395
:: آذر 1395
:: آبان 1395
:: مهر 1395
:: شهريور 1395
:: مرداد 1395
:: تير 1395
:: خرداد 1395
:: ارديبهشت 1395
:: فروردين 1395
:: اسفند 1394
:: بهمن 1394
:: دی 1394
:: آذر 1394
:: آبان 1394
:: مهر 1394
:: شهريور 1394
:: مرداد 1394
:: تير 1394
:: خرداد 1394
:: ارديبهشت 1394
:: فروردين 1394
:: اسفند 1393
:: بهمن 1393
:: دی 1393
:: آذر 1393
:: آبان 1393
:: مهر 1393
:: شهريور 1393
:: مرداد 1393
:: تير 1393

آبر برچسب ها

تور کربلا , تور هوایی کربلا , تور زمینی کربلا , تور هوایی کربلا , کربلا , کربلا , تور کربلا هوایی , تور زیارتی کربلا , ثبت نام کربلا , تور زمینی کربلا , ثبت نام تور کربلا , امام حسین , زیارت کربلا , تور کربلا , تور زیارتی به کربلا ,

صفحه نخست | ايميل ما | آرشیو مطالب | لينك آر اس اس | عناوین مطالب وبلاگ |پروفایل مدیر وبلاگ |